بزرگنمايي:

کرمان رصد - این پرونده سه سال پیش و با اعلام فقدان مردی جوان به جریان افتاد. پدر او که ساکن یکی از شهرهای غرب کشور بود، به پلیس اطلاع داد که پسرش، مهرداد، برای زندگی به تهران آمده اما مدتی است که تلفن او خاموش شده و از وی خبری در دست نیست. این مرد گفت: «مدتی قبل پسرم از خانه خارج شد و گفت که قصد دارد در تهران زندگی کند.
چندباری با او تلفنی صحبت کردم اما ناگهان تماس‌هایش قطع شد. هرچه تلاش کردم، پاسخ نداد. در نهایت تصمیم گرفتم خودم به تهران بیایم و جست‌وجو کنم، اما وقتی هیچ ردی از او نیافتم، به پلیس اطلاع دادم.»
با ثبت اعلام فقدان، تحقیقات پلیس آغاز شد. بررسی‌ها نشان داد که چند ماه پیش، جسد مردی جوان که هویتش مشخص نبود، پیدا شده است. پس از انجام آزمایش‌های دی‌ان‌ای، تایید شد که این جسد متعلق به مهرداد است. گزارش پزشکی قانونی نشان داد که مرگ او بر اثر ضربات وارده بوده و به قتل رسیده است.
ردیابی تلفن همراه مهرداد، پلیس را به زنی به نام نگار رساند. او پس از بازداشت، پرده از ماجرای قتل برداشت و گفت که برادرانش به همراه یکی از دوستانشان در این جنایت دست داشته‌اند. در پی این اعتراف، دو برادر او، نادر و نریمان، بازداشت شدند و سپس فرد سوم این پرونده، سهیل، نیز دستگیر شد.
با تکمیل تحقیقات و اعتراف متهمان، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی، اولیای دم درخواست قصاص کردند و اعلام کردند که حاضر به گذشت نیستند.
در ادامه، نگار در جایگاه قرار گرفت و درباره آشنایی‌اش با مقتول گفت: «من از طریق اینستاگرام با مهرداد آشنا شدم و مدتی با او در ارتباط بودم. او رابطه خوبی با مادرش نداشت و از این موضوع ناراحت بود. به او گفتم که سعی می‌کنم با مادرش صحبت کنم. بعد از مدتی، متوجه شدم که به تهران آمده است. از آنجا که آدرس خانه پدرم را داشت، به آنجا آمد و از من خواست او را ببینم. وقتی همدیگر را ملاقات کردیم، او از گوشی‌ام عکس‌های خصوصی‌ام را برای خودش فرستاد و بعد از آن، از من اخاذی می‌کرد.»
او ادامه داد: «مهرداد از این طریق پول مواد مخدرش را تامین می‌کرد. وقتی برادرانم از این موضوع باخبر شدند، از من خواستند با او قرار بگذارم تا عکس‌ها را پس بگیرند. من هم همین کار را کردم اما نمی‌دانستم که قرار است چنین اتفاقی بیفتد.»
پس از نگار، نادر در جایگاه قرار گرفت و در دفاع از خود گفت: «ما فقط مهرداد را کتک زدیم و قصد کشتن او را نداشتیم. تنها هدفمان این بود که عکس‌ها را از او پس بگیریم. نمی‌دانیم چرا جانش را از دست داد.»
نریمان نیز اظهارات برادرش را تایید کرد و گفت: «ما فقط قصد داشتیم او را تنبیه کنیم.»
پس از سهیل نیز دفاعیات خود را مطرح کرد، قضات وارد شور شدند و در نهایت، هر سه متهم را به قصاص محکوم کردند، در حالی که نگار از اتهام قتل عمد تبرئه شد.
این حکم با اعتراض متهمان روبه‌رو شد و آن‌ها تاکید کردند که قصدی برای قتل نداشتند. در پی این اعتراض، دیوان عالی کشور پرونده را مورد بررسی قرار داد و حکم را نقض کرد، چرا که مشخص نبود ضربه کشنده‌ای که باعث پارگی قلب مقتول شده، توسط چه کسی وارد شده است.
با این تصمیم، پرونده مجددا به شعبه نهم دادگاه کیفری ارجاع شد. در جلسه محاکمه جدید، نریمان که متهم ردیف دوم بود، توضیحات بیشتری ارائه کرد و گفت: «ما به دلیل مسائل ناموسی، مهرداد را به بیابان‌های پاکدشت بردیم تا او را وادار کنیم که رم عکس‌ها را به ما بدهد. او ابتدا مقاومت کرد، اما بعد از چند سیلی، تسلیم شد و رم را که در جورابش پنهان کرده بود، به ما داد. برای تنبیه بیشتر، لباس‌هایش را درآوردیم و پاهایش را بستیم اما هیچ ضربه‌ای که منجر به مرگ شود، به او وارد نکردیم.»
دو متهم دیگر نیز همچنان اتهام قتل عمد را نپذیرفتند و بر بی‌گناهی خود تاکید کردند.
در پایان، قضات دادگاه با بررسی شواهد موجود، بار دیگر هر سه متهم را به قصاص محکوم کردند.