گروگانگیری در آژانس
مقالات
بزرگنمايي:
کرمان رصد - فرهیختگان /متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
علی مزروعی| در حالی که کمتر از چند ماه تا رسیدن به موعد بندهای غروب سال دهم برجام باقی مانده است، آمریکا و متحدان اروپاییاش در تلاشاند تا از منقضی شدن قطعنامههای شورای امنیت علیه برنامه هستهای ایران جلوگیری کنند. این رویکرد در یادداشت اخیر ترامپ نیز صراحتاً مورد اشاره قرار گرفته است. ایالات متحده از یکسو تلاش میکند با فعالسازی مکانیسم ماشه، تحریمهای لغوشده را بازگرداند و از سوی دیگر، از مسیر تصویب قطعنامههای جدید، فشار بیشتری بر ایران وارد کند. این اقدامات در شرایطی صورت میگیرد که ایران نهتنها به تعهدات خود در چهارچوب معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) پایبند بوده، بلکه همکاریهایی فراتر از این معاهده را نیز در چهارچوب برجام پذیرفته بود. با این حال، غربیها در نشستهای اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران را به عدم همکاری و پنهانکاری در برنامه هستهای خود متهم کردهاند. شورای حکام در قطعنامهای، ایران را ملزم به ارائه توضیحات درباره ذرات اورانیوم یافتشده در مکانهای اعلامنشده کرد و از تهران خواست دسترسیهای بیشتری به بازرسان آژانس بدهد. این در حالی است که دو موضوع پادمانی قدیمی که سالها پیش حل شدهاند، نشان میدهد که مسائل باقیمانده نیز صرفاً ابزاری سیاسی برای فشار بر ایراناند. در پاسخ به این اقدامات، تهران نیز گامهای مهمی در توسعه برنامه هستهای خود برداشته است. افزایش زنجیرههای سانتریفیوژهای پیشرفته، آغاز گازدهی در تأسیسات جدید، احیای رآکتورهای هستهای، و دستیابی به ظرفیت تولید اورانیوم فلزی، بخشی از اقداماتی است که ایران در مقابل فشارهای آژانس انجام داده است. ایران تأکید دارد که این اقدامات در چهارچوب حقوق قانونیاش انجام شده و در صورت تداوم فشارهای غرب، حتی خروج از معاهده NPT را نیز در دستور کار قرار خواهد داد.
نماینده آمریکا در سازمان ملل به فعالسازی مکانیسم ماشه موظف شد
با نزدیک شدن به سال دهم اجرای برجام و احتمال منقضی شدن تحریمهای شورای امنیت علیه ایران، ایالات متحده تلاشهای خود را برای حفظ این تحریمها و اعمال فشار بر تهران افزایش داده است. در همین راستا، دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا، یادداشت اجرایی جدیدی امضا کرده که وظایف جدیدی را برای نماینده دائم این کشور در سازمان ملل مشخص میکند. این سند نشاندهنده عزم واشنگتن برای تشویق و وادار کردن متحدان اروپایی خود به سمت فعالسازی مکانیسم ماشه و بازگرداندن تحریمهای بینالمللی علیه ایران است. یکی از بندهای کلیدی این یادداشت، الزام نماینده آمریکا در سازمان ملل به همکاری نزدیک با متحدان کلیدی برای تکمیل روند بازگرداندن تحریمها و محدودیتهای بینالمللی علیه ایران است. هدف اصلی این دستور، اعمال فشار دیپلماتیک بر کشورهای اروپایی برای همسویی با سیاستهای واشنگتن در قبال تهران و زمینهسازی برای فعالسازی مکانیسم ماشه است. در عین حال، این یادداشت اجرایی بار دیگر ایران را به نقض پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) متهم کرده و از نماینده آمریکا در سازمان ملل خواسته است که در این نهاد بینالمللی، تهران را به پاسخگویی