سرمقاله سازندگی/ سه نکته کلیدی مذاکرات
مقالات
بزرگنمايي:
کرمان رصد - روزنامه سازندگی / «سه نکته کلیدی مذاکرات» عنوان یادداشت روز در روزنامه سازندگی به قلم قاسم محبعلی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
تصمیم به مذاکره رسمی دوجانبه بین ایران و آمریکا پس از چند دهه، رویدادی است که نشاندهنده تحولات عمیق در روابط دو کشور است. این مذاکرات، که برای اولین بار به صورت دوجانبه و با تسهیلگری دولت عمان برگزار شده، حول محور موضوعات حساسی چون برنامه هستهای ایران و تحریمها علیه کشور شکل گرفتهاند. این گام، قابلتوجهترین حرکت در تاریخچه مناسبات ایران و آمریکا در دوران جمهوری اسلامی ایران بهشمار میرود و نشان میدهد که طرفین به دنبال پیدا کردن زمینههای مشترک برای تفاهم و توافق هستند. این مذاکرات که تاکنون در دو دور انجام شده، اشتیاق و جدیت طرفین را در ادامه این فرآیند نشان میدهد.
ایران پس از سالها آمادگی پیدا کرده که درباره برنامه هستهای خود با آمریکا صحبت کند و آمریکا نیز آماده است که در ازای تفاهم با ایران، حداقل بخشی از تحریمها را لغو کند. البته، بحث اصلی این است که کدام دسته از تحریمها و در چه سطحی برداشته شوند؛ چراکه تحریمهای برقرار شده علیه کشورمان صرفاً مرتبط با مناقشه پیرامون برنامه هستهای ایران نیستند و طبعاً یک توافق جامع میتواند به لغو کلیه تحریمها منجر شده و با توجه به اینکه درحال حاضر تمامی ارکان تصمیمگیری در آمریکا تحت کنترل جمهوریخواهان و متحدین ترامپ قرار دارد این احتمال وجود دارد که در صورت حصول توافق جامع، شاهد لغو تحریمهای آمریکا باشیم. به طور کلی، این پیشرفت نسبت به گذشته قابل توجه است زیرا مذاکرات قبلی ایران، مانند برجام، در قالب چندجانبه و تحت نظارت اتحادیه اروپا و شورای امنیت سازمان ملل انجام میشد اما این بار، این فرآیند بهصورت دوجانبه و مستقل از قطعنامههای شورای امنیