یک استاد دانشگاه: رقبای داخلی دولت پزشکیان، خطرناکتر از ترامپ هستند
مقالات
بزرگنمايي:
کرمان رصد - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
دیپلماتهای بسیاری از کشورهای جهان از چندی پیش، پس از مشخص شدن نتایج انتخابات آمریکا و حتی پیش از آن با جریانهای مختلف فکری و سیاسی در مراکز تصمیمگیری، کانونهای قدرت و نیز نهادهای متعدد حزبی در آمریکا رایزنی و ارتباط برقرار کردهاند و پیشاپیش آمادگی بیشتر و وسیعتری برای همکاری به دست میآورند.
مهدی ذاکریان| رویکرد بسیاری از کشورهای منطقه و جهان به حضور ترامپ در کاخ سفید این نیست که منتظر این حضور و اتفاقات پس از آن بنشینند و سپس تصمیم بگیرند که چه اقدامی کنند، بلکه آنها ماهها پیش از روی کار آمدن ترامپ در مراکز علمی و تخصصی، در دستگاه دیپلماسی و نهادهای تصمیمگیر خود درباره مسائل آمریکا و سناریوهای پیشرو تحقیق کردهاند و نتایج این پژوهشها را در تصمیمگیری و سیاستگذاری در خصوص نحوه مواجهه با دولت جدید ترامپ مدنظر قرار میدهند.
عربستان سعودی، ترکیه و حتی ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه پیشاپیش مطالعات تخصصی لازم را انجام دادهاند. دیپلماتهای بسیاری از کشورهای جهان از چندی پیش، پس از مشخص شدن نتایج انتخابات آمریکا و حتی پیش از آن با جریانهای مختلف فکری و سیاسی در مراکز تصمیمگیری، کانونهای قدرت و نیز نهادهای متعدد حزبی در آمریکا رایزنی و ارتباط برقرار کردهاند و پیشاپیش آمادگی بیشتر و وسیعتری برای همکاری به دست میآورند.
حتی کشورهایی که ممکن است با برخی از جریانهای سیاسی آمریکا اختلاف هم داشته باشند، پیشاپیش خود را آماده و مهیای چنین تغییرات و تحولاتی میکنند. این شیوه در ایران پیش از انقلاب هم وجود داشت و مسئولان وزارت خارجه و دستگاه دیپلماسی در زمان شاه به دقت تحولات را رصد میکردند و حتی تا اندازهای برای تاثیرگذاری در مسائل انتخاباتی ایالات متحده آمریکا رایزنی و دخالت هم میکردند.
به باور من همه کشورها میدانند که باید چه تصمیمات و اقداماتی در مواجهه با دولت جدید آمریکا داشتهباشند. همه کشورهای جهان آینده خود را خودشان رقم میزنند. در عین حال در داخل ایران همچنان شعارهای همیشگی و فاقد کارکرد درباره روی کار آمدن ترامپ گفته میشود و اگر حرفی از گفتوگو هم هست بیشتر از سر ناچاری است و دادن امتیاز مانند آنچه در قطعنامه پایان جنگ ایران و عراق روی داد. اگر مروری بر تاریخ داشتهباشیم به اعتقاد بسیاری از جمله من، ایران میتوانست پس از پیروزی در خرمشهر با گرفتن امتیازهایی جنگ را پایان دهد.
اما انتخاب ایران در آن زمان چیز دیگری بود و نهایتاً 6 سال بعد ناگزیر به پذیرش قطعنامه آتشبس بدون هیچ امتیازی شد. این نمونه تاریخی در دیگر رفتارهای جمهوری اسلامی ایران هم مشاهده میشود. تهران در دور نخست ریاستجمهوری ترامپ نتوانست از شرایط استفاده کند. ترامپ در دورهای اعلام کرد که حاضر است همه 12 شرط پمپئو را برای مذاکره با ایران ملغی کند. او گفتهبود که آماده مذاکره بدون پیششرط و حتی دادن امتیاز بیشتری به ایران است. ایران در آن شرایط میتوانست به این موضوع واکنشی داشته باشد اما متاسفانه نداشت و از آن فرصت هم استفاده نشد.
در حال حاضر، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور اسلامی ایران، اعلام میکند که آماده مذاکره است اما در داخل صداهایی در جهت مخالف این اعلام بلند میشود و از حرام بودن مذاکره سخن میگویند. دولت چهاردهم دولت قدرتمندی نیست، چراکه پایگاه رای گستردهای ندارد و هنوز نتوانستهاست نظر مرددان و قشر خاکستری جامعه را به خود جلب کند اما حتی اگر این دولت پایگاه رای گستردهای هم داشت، در واقع همه دولتها در سیاست خارجی جمهوری اسلامی فقط مجری هستند و همانطور که ولادیمیر پوتین هم در دیدار با رئیسجمهور اشاره کرد، نهاد اصلی تصمیمگیر در ایران دولت و رئیسجمهور نیست.