وادارد. این در حالی است که ایران بارها تأکید کرده است که برنامه هستهای آن صلحآمیز است و تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار دارد. در این یادداشت، نماینده آمریکا در سازمان ملل موظف شده است که از جایگاه این کشور بهعنوان یکی از اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل برای افزایش فشارها بر ایران استفاده کند. در همین راستا، برگزاری منظم جلسات شورای امنیت برای بررسی آنچه «تهدیدات ایران علیه صلح و امنیت بینالمللی» خوانده شده، بهعنوان یک وظیفه کلیدی تعیین شده است. هدف از این اقدام، برجسته کردن اتهامات علیه ایران در نهادهای بینالمللی، ایجاد یک اجماع جهانی علیه تهران و زمینهسازی برای احیای قطعنامههای لغوشده سازمان ملل است. این سیاست در راستای راهبرد فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران طراحی شده که بهدنبال منزوی کردن تهران در عرصه بینالمللی و محدود کردن تواناییهای اقتصادی و سیاسی آن است. پیش از این نیز استفانیک، گزینه ترامپ برای نمایندگیِ آمریکا در سازمان ملل در رویکردی همسو با یادداشت اخیر ترامپ در جلسه بررسی صلاحیتش گفته بود: «مکانیسم ماشه یک ابزار مهم برای رئیسجمهور علیه ایران است.» این قانونگذار سابق جمهوریخواه همچنین کارزار ناکامِ «فشار حداکثری» در دولت اول ترامپ علیه ایران را «موفق» دانست.
مکانیسم ماشه از آبان ماه کلید خورد
شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) آبان ماه سال جاری قطعنامهای علیه ایران به تصویب رسانده است که در آن تهران به دلیل توسعه برنامه هستهای خود و آنچه «عدم همکاری کافی با آژانس» عنوان شده، محکوم شده است. این قطعنامه در حالی صادر شده که روابط میان ایران و آژانس در سالهای اخیر به شدت تحت تأثیر فشارهای سیاسی کشورهای غربی، بهویژه آمریکا و متحدانش، قرار داشته است. یکی از نکات کلیدی این قطعنامه، درخواست از ایران برای ارائه «توضیحات معتبر» درباره منشأ ذرات اورانیوم یافتشده در دو سایت اعلامنشده است. کشورهای غربی مدعیاند که این ذرات نشانهای از فعالیتهای پنهان هستهای ایران است، در حالی که تهران بارها تأکید کرده که هیچ انحرافی در برنامه هستهای خود ندارد و همه فعالیتهایش تحت نظارت آژانس انجام میشود. قطعنامه همچنین از ایران خواسته است که اطلاعات لازم درباره مکان فعلی مواد هستهای و تجهیزات مرتبط را در اختیار آژانس بگذارد. علاوه بر این، تهران باید اجازه دسترسی به مکانهای مورد نظر را برای بازرسان آژانس فراهم کند. بر اساس قطعنامه اخیر، گروسی مأموریت یافته است که در نشست آتی شورای حکام در اسفند ماه، گزارشی درباره «سؤالات بیپاسخ» مربوط به برنامه هستهای ایران ارائه دهد. این گزارش میتواند بهانهای برای اقدامات بعدی علیه تهران باشد. با توجه به اینکه گروسی پیش از این مدعی شده است: «توافق هستهای بهرغم حفظ کردن برخی ویژگیهای مثبت، دیگر برای رسیدگی به موضوع برنامه هستهای ایران کارآمد نیست و باید با در نظر گرفتن تحولات ژئوپلیتیکی، جایگزین مناسبی برای آن پیدا کرد.» به احتمال زیاد او در ادامه رویکرد ضد ایرانی آژانس در چند ماه اخیر مطابق میل طرفهای غربی بار دیگر ادعاها در مورد عدم دسترسی کافی نظارتی را مطرح کرده و مقدمه ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت را فراهم کند.
