تاریخ تلخ تهران در کییف تکرار شد
مقالات
بزرگنمايي:
کرمان رصد - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
علی مزروعی| تصویری روز سهشنبه در رسانههای جهان بازتاب پیدا کرد که انگار رنگی شده همان تصویر 80 سال پیش تهران است. وزرای خارجه روسیه و آمریکا به ریاض سفر کرده تا با میانجیگری عربستان سرنوشت جنگ اوکراین را تعیین تکلیف کنند. اوکراین طرف دیگر ماجرا که پشتش به آمریکا گرم بود نیز به این جلسه دعوت نشد تا زلنسکی به نشان اعتراض سفرش به عربستان را که احتمالاً با هدف کسب اطلاع غیرمستقیم از مذاکرات انجام میشد را لغو کند. حداقل تا اینجای کار هنرپیشه اوکراینی از پهلوی پدر یک قدم جلوتر است لااقل اعلام کرده نتایج مذاکرات را قبول ندارد و چند حمله نیز به سمت اهدافی در روسیه داشته، پهلوی پدر که همین مرحمت را نیز از غرور ملی کشورش دریغ کرد و پشت در سفارت شوروی ایستاد تا بتواند با یکی از مقامات حاضر در ایران دیدار کند و نهایتاً تنها استالین این لطف را به محمدرضا پهلوی کرد و چند قدمی اجازه همصحبتی شاه ایران را با خود در سعدآباد داد. شاید اگر زلنسکی مسیر اعتماد صرف به آمریکا را از پهلوی کپی نمیکرد و به جای تعریف و تمجید از دولت آمریکا ماهیت تاریخی آن را لحاظ میکرد، امروز رئیسجمهور آمریکا در مورد بیکفایت و احمق بودنش کمی محتاطانهتر صحبت میکرد. یک نقل معروف که در فضای غیررسمی سیاسی به هنری کیسینجر، دیپلمات پر سابقه آمریکا نسبت داده شده، میگوید: «دشمن آمریکا بودن شاید خطرناک باشد، اما دوست آمریکا بودن مرگبار است.» چه این جمله برای کیسینجر باشد چه نباشد، آمریکا این جمله را طی تاریخ بارها معنی کرده است، چه زمانی که روزولت، محمدرضا پهلوی و آیزنهاور، دکتر مصدق را دور زدند و چه زمانی که ترامپ، زلنسکی را.
حالا چند درصد؟
زمانی که حین سفر زلنسکی به آمریکا بایدن خطاب به او گفت «هرگز تنها نمیمانید» و کنگره تحت سیطره جمهوریخواهان نیز برای او ایستاده دست زدند. زلنسکی حتی فکرش را هم نمیکرد که به جای میلیاردها دلاری که دریافت کرده قرار است معادنش توسط ترامپ گروگان گرفته شود، برای همین هم اردیبهشتماه امسال پس از تصویب بسته کمک 95 میلیارد دلاری به اوکراین، اسرائیل و تایوان توسط مجلس نمایندگان آمریکا، زلنسکی این تصمیم را «هدایت تاریخ به سوی مسیر درست» خواند و اظهار داشت: «مادامی که آمریکا پشتیبان دموکراسی باشد، آزادی شکست نخواهد خورد.» زلنسکی در حالی خود را مستأصل در مقابل ترامپ میبیند که پیش از این تملقگویی در مورد ترامپ را از حد گذرانده بود. او در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ در حاشیه نشست سازمان ملل در نیویورک با ترامپ دیدار کرده و زبان به تملقگویی از او میگشاید. زلنسکی در مورد پیروزیاش در انتخابات در این دیدار میگوید که او از ترامپ آموخته است که چگونه در انتخابات پیروز شود. زلنسکی همچنین پس از آنکه ترامپ به او میگوید آمریکا بیشتر از متحدان اروپایی حامی اوکراین بوده، اینگونه او را تأیید میکند: «نه تنها 100 درصد بلکه 1000 درصد حق باشماست.» حالا اما دموکراسی مورد تأیید زلنسکی تیغ تیزش را به سمت او گرفته است. ترامپ در واکنش به شکایت اوکراین مبنی بر کنار گذاشته شدن این کشور از مذاکرات آمریکا و روسیه، زلنسکی را تلویحاً به ضدیت به دموکراسی متهم کرد و گفت: «وقتی آنها میخواهند در میز مذاکرات جایی داشته باشند، آیا مردم اوکراین نمیگویند که مدت زیادی است که انتخاباتی نداشتهایم؟ این فقط مسئله روسیه نیست. این چیزی است که من و بسیاری از کشورهای دیگر هم مطرح کردهایم.» ترامپ همچنین زلنسکی را فاقد محبوبیت دانست و با کنایه گفت: «رهبر اوکراین – دوست ندارم این را بگویم – اما میزان محبوبیت او فقط 4 درصد است.» ترامپ که پیش از این در مصاحبه با فاکس نیوز معادل 500 میلیارد دلار از فلزات کمیاب اوکراین را مطالبه کرده و اوکراین را اینگونه تهدید کرده بود که اگر تن به توافق ندهد اوکراین روسی میشود زلنسکی را متهم کرد که: «او فرصتها برای رسیدن به توافق بدون از دست دادن زمینهای زیادی را از دست داده است.»
تاریخ تلخ تهران در کییف تکرار شد
زلنسکی از زمان آغاز جنگ تلاش داشته اوکراین را به ناتو ملحق کند، اما اعضای این پیمان نظامی از پذیرش این کشور خودداری کردهاند. در حالی که اوکراین در سالهای اخیر عملاً به عنوان سپر دفاعی غرب در برابر روسیه عمل کرده و هزینههای سنگینی را پرداخته، اکنون که زمان تصمیمگیری درباره آینده این جنگ رسیده، اوکراین را به حاشیه راندهاند. کنفرانس مذاکرات در ریاض، که بدون حضور نمایندگان اوکراین برگزار شد، نمونهای از این رویکرد است. زلنسکی اخیراً اعتراف کرده که کشورهای غربی تمایلی به پذیرش اوکراین در ناتو ندارند. این اعتراف نشاندهنده همان سیاست سنتی غرب در قبال متحدانش است؛ استفاده تا زمانی که سودمند باشند و سپس رها کردنشان. حتی پیشنهاد زلنسکی مبنی بر واگذاری مناطق اشغالی به روسیه در ازای عضویت در ناتو، که پیش از این بهشدت مخالف آن بود، نیز با بیاعتنایی مواجه شده است. زلنسکی در حالی چنین پیشنهادی را مطرح میکند که پیش از این با اتکا با کمکهای مالی و نظامی آمریکا هرگونه پیشنهادی را در این باره رد میکرد. در مذاکرات مربوط به سرنوشت جنگ اوکراین، آمریکا و روسیه در حالی در عربستان مذاکره میکنند که اوکراین را به این جلسه راه ندادهاند. زلنسکی که تا دیروز تصور میکرد غرب هرگز او را تنها نخواهد گذاشت، حالا دقیقاً در همان وضعیتی قرار گرفته که محمدرضا پهلوی در کنفرانس تهران داشت. این همان رویکرد استعماری و تحقیرآمیزی است که در تاریخ بارها تکرار شده است. ایران در جنگ جهانی دوم وضعیتی مشابه اوکراین فعلی داشت. با وجود اعلام بیطرفی، نیروهای متفقین به بهانه مقابله با نفوذ آلمان به ایران حمله کردند و کشور را به اشغال خود درآوردند. تا به این بهانه وجهالمصالحهای در برابر شوروی داشته باشند. این اشغال نه تنها باعث تحمیل خسارات سنگین به ایران شد، بلکه کنفرانس تهران در سال 1322 نیز بدون حضور نمایندهای از ایران برگزار شد. سران آمریکا، انگلیس و شوروی در خاک ایران جمع شدند و درباره آینده خاورمیانه و جنگ تصمیمگیری کردند. اگر تاریخ چیزی به ما آموخته باشد، این است که قدرتهای بزرگ نه تنها متحدانشان را قربانی میکنند، بلکه تا جای ممکن منابع آنها را نیز به یغما میبرند. در زمان جنگ جهانی، ایران به عنوان گذرگاه حیاتی برای نیروهای متفقین مورد استفاده قرار گرفت و ذخایر استراتژیک آن به نفع شوروی و انگلیس به یغما رفت. امروز نیز ترامپ، اوکراین را تهدید کرده که باید 500 میلیارد دلار از فلزات کمیاب خود را به آمریکا داده و یا اینکه خاکش به روسیه واگذار شود.
خلع سلاح اتمی اوکراین؛ از تضمینهای امنیتی تا طعمهای بیدفاع
یکی از مهمترین عوامل سقوط اوکراین به دام جنگ، خلع سلاح هستهای این کشور در دهه 1990 بود. پس از فروپاشی شوروی در سال 1991، اوکراین سومین زرادخانه بزرگ هستهای جهان را در اختیار داشت. بیش از 1700 کلاهک هستهای، صدها موشک بالستیک قارهپیما و بمبافکنهای استراتژیک در خاک این کشور مستقر بودند. این توان نظامی میتوانست نه تنها امنیت اوکراین را تضمین کند، بلکه جایگاه این کشور را در نظام بینالملل به شدت تقویت نماید. اما غرب و روسیه با اعمال فشارهای سیاسی و اقتصادی، اوکراین را وادار کردند که این برگ برنده حیاتی را کنار بگذارد. در سال 1994، توافقنامه بوداپست بین اوکراین، روسیه، آمریکا و انگلیس امضا شد. براساس این توافق، اوکراین پذیرفت تمام سلاحهای هستهای خود را به روسیه تحویل دهد و تأسیسات مرتبط با این فناوری را نابود کند. در ازای این اقدام، آمریکا، انگلیس و روسیه «تضمینهای امنیتی» به اوکراین دادند و متعهد شدند که تمامیت ارضی این کشور را حفظ کنند. در سال 2014، روسیه با الحاق کریمه، عملاً توافق بوداپست را زیر پا گذاشت و غرب نیز جز اعمال تحریمهای محدود، واکنشی جدی نشان نداد. این ماجرا نشان داد که تضمینهای امنیتی بدون ابزار بازدارندگی واقعی، چیزی جز یک تکه کاغذ نیستند. اوکراین که زمانی یکی از قدرتهای هستهای جهان بود، حالا به کشوری تبدیل شده بود که حتی توان جلوگیری از تجزیه خاک خود را نداشت. زلنسکی که در ابتدا تصور میکرد غرب بهطور کامل پشت اوکراین خواهد ایستاد، پس از گذشت مدتی فهمید که اوکراین تنها یک ابزار موقت برای غرب بوده است. خلع سلاح هستهای اوکراین، این کشور را از یک قدرت بازدارنده استراتژیک به یک طعمه شیرین برای روسیه تبدیل کرد. اگر اوکراین سلاح هستهای خود را حفظ کرده بود، روسیه به این راحتی در مورد حمله به این کشور برنامهریزی نمیکرد.
