فرصتها و تهدیدهای کمپین فشار
مقالات
بزرگنمايي:
کرمان رصد - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
محمد صادق جوادیحصار: ایران نباید فرصت مذاکره مستقیم را از دست بدهد
عباس سلیمینمین: ایران آماده رفع هرگونه ابهامی درباره پرونده هستهای خود است
سعید شریعتی: ایران بدون توجه به حاشیهسازیها منافع خود را دنبال میکند
مهدی بیک اوغلی| « اینها خیال میکنند همهچیز ما به نفت وابسته است و میخواهند جلوی صادرات نفت ما را بگیرند.» اینها عباراتی است که مسعود پزشکیان در واکنش به آغاز کمپین فشار حداکثری مطرح کرده است. پزشکیان در عین حال یادآور شد: «امریکا میگوید که ایران را تحریم میکند، در حالی که اگر ما داشتههایمان را به خوبی مدیریت و با همسایهها رابطه خوبی داشته باشیم، مگر میشود کشوری با این ظرفیت و ارتباطات قدیمی با همسایگانش را به این سادگی تحریم کرد؟» اظهاراتی که تصویری از رویکرد دولت چهاردهم در مواجهه با فرصتها و تهدیدها را نمایان میکند. اجرای سیاست تنشزدایی و گفتوگو با همه طرفهای اثرگذار، اما متوقف نماندن بر مذاکرات و اتخاذ تدابیر لازم برای بهبود شاخصهای اقتصادی و کاهش تاثیرگذاری تحریمها رویکردی است که دولت در پیش گرفته و دیروز از جانب چهرههایی چون عباس عراقچی وزیر خارجه، محمد جواد ظریف معاون راهبردی رییسجمهور و فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت تشریح شد. عراقچی در واکنش به صحبتهای ترامپ در جمع خبرنگاران اعلام کرد: «فشار حداکثری شکست خورده و باز هم شکست خواهد خورد.» ظریف هم به این نکته اشاره کرد که «سیاست فشار حداکثری باعث افزایش غنیسازی ایران به 60درصد شده» و فاطمه مهاجرانی هم بر این نکته پافشاری کرد که ایران در سایه شعار عزت، مصلحت و حکمت آمادگی گفتوگو با همه طرفها را دارد. فارغ از مسوولان اجرایی اما باید دید فعالان سیاسی در خصوص آغاز کمپین فشار حداکثری و صحبتهای رییسجمهور امریکا چه نظری دارند؟ «اعتماد» در این گزارش سراغ فعالان سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا رفته تا نظر آنها را درباره آغاز این کمپین و راهبردی که ایران باید تدارک ببیند، جویا شود.
ایران نباید فرصت مذاکره مستقیم را از دست بدهد
محمد صادق جوادیحصار، فعال سیاسی دیگری است که در گفتوگو با «اعتماد» در خصوص اقدامات و اظهارات اخیر ترامپ به اظهارنظر پرداخته و میگوید: «ترامپ مانیفست بنیادینی برای خود دارد و آن اینکه «من باید همیشه تیتر یک خبرهای جهان باشم!» برای اینکه تیتر یک باشد نیز هر کاری از او ساخته است. یک روز ممکن است بگوید من با آقای پزشکیان دست داده، با او دوستی خواهم کرد و با دولت ایران از در آشتی در خواهم آمد و روز دیگر ناگهان اعلام کند چون منافع من تامین نمیشود از این کار استنکاف میکنم و فشار حداکثری را وارد میسازم! مهم این است که حرف و سخن و شخصیت او همواره در منظر افکار عمومی جهانیان در صدر باشد. امریکاییها شعاری قدیمی دارند که مبتنی بر آن میگویند، «امریکا اول». اما شعار واقعی ترامپ این است که «ترامپ اول»! او میخواهد بگوید من در صدر مسوولان جهان، در اوج قدرتهای جهان و بر بلندای شخصیتهای جهان هستم. اگر این بخش از شخصیت جاهطلب و هژمونیخواه ترامپ را کنار گذاریم به شرایط، مشکلات و اقتضائاتی میرسیم که او و امریکا با آنها دست به گریبان هستند. برخی از این گزارههای مهم این است که ترامپ به رغم همه شوآفهایی که انجام میدهد میداند که دستگاه دیپلماسی، دستگاه قضایی و دستگاه سیاستورزی امریکایی بسیار بیرحمتر از آن است که بخواهد تسلیم جاهطلبیهای تام و تمام او بشود. به همین دلیل این ساختارها در تلاشند ترامپ را به هر طریقی زمینگیر کنند تا جریان رقیب بتواند از او باج بگیرد و نوعی توازن در قدرت شکل بگیرد. به همین دلیل است که ترامپ دوست دارد بگوید، پروژهای که جمهوریخواهان و دموکراتهای امریکایی نتوانستند انجام دهند، او میتواند به ثمر برساند! یعنی ایران را در حوزه دیپلماسی هستهای و سیاستهای اتمی، مجبور به اعتراف و شفافسازی کند. به زعم خود ایران را مجبور کند پای میز مذاکره آمده و آنچه که ترامپ در مورد ساخت بمب اتم میگوید را بپذیرد. این ادعای بیپایه و اساس که ایران دنبال سلاح هستهای است سالهاست که از سوی مقامات مختلف غربی مطرح میشود و هر اندازه ایران بیشتر انکار میکند و اسناد و مدارک بیشتری برای صلحآمیز بودن دانش هستهای خود ارایه میکند، باز هم آنها ادعای خود را پیگیری کرده و بر روی آن اصرار میکنند. آنها کاری با این واقعیت ندارند که ایران قصد دارد سلاح هستهای داشته باشد یا نه؟ اما به این بهانه نیاز دارند تا ایران را تحت فشار قرار داده و افکار عمومی امریکا و اروپا را قانع کنند که چنین تهدیدی وجود دارد. بنابراین در پناه چنین تهدیدی این ایده را پیش میبرند که نیاز است از روشهای نامتعارف، غیر معقول و غیرمنطقی استفاده شود تا ایران مجاب به اجرای سیاست جهانی شود. از سوی دیگر تصور امریکاییها به ویژه ترامپ این است که وضعیت عمومی ایران به گونهای است که میتوان ایران را به پذیرش پارهای خواستههای غیرمنطقی مجبور کرد. البته این هنرمندی ایرانیها خواهد بود که برای دستیابی به خواستههای خود یعنی تصویب fatf و حل مشکلات مرتبط با نظارتهای مالی بینالمللی، به گونهای رفتار نکنند که امریکا از این دریچه بتواند فشاری و اتهامی را متوجه ایران کند. فکر میکنم ترامپ دچار نوعی توهم ابرمرد بودن یا سوپرمن بودن شده است. مثلا اینکه اعلام میکند کانادا و جزایر گرینلند و... باید به امریکا ملحق شوند این امر را بر او مشتبه میکند که آدم خاص و ویژهای است. فکر میکنم هوشمندی و تحرکات دیپلماتیک خوبی که ایران شروع کرده و امریکا را دچار دستپاچگی سیاسی کرده نهایتا شرایطی را ایجاد میکند که ایران بتواند از فرصتهای موجود ظرفیتی را برای کاهش مشکلات مردم و بهبود شاخصهای اقتصادی و راهبردی خود بیابد. ایران نباید از این فرصتهای ارتباطی به سادگی عبور کند و باید تلاش کند در میدان دیپلماسی و مذاکره، منافع ملی خود را محقق کند.»
ایران آماده رفع هرگونه ابهامی درباره پرونده هستهای خود است
عباس سلیمی، فعال سیاسی اصولگرا از منظر متفاوتی به بحث ورود کرده و معتقد است، ایران همواره ابهامات آژانس در خصوص برنامه هستهای خود را بر طرف کرده اما باز هم برخی کشورها به بهانهای تازه، پرسشها و ابهامات تازهای را مطرح میکنند. سلیمینمین در خصوص اظهارات و اقدامات اخیر ترامپ درباره اعمال فشار حداکثری و اعلام آمادگیاش برای مذاکره با ایران میگوید: «ایران هرگز ایده مذاکره و گفتوگو را رد نکرده و همواره اعلام کرده اگر ابهامی در رابطه با فعالیتهای هستهای ایران وجود دارد، بالاتر از تعهداتش حاضر است همکاری کند تا شفافیت لازم شکل بگیرد. امروز هم آژانس به این واقعیت معترف است که ایران هم همکاریهای لازم را داشته و هم انحرافی از برنامه خود نداشته است. علیرغم این موضوع فضاسازیهایی علیه ایران صورت میگیرد. ایران برای رفع این ابهامات باز هم اعلام کرد، حاضر است مذاکرات را پیش ببرد. اینکه ترامپ هم بحث تحریمهای فوقالعاده را علیه ایران مطرح میکند و هم بحث مذاکرات را نوعی تناقض است. به کارگیری ابزار فشار در بالادست مذاکره به هیچوجه مذاکره تلقی نمیشود. یعنی مذاکرهای که تحت فشار قرار داشته باشد، طبیعتا نوعی اعمال زور با صورت موجهتر است. ایران البته این روند را نمیپذیرد. اما مذاکره را پی میبرد. اساسا توسط رهبری در این دولت اعلام شد که اگر میخواهید مذاکره کنید، مذاکره کنید اما بدانید که آنها با عداوت عمل خواهند کرد. به نظر من دولت باید اعلام کند، بحث مذاکره چیزی نبوده که ایران به آن اعتقاد نداشته باشد و برای آن اعلام آمادگی نکرده باشد. بنابراین مذاکره از نظر ایران ایرادی ندارد. اما اینکه ترامپ، گفته مایل است با مقامات ارشد کشور دیدار و ملاقات کند، مقامات ایران، این اعتبار را برای خود قائل هستند که شأن خود را از حاشیه دور نگه دارند. فرد و دولتی که قبلا مفاد یک توافق بینالمللی را نقض کرده و زیر پا گذاشته حتما باید تغییری در رویه خود دهند تا ایران اعتقاد پیدا کند که همان تجربهها دوباره تکرار نمیشوند. ایران اعلام کرده، مذاکره را با امریکاییها ادامه میدهد، اما امریکایی که از توافق قبلی خارج شده باید نشانهای بروز دهد که ایران بداند حداقل در حد مذاکره میتوان به آنها اعتماد داشت. در مورد اظهارات ترامپ درباره راستیآزمایی در خصوص فعالیتهای هستهای ایران هم باید یادآور شد که راستیآزمایی فعالیتهای هستهای ایران، ارتباطی با ترامپ ندارد! این موضوع تشکیلات خاص خود را در نظام بینالملل دارد، اینکه قرار باشد هر طرفی دیدگاههای خود را در مورد راستیآزمایی بدهد، معنایی جز هرج و مرج ندارد. در نظم بینالمللی، تعهدات کشورها تعریف شده، ایران به تعهدات پایبند و حتی بیشتر از تعهدات خود در مسیر راستیآزمایی حرکت کرده است. ترامپ نباید مدعی راستیآزمایی باشد. آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که میتواند ابهامات و پرسشهای خود را مطرح کند و ایران هم مانند قبل به این پرسشها پاسخ میدهد. اما دوباره از طریق فضاسازی و انتشار اخبار کذب موارد تازهای مطرح میشود. با این وجود ایران همواره با آژانس همکاری قانونی و حتی فوقالعاده را داشته و همچنان نیز خواهد داشت.»