ایران پاسخ فنی به رویکردهای سیاسی شورای حکام داد
در واکنش به قطعنامه اخیر شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی که علیه برنامه هستهای ایران صادر شد، تهران اقداماتی را انجام داد که بهوضوح نشاندهنده عزم ایران برای پیشبرد برنامه هستهای خود، در مواجهه با فشارهای بینالمللی است. این اقدامات که برخی از آنها در سطح تکنولوژیکی و برخی دیگر در راستای ارسال پیامهای سیاسی به طرفهای غربی و آژانس بودند، در نوع خود واکنشی قدرتمند و قاطع به قطعنامه شورای حکام محسوب میشود. یکی از مهمترین اقدامات ایران، نمایش توانمندیهای فنی و تکنولوژیکی خود در حوزه هستهای بود. از جمله اقداماتی که ایران در این زمینه اجرا کرد، راهاندازی 26 زنجیره سانتریفیوژ بود. این اقدام نه تنها در راستای افزایش ظرفیت غنیسازی ایران است، بلکه ایران همچنین سانتریفیوژهای پیشرفتهای را راهاندازی کرده است که قادر به غنیسازی اورانیوم در حجم بیشتر و با کیفیت بالاترند. این سانتریفیوژها که بهطور خاص بهخاطر داشتن کارایی بالاتر و خرابی کمتر شناخته میشوند، نشاندهنده پیشرفت قابلتوجه ایران در توسعه فناوری هستهای است. یکی دیگر از اقدامات عمده ایران در پاسخ به فشارهای شورای حکام، تولید اورانیوم فلزی بود. تولید اورانیوم فلزی که قابلیت استفاده در ساخت کلاهکهای هستهای را دارد، اگرچه ایران تأکید دارد که بههیچعنوان قصد استفاده نظامی از این مواد ندارد، اما این گام نشاندهنده آمادگی ایران برای توسعه فناوریهای هستهای خود در سطوح پیشرفتهتر است. در این راستا، ایران همچنین اعلام کرد که رآکتورهای قدیمی خود را احیا میکند. در کنار اقدامات فنی، پیامهای سیاسی نیز در اقدامات واکنشی ایران وجود دارد. از آنجایی که داشتن سلاح هستهای نیازمند سه شرط غنیسازی 90 درصدی، داشتن موشکهای دوربرد و نیز قابلیت حمل کلاهک هستهای است و ایران همه این شرایط را دارد، بنابراین به لحاظ فنی ایران توان ساخت سلاح هستهای را دارد و تنها چیزی که این توان فنی را مهار کرده، نداشتن اراده سیاسی برای ساخت این سلاح است.
ادعاهای پادمانی؛ ابزار فشار سیاسی علیه ایران
یکی از مهمترین چالشهای اخیر در تعاملات ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA)، موضوع پروندههای پادمانی است. در 6 سال گذشته دو مورد از پروندههای پادمانی ایران حلوفصل شد و آژانس بهصورت رسمی تأیید کرد که ایران همکاریهای لازم را انجام داده است. اما در سالهای اخیر، دو موضوع باقیمانده که در مورد آنها نیز تهران بارها توضیحات لازم را ارائه کرده است. روی میز قرار گرفته و غربیها و آژانس تلاش میکنند تا از این مسائل بهعنوان ابزاری برای فشار بر ایران استفاده کنند. ایران استدلال میکند اگر مسائل مهمی در این پروندهها وجود داشت، دو موضوع قبلی نیز بسته نمیشدند. این درحالی است که آژانس بر موضع خود پافشاری و اعلام میکند حتی وجود چند گرم مواد هستهای اظهارنشده نیز دارای اهمیت است. ایران در پاسخ، این استدلال را مطرح میکند که وقتی کشور هزاران کیلوگرم مواد هستهای تحت نظارت دارد، چند گرم مواد مربوط به دهههای گذشته نمیتواند دلیلی برای تداوم فشارها باشد. یکی از دو موضوع باقیمانده از پروندههای پادمانی قبلاً حل شده بود، اما پس از سفر گروسی به وین، این موضع تغییر کرد و مجدداً در دستور کار قرار گرفت. این مسئله نشان میدهد کشورهای غربی بر آژانس فشار وارد کردهاند تا موضوعات پادمانی را زنده نگه دارد. آژانس بهجای برخورد فنی و حرفهای، تحتتأثیر ملاحظات سیاسی قرار گرفته و درنتیجه، رفتار آن تابعی از خواستههای کشورهای