این دقیقاً همان چیزی است که کره شمالی از آن به عنوان یک درس تاریخی استفاده کرد. پیونگیانگ با مشاهده سرنوشت اوکراین، برنامه هستهای خود را تقویت کرد و حاضر نشد در برابر وعدههای آمریکا، زرادخانه هستهایاش را کنار بگذارد. اما اوکراین این اشتباه را مرتکب شد و حالا بهای سنگینی برای آن میپردازد. بدون سلاح هستهای، بدون عضویت در ناتو، و با اقتصادی ویرانشده در اثر جنگ، این کشور بیش از هر زمان دیگری به یک مهره مصرفشده در بازی قدرتهای جهانی تبدیل شده است. و از اروپای مدعی نیز کاری جز گریه کردن در کنفرانس مونیخ بر نمیآید. کییف نشینان شاید اکنون درک کرده باشند که اگر کشورشان در دهه 1990 به سلاحهای هستهای خود متعهد میماند، امروز نه تنها به جنگی ویرانگر کشیده نمیشد، بلکه به عنوان یک قدرت مستقل و محترم در جهان باقی میماندند. اما این درس را خیلی دیر آموختند؛ زمانی که کشورشان به میدان جنگی تبدیل شده و غرب نیز مانند همیشه پشت درهای بسته، بدون حضور آنها، در حال معامله بر سر سرنوشت اوکراین است.
تسلط بر اراده ملتها عادت آمریکاست
اگر خطاب به کسی که اخبار روز را رصد نمیکند روایت امروز اوکراین را تشریح کنید و بگویید 3 کشور دیگر نشستهاند برای سرنوشت جنگ و غنایمش تصمیم گرفتهاند، رئیس خود مملکت را هم راه ندادهاند بعید نیست این پاسخ را بگیرید که اتفاق رخ داده نقل پاییز 1322 است و اگر قصد بازخوانی تقویم را دارید باید آن را روی موبایلتان آپدیت کنید. اما آنچه رخ داده اتفاقاً نقل زمستان است. نقل جوانکی که برخی چگوارای زمانش میخواندند و از پیشروی لشکر آمریکایی شدهاش در خاک روسیه میگفتند و جیک جیک مستانشان بود اما فکر زمستانشان نبود که فردا که منافع ایجاب کند همان تکیهگاه آمریکایی هم جاخالی میدهد و برای تقسیم غنائم جنگ پای معامله مینشیند و هنرپیشه اوکراینی را هم پشت در یک لنگه پا نگه میدارد همانطور که 22 آذر پهلوی پدر را پشت در کنفرانس تهران نگهداشتند و بهمن امسال هم پهلوی پسر را پشت در کنفرانس مونیخ. آنچه برای زلنسکی اتفاق افتاد تاریخی است که در ذهن مردم ایران تکرار میشود. علاوه بر کنفرانس تهران در سال 1322 زمانی که مصدق برای تقابل با انگلستان به وعدههای هری ترومن و دولتش تکیه کرد نیز احتمالا فکرش را نمیکرد که دولت آمریکا قرار است او را در فهرست «تهدیدها علیه منافع غرب» قرار داده و کودتای 28 مرداد را علیهاش طرح ریزی کند. از کنفرانس تهران تا مذاکرات عربستان، از کودتای 28 مرداد تا رها شدن اوکراین در جنگ و مطالبه معادن این کشور، تاریخ بارها تکرار شده است. زلنسکی همان اشتباه را کرد که بسیاری از رهبران کشورهای وابسته به غرب انجام دادهاند؛ اعتماد بیش از حد به وعدههای آمریکا. رهبر انقلاب این رویکرد کشورهای غربی را در دیدار اخیر با مردم آذربایجان شرقی اینگونه گوشزد کردند: «آنها عادت کردهاند تحمیل کنند؛ میشنوید [میگویند] فلان جا را به ما بدهید، فلان محل را به اسم ما بکنید! این کلام آنها است؛ عمل آنها خیلی سختتر، خیلی زشتتر، خیلی بدتر است. غارتگری ثروتهای ملّتها، تسلّط بر اراده ملّتها جزو جنایات بزرگ مستکبرین، در رأس آنها آمریکا و شبکه پیچیده صهیونیسم است.»
![]()
-
پنجشنبه ۲ اسفند ۱۴۰۳ - ۲۰:۵۱:۳۴
-
۱۴ بازديد
-

-
کرمان رصد
لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/703623/