ایران مایل به یک توافق موقت است
مقالات
بزرگنمايي:
کرمان رصد - صبح نو /متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
حسن بهشتی پور، کارشناس ارشد سیاست خارجی در گفتوگو با «صبحنو» در خصوص چشمانداز از مذاکرات ایران و آمریکا پس از دور سوم این گفتگوها گفت: «جزئیات مهم فنی مرتبط با توافقات از روز شنبه 6 اردیبهشت در دستور کار مذاکرات قرار گرفته است. از صحبتهایی که به شکل پراکنده از سوی مقامات دو کشور مطرح میشود، متوجه میشویم که وضعیت مذاکرات اکنون در بخش فنی وارد پیچیدگی شده است.»
وی افزود: «نکته مهم که باید مورد توجه قرار گیرد این است که در جریان مذاکرات، ایران ملزم خواهد شد تعهداتی را برای اطمینان بخشی در مورد اینکه دنبال ساخت سلاح هستهای نیست. اما اجرای این تعهدات ایران همزمان با اجرای تعهدات آمریکا خواهد بود. در مراحل بعد اگر آمریکا به تعهدات خود عمل کرد که ایران نیز به اجرای تعهدات خود ادامه میدهد، در غیر این صورت، ممکن است همه چیز تغییر کند.»این کارشناس ارشد سیاست خارجی با بیان اینکه سانتریفیوژها و اورانیوم غنی شده ایران باید تعیین تکلیف شود، خاطرنشان کرد: «فارغ از بحث تعیین تکلیف اورانیوم غنی شده، ایران موفق شده انواع و اقسام سانتریفیوژهای بسیار پیشرفته را به کار ببندد. برای مثال سانتریفیوژهای پیشرفته «آی آر شش»؛ به جز سرعت غنی سازی، سانتریفیوژهایی در ایران استفاده میشوند که مصرف برق کمتر و کیفیت غنیسازی بالاتری دارند؛ بنابراین پرسش مهم دیگر که باید در جلسات مذاکره پاسخ داده شود این است که تکلیف این دستگاههای پیشرفته چه میشود؟ باید با این سانتریفیوژها چه کرد؟ آیا باید سانتریفیوژها را در انبار نگهداری کرد؟ سوال مهم دیگر این است که اگر ایران این اقدامات را انجام دهد، چه ضمانتی وجود دارد که آمریکا به تعهدات خود عمل کند؟ یا به بهانههای دیگر به غیر از مسائل هستهای، تحریمها را بر نگرداند؟ اینها در اصطلاح، به عنوان مسائل فنی مطرح میشوند و جزئیاتی را شامل میشوند که باید تعیین تکلیف شوند.»
تعهدات متقابل ایران و آمریکا در توافق هستهای
بهشتی پور با اشاره به اینکه برای هر یک از این موارد راه حلهای مختلفی، پیشنهاد شده است، ادامه داد: «اما مسئله این است که طرفین چگونه قرار است درباره یک راه حل فنی به نتیجه برسند. اکنون بحثها معطوف به درصد غنی سازی، تعیین تکلیف سانتریفیوژها و موارد مشابه است، اما این بحثها به تدریج به سطوح بالاتری میرود و دیگر مناقشات بین طرفین نیز وارد بحثهای مذاکرهای میشوند.»
وی اضافه کرد: «ایران تمایل دارد که با توجه به پیچیدگی و تبعات مختلف تحریم ها، فعلا یک توافق موقت انجام شود، سپس به سمت توافق کلی حرکت شود. این یک ایده است. اما ایده دیگر این است که برای تضمین آن چه که ایالات متحده بعدها انجام خواهد داد، بهتر است، ایالات متحده در ایران سرمایه گذاری کند. این سرمایه گذاری، هم در صنعت هستهای میتواند باشد و هم در صنایع نفت و گاز. این ایده از این جهت مطرح میشود که اگر آمریکا به سمت سرمایهگذاری در ایران حرکت کند، دیگر احتمال زیر پا گذاشتن تعهدات بسیار کمتر میشود زیرا منافع خود را نیز در خطر قرار نمیدهد.»
راهحلهای پیشنهادی برای مذاکرات هستهای
این کارشناس ارشد سیاست خارجی عنوان کرد: «در بحث تضمین باید مشخص شود هدف و منظور واقعی چیست. ابتدا باید یک نکته را روشن کنیم: اساسا در توافقهای بینالمللی، حتی یک نمونه هم وجود ندارد که بر مبنای تضمین صددرصدی شکل گرفته باشد نه درباره ایران، نه درباره هیچ کشور دیگری. در هیچ نقطهای از جهان توافقی نداریم که کاملا تضمینشده باشد. توافقها تا زمانی دوام دارند که مورد اعتماد طرفین یا چند طرف امضاکننده باشند و هر زمان که یک یا چند طرف بخواهند، میتوانند آن را نقض کنند. این مساله هم بهکرات اتفاق افتاده، نه فقط برای ایران، بلکه برای بسیاری از کشورها.»
بهشتی پور اظهار داشت: «درمورد مذاکرات و موضع منطقی که ایران در این مذاکرات دارد، توضیحاتی ضروری است و اینکه باید نگاهی منطقی به این مقوله داشت. فرض کنید اگر ایران بخواهد اورانیوم غنیشده را رقیق کند یا به خارج از کشور منتقل کند یا حتی نگهداری نماید، در هرصورت این اقدامات مستلزم صرف هزینه و زمان است. حالا اگر طرف مقابل تعهداتش را نقض کند، بازگشت به وضعیت پیشین هم زمانبر خواهد بود و هم پرهزینه. به واقع شدنی است اما هزینه بسیاری دارد.»
وی افزود: «در مقابل، طرف امریکایی اجرای تعهداتش خیلی آسانتر است؛ کافی است رییسجمهور یک دستور اجرایی بدهد یا قانون کنگره را لغو یا اصلاح کند و قانونی جدید وضع کند. این اقدام برای طرف مقابل سهلالوصولتر است.»
بازار ![]()
آیا غیبت ویتکاف در مسقط طبیعی است؟
این کارشناس ارشد سیاست خارجی تصریح کرد: «شایعه شده بود ویتکاف در مسقط حضور نخواهد داشت، در این زمینه باید گفت که حتی اگر برخلاف شایعات سفر آقای ویتکاف به روسیه و عدم حضور او در مسقط هم رخ میداد به نظر من طبیعی بود. اولا باید توجه داشت که آقای ویتکاف، در سن هفتاد سالگی، سه پرونده بسیار مهم را همزمان مدیریت میکند: اوکراین، غزه و ایران. طبیعی است که وقتی در مسیر مذاکرات ایران قرار میگیرد، همزمان سفری به مسکو هم داشته باشد تا درباره مساله اوکراین گفتوگو کند و در قطر و امارات و عربستان نیز درباره موضوع غزه رایزنی کند. بهشتی پور مطرح کرد: «بنابراین، سفر او به مسکو صرفا به خاطر پرونده ایران نیست، بلکه بیشتر به دلیل ضرورتهای مربوط به اوکراین است.. ثانیا محتوای مذاکرات در این مرحله فنی است و تخصص او عمدتا در حوزه فنی نیست.» وی یادآور شد: «طبیعتا در مذاکرات فنی باید افرادی مانند مایکل آنتون، که اشراف فنی بیشتری دارند، حضور داشته باشند. بنابراین حتی اگر ایشان در این دور از رایزنیها حضور هم پیدا نمیکرد به هیچوجه به معنای کنار گذاشته شدن او از روند مذاکرات نیست. وظیفه او بیشتر مشخص کردن چارچوبهای کلی و دستور کار مذاکرات است. از آنجایی که هنوز مسائل فنی حل نشده و دستور کار نهایی مذاکرات تدوین نشده است، حضور او در این مرحله ضروری نبود.
نقش مذاکرهکنندگان ایرانی در مذاکرات فنی
این کارشناس ارشد سیاست خارجی گفت: «بنابراین این مباحث بیشتر در سطح رسانهها مطرح میشود و اهمیت عملی چندانی ندارد. از منظری دیگر در طرف ایران، آقای عراقچی به عنوان فرد با اختیار کامل در مذاکرات حضور دارد. ایشان اختیارات کامل را از شورای عالی امنیت ملی دریافت کرده و این به این دلیل است که بتوانند در کمترین زمان ممکن درخصوص پیشنهادات مطرحشده تصمیمگیری و به جمعبندی برسند.»
بهشتی پور با بیان اینکه علاوه بر این، آقای تختروانچی و آقای غریبآبادی به عنوان مذاکرهکنندگان اصلی در مذاکرات فنی حضور دارند، اظهار داشت: «حضور شخص عراقچی هم به این دلیل است که ارتباطات مستقیم و سریع برقرار باشد و نیاز به مشورتهای مکرر با تهران که به دلیل محدودیتهای امنیتی ارتباطی زمانبر است به حداقل برسد. در مجموع، چه آقای ویتکاف در مذاکرات حاضر باشد یا نباشد، مسئولیت او صرفا هدایت کلی روند است و نقشی در مذاکرات فنی مستقیم ندارد.».
-
دوشنبه ۸ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۹:۲۸:۰۲
-
۱۰ بازديد
-

-
کرمان رصد
لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/719171/