غربی شده است. آژانس در اسفند سال گذشته بیانیهای داد مبنیبر اینکه نظارتها باید اعمال شود و ایران باید همکاری کند. این درحالی است که در چهارچوب برجام، ایران نظارتهایی را پذیرفته بود که حتی فراتر از پروتکل الحاقی بود. این نظارتها تا مدتها پس از خروج آمریکا از برجام ادامه داشت. اما پس از تصویب قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها که بهدلیل خروج یکجانبه آمریکا از برجام و نقض تعهدات اروپاییها تصویب شد، ایران تصمیم گرفت تنها به تعهدات خود در قالب NPT پایبند بماند و همکاریهای فراتر از آن را متوقف کند. طبق این قانون، دوربینهای نظارتی آژانس ابتدا بهصورت ضبط اطلاعات بدون ارسال دادهها به آژانس فعال بودند. اما در ادامه با شدت گرفتن فشارهای غرب و عدم پایبندی طرفهای مقابل به تعهداتشان، ایران تصمیم گرفت دوربینها را بهطور کامل خاموش کند. ایران بارها اعلام کرده همکاری با آژانس باید در چهارچوب توافقات بینالمللی و بدون رویکردهای سیاسی باشد. آژانس نباید فراتر از NPT مطالباتی از ایران داشته باشد؛ چراکه اساس همکاریهای ایران و آژانس بر پایه تعهدات تعریفشده در این پیمان است. در این راستا مدل همکاری داوطلبانه برای حل مسائل پادمانی قابلقبول است، اما فشارهای سیاسی و درخواستهای غیرمنطقی از سوی آژانس و غربیها در چهارچوبهای فراپادمانی غیرقابلپذیرش خواهد بود.
بازگشت قطعنامهها، تعهد به NPT و نظارتهای 10 برابری را بلاموضوع میکند
درمقابل فشارهای بینالمللی و ادعاهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران بهویژه درخصوص عملکردهای اخیر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس واکنشهای جدی نشان داده است. آژانس که بهطور رسمی مسئول نظارت بر اجرای توافقات هستهای ایران و اجرای تعهدات ایران تحت پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) است، در سالهای اخیر بهویژه بعد از خروج ایالاتمتحده از برجام، تبدیل به یکی از ابزارهای سیاسی در دست کشورهای غربی برای اعمال فشار بر ایران شده است. این فشارها، نهتنها از سوی کشورهای غربی، بلکه از داخل آژانس نیز با برخی اقدامات غیرمتعارف ازجمله اظهارات رافائل گروسی بهشدت تقویت شده است. گروسی اخیراً در بیانات خود اعلام کرده با وجود برخی ویژگیهای مثبت توافق هستهای، دیگر برجام نمیتواند بهعنوان ابزار کافی برای نظارت بر برنامه هستهای ایران عمل کند. این اظهارات بهویژه بهدنبال گزارشهای اخیر آژانس که در آن ایران متهم به عدم همکاری کافی با این نهاد درخصوص فعالیتهای هستهای خود شد، شدت یافته است. گروسی همچنین اشاره کرده ایران نتوانسته توضیحات معتبر درخصوص برخی ذرات اورانیوم با منشاء انسانی که در دو مکان اعلامنشده یافته شدهاند، ارائه دهد. ایران در پاسخ به این اتهامات اعلام کرده از نظر فنی هیچ ابهامی در برنامه هستهایاش وجود ندارد. نظارتهای آژانس از تأسیسات هستهای این کشور در مقایسه با سایر کشورهای عضو NPT، حدود 10 برابر بیشتر است. آنچه دبیرکل آژانس برای اجرای آن تحت فشار اروپا و آمریکا قرار دارد نظارتهای آژانس مطابق برجام است که ایران بعد از قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها به دلیل خروج آمریکا از برجام و همچنین عدمپایبندی دولتهای اروپایی به تعهدات خود از اجرای آن سر باز زده است؛ چراکه وقتی طرفهای مقابل به مسئولیت خود پایبند نبودهاند توجیهی برای اجرای یکجانبه برجام توسط ایران وجود نداشته است. همچنین این موضوع بین ایران و اعضای 1+5 است و آژانس حق مطالبه چیزی فراتر از NPT را از ایران ندارد.
ایران همچنین اعلام کرده در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه خروج از NPT را در دستور کار قرار میدهد؛ چراکه این معاهده اساساً برای راستیآزمایی صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهای ایران پذیرفته شده و زمانی که کشورهای غربی و آژانس از این موضوع بهعنوان ابزار سیاسی برای تقابل با ایران استفاده میکنند و هیچ زمانی در اینباره قانع نمیشوند پس دلیلی وجود ندارد که ایران بخواهد مجموعی از بازرسیهای پرهزینه و بینتیجه را بر خود تحمیل کرده و درنهایت نیز یا تحریم شود یا درز اطلاعات آژانس منجر به ترور دانشمندانش شود. تعهد ایران به NPT درحالی است که رژیمصهیونیستی بهعنوان دولتی که بیشترین اتهام را علیه برنامه هستهای ایران مطرح کرده و باب بهانهجویی را توسط شورای حکام آژانس باز میکند خود به این پیمان متعهد نشده و همزمان زرادخانه هستهای نیز دارد.
مسیرهای غرب برای مقابله با غروب قطعنامهها
با نزدیک شدن به تاریخ پایان اعتبار قطعنامههای ضدایرانی شورای امنیت در سال 2025، غربیها دو مسیر اصلی را درپیش گرفتهاند تا از وقوع این اتفاق جلوگیری کنند و همچنان فشارهای خود را بر ایران حفظ کنند. یکی از این مسیرها فعالسازی مجدد مکانیسم ماشه است که طبق برجام به اعضای شورای امنیت این امکان را میدهد تا تحریمها را بازگردانند. این اقدام میتواند منجر به ادامه تحریمهای سازمان ملل علیه ایران شود و حتی قطعنامههای شورای امنیت که طبق برجام قرار بود در سال 2025 منقضی شوند، تمدید شوند. علاوه بر این، غربیها درحال تلاش برای تصویب قطعنامههای جدید ضد ایرانی در شورای امنیتند. این قطعنامهها، بهویژه در صورتی که مکانیسم ماشه به نتیجه نرسد، میتواند بهطور مستقیم به تحریمهای اقتصادی و سیاسی علیه ایران منجر شود. بااینحال یکی از چالشهای اصلی در این مسیر، احتمال وتوی این قطعنامهها توسط اعضای دائمی شورای امنیت، مانند چین و روسیه است. این دو کشور که بهطور مداوم از سیاستهای ضدایرانی غربیها انتقاد کردهاند، میتوانند با استفاده از حق وتو، مانع از تصویب قطعنامههای جدید شوند. که البته در این صورت نیز ارائه قطعنامههای ضدایرانی جدید حداقل انرژی سیاسی این دو کشور را تا حدی تحلیل برده و فضای سیاسی را برای فعالسازی مکانیسم ماشه بازتر میکند.
![]()
-
چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۹:۳۶:۵۴
-
۹ بازديد
-
![](/images/komen.png)
-
کرمان رصد
لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/702064/