جمهوری اسلامی هر زمان با مشکلات و موانع مواجه میشود سعی میکند که آنها را با حل قسمتی از مسائل سیاست خارجی کاهش دهد تا اقتصاد کشور را تا اندازهای تقویت کرده، به پولی دست یابد و تحولاتی سطحی صورت گیرد. در همین راستا رئیسجمهور یا وزیر خارجه تغییر میکند اما تمام این اقدامات در حد آرامبخش برای عبور از بحرانهای عظیم است تا بعد بتواند مجدداً همان سیاستهای افراطی آمریکاستیزی را پیگیری کنند.
هرچند ریشه بسیاری از شعارهای غربستیزانه جمهوری اسلامی به نخستین ماههای پس از انقلاب اسلامی بر میگردد، اما اجرای افراطی این سیاستها از زمان ریاستجمهوری محمود احمدینژاد آغاز و تشدید شد. در این دوره بود که ادعا میشد جهان باید بدون آمریکا و اسرائیل باشد.
امروز اگر هم مذاکرهای صورت گیرد و مسعود پزشکیان هم خواهان نجات کشور و حل مشکلات مردم باشد، دستانش بسته است. تجربه نشان دادهاست که چنین مذاکراتی حتی اگر به نتیجه مطلوب هم برسد، فقط تا اندازهای پیش میرود که مشکلات جمهوری اسلامی حل شود نه اینکه مشکلات ملت مرتفع شوند. این ارزیابی نه خوشبینانه و نه بدبینانه بلکه تخصصی است.
عدم توجه به این دیدگاههای تخصصی و محدودیتها برای بیان چنین نظراتی، سبب شده تا کشور نتواند از بنبست جاری خارج شود و بسیاری از همکاران شرافتمند من یا مجبور به ترک کشور شوند یا سکوت پیشه کنند. اساتیدی مانند دکتر بشیریه، صادق زیباکلام، دکتر حاتم قادری و... که اساتید باتجربه و صاحبنظر علوم سیاسی و روابط بینالمللی کشور هستند که میتوانند با تحلیل دقیق و صحیح شرایط به سیاستگذاری مراکز تصمیمگیری سیاست خارجی کمک کنند، امروز به حاشیه راندهشدهاند و کشور از تجربه و دانش آنها محروم شدهاست.
در مواجهه با ترامپ به دلیل فهم غیرعلمی و عوامانه مدیران بیشتر به سابقه تجاری و کسبوکارهای او توجه شده است. برای درک درست عملکرد، اهداف و نیتهای دولت دونالد ترامپ باید به نظریههای روابط بینالملل بازگردیم و اقدامهای آمریکا را از این لحاظ ارزیابی کنیم. دونالد ترامپ در دوره رقابتهای انتخاباتی نیازهای مردم آمریکا را تحلیل و اعلام کرد که برتری آمریکا نباید فقط روی کاغذ باشد و واشنگتن باید در اقتصاد و امنیت در جهان برتر باشد؛ ترامپ به همین دلیل شعار «اول آمریکا (America First)» را برگزید. این رویکرد اما به دلیل کمسوادی و عدم تخصص در حقوق و روابط بینالملل از سوی بسیاری از مسئولان کشور درک نشده است.
وقتی در داخل ایران این باور وجود دارد که مذاکره نکنیم دیگر جایی برای مطالعه و یا نفوذ در نهادهای آمریکا و به دست آوردن امتیاز وجود نخواهد داشت. با ادامه این روند در نهایت کار به جایی خواهد رسید که کشور مانند برخی برهههای تاریخی، نیازمند واگذاری امتیازهای کلان میشود تا بتواند کیان کشور را حفظ کند.
جمهوری اسلامی ایران از زمان خروج ترامپ از برجام تا چند هفته پس از عملیات 7 اکتبر 2023 فرصت داشت تا با نظام بینالملل مذاکره کند و معامله منصفانهای به نفع مردم ایران داشته باشد اما درگیر شعارهای خود شد. ایران در طول این 6 سال میتوانست سیاستهای اعلانی و عملی خود را در قبال مقاومت در منطقه با حقوق بینالملل تطبیق دهد و مطابق شعارهایش رفتار کند. تهران میتوانست با موضعی عقلانی اعلام کند که «مقاومت و حق تعیین سرنوشت حق همه مردم جهان از جمله مردم فلسطین است که در اشغال نیروهای اشغالگر قرار گرفته است.»