ایران بدون توجه به حاشیهسازیها منافع خود را دنبال میکند
سعید شریعتی، فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است که ایران بدون توجه به حاشیهها و فضاسازیهایی که ممکن است از سوی بازیگران مختلف ایجاد شود، باید تلاش کند در راستای منافع خود عمل کند. او در این زمینه یادآور میشود: «فکر میکنم حاکمیت ایران مستقل از رفتار یا گفتار طرف امریکایی باید اراده خود را نشان دهد که کدامین مسیر را برای حل مسائل سیاست خارجی، خروج ایران از انزوا و رفع تحریمها دنبال میکند. ایران این روند را نباید به دلیل رفتارهای نمایشی و گفتارهای دوگانه و غیر شفاف ترامپ متوقف کند. ما در سیاست خارجیمان اصولی داریم که بارها از سوی مسوولان مختلف تکرار شده است. سهگانه عزت، حکمت و مصلحت همواره از سوی ایران به عنوان بنیان هر نوع مذاکره و تعاملی در نظر گرفته شده است. بر پایه این اصول باید راهحل فوری و قابل حصولی برای حل مسائل حوزه سیاست خارجی یافت و آن را پیش برد. اینکه ترامپ سیاست چماق و هویج را دنبال میکند، طبیعی است. او دستفرمان و راهبرد خود را دارد و بهرهبرداری از فشار حداکثری را در دستور کار قرار داده تا ایران را در ضعیفترین حالت و بحرانیترین شرایط ممکن پای میز مذاکره بکشاند و تسلیم کند! بارها در گفتوگوهای مختلف بیان کردهام که ایران در حال حاضر با دو مسیر روبهروست و به جز این دو مسیر، راه دیگری ندارد. یا باید تن به مذاکره و توافق دهد یا تسلیم شود. سازش همان گزارهای است که از مسیر مذاکره، گفتوگو و پیدا کردن راهحلهای دیپلماتیک برای حل مسائل ایران قابل حصول است. کما اینکه در 2015 در برجام به مرحله سازش و توافق نزدیک شدیم. اما ترامپ این توافق را به هم زد. ما هم در تلهای که ترامپ طراحی کرده بود، افتادیم. امروز اما به نظر میرسد، ترامپ به گونهای عمل میکند که ایران را به تسلیم وا دارد. این وضعیت برای ملت ایران سنگین است که در شرایط مطلوب و ممکن با جامعه جهانی مذاکره و توافق نشود تا به جایی برسیم که ناچار به انجام مذاکره با اعطای امتیازات بیشتر باشیم. معتقدم مستقل از رویکردهای اعلامی و اعلانی ترامپ و سیاستهای اعمالی او علیه منافع ایران، ما باید مسیرمان را خودمان انتخاب کنیم. باید دید چه ابزارهایی وجود دارد، چه امکاناتی داریم و کدامین کارتهای بازی را برای روی میز گذاشتن داریم تا با اتکا به توانمندیهای داخلی و پشتوانه مردمی بودن نظام، بتوانیم مسیر حل مسائلمان را پیدا کنیم. آیا این مسیر از دل مذاکره با ترامپ میگذرد یا اینکه مسیرهای جایگزینی هم وجود دارندو... بحثهای تخصصی و حرفهای هستند که مسوولان عالیرتبه کشور و سیاستگذاران با مد نظر قرار دادن همه جوانب پیش ببرند. نهایتا ایران بدون توجه به اینکه ترامپ چه میگوید و چه میکند باید در راستای منافع ملی خود، راهبردهای لازم و سیاستگذاریهای معقول را طراحی و اجرا کند.
-
پنجشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۰:۱۲:۵۹
-
۱۰ بازديد
-
-
کرمان رصد
لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/699699/