ایران همانگونه که دیگر قدرتهای جهانی را به اجتناب از معیارها و استانداردهای دوگانه تشویق میکند، خودش نیز نباید گرفتار استانداردهای دوگانه باشد و اگر در شعار با کشتار و گروگانگیری غیرنظامیان مخالفت میکند (همانگونه که در 15 ماه گذشته بارها به کشتار غیرنظامیان در غزه اعتراض کردهاست) باید با کشتار و گروگانگیری غیرنظامیان از طرف هر نیرویی، حتی نیروهای مقاومت متحد خودش نیز مخالفت کند و اعلام کند که چنین رفتارهایی را نمیپذیرد و آن را غیرشرعی و غیرحقوقی میداند.
ایران باید باور داشتهباشد ضمن اینکه معتقدیم اسرائیل یک کشور اشغالگر است و ملت فلسطین حق تعیین سرنوشت و مبارزه را دارد اما شیوه مبارزه باید شیوه انسانی باشد. ایران باید تلاش میکرد به صورت سازنده در این منازعه وارد شود و از حماس میخواست که گروگانها را آزاد کند و از اسرائیل هم میخواست به حق تعیین سرنوشت مردم فلسطین احترام بگذارد. این نوع نقشآفرینی مشابه نقشآفرینی ایران در زمان ریاستجمهوری سیدمحمد خاتمی و در پی جنگ سیوسهروزه بود که اسیر شعار و توهم نشدیم و توانستیم حزبالله را نجات دهیم.
این بار اما در شرایطی که سوریه در حال سقوط بود، وزیر امور خارجه دولت پزشکیان در رستوران دمشق شام خورد تا اعلام کند همه چیز روبهراه است. اینگونه رفتارها عملاً نشانه عقبماندگی و اتلاف بیتالمال است. درحالیکه ایران حتی در آن زمان و پیش از سقوط بشار اسد هم میتوانست نقش سازنده و میانجی داشته باشد اما چنین نقشی رو ایفا نکرد و همین سناریوی سوریه، در لبنان، یمن و حتی عراق هم اجرا خواهد شد.
دولت چهاردهم در نظام بینالملل شرایط بسیار سختی پیش روی دارد، برای اینکه وقتی ترامپ به قدرت میرسد، میان کشورهای متخاصم با آمریکا یعنی کرهشمالی، کوبا، چین و روسیه رقابتی درخواهد گرفت تا هریک دیگری را در سیبل واشنگتن قرار دهد. برای بسیاری از این کشورها بهترین سیبل ایران است تا در میانه میدان قرار گیرد و تیرهای فرستادهشده از سوی ترامپ به ایران اصابت کند و خود این کشورها در این شرایط مسائل و مشکلات خود را حل کنند و از آسیبهای آمریکا در امان بمانند.
به همین دلیل امروز وقتی رئیسجمهور ایران اعلام میکند که اصلاً قصد کشتن ترامپ را نداریم، کسی از مردم آمریکا آن را باور نمیکند چون در ذهن آنها سابقه گروگانگیری دیپلماتهای آمریکا است. آمریکا در حالی داراییهای ایران را به ناحق و پس از یازده سپتامبر توقیف کرد که سیاست خارجی اشتباه ما عربستان را از تیررس خارج و ایران را در ذهن آمریکا به عنوان مقصر جلوه داد. پس از اینکه رئیسجمهور ایران اعلام کرد که قصد کشتن ترامپ را نداریم روزنامهای که با پول بیتالمال اداره میشود به صراحت گفت که شما صاحب این مملکت نیستید و حق گفتن این موضع را ندارید.
در وضعیت حساس دولت چهاردهم دولت نیازی به مذاکره با ترامپ ندارد بلکه ابتدا باید با رقبای داخلی خود به همسویی برسد اما نه با توهم وفاق. با پست دادن به چند مدیر از جناحهای رقیب، وفاق به وجود نمیآید. بلکه باید به دنبال اجماع در داخل مردم بود تا مشخص شود دقیقاً ملت ایران در پی چه چیزی در روابط بینالملل هستند. آنگاه با اتکای به نظر واحد مردم ایران به سمت همسویی(و نه وفاق) با جناحهای رقیب برای تامین مطالبات ملی مردم گام برداشت.
-
چهارشنبه ۳ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۱:۴۹:۲۷
-
۱۰ بازديد
-
-
کرمان رصد
لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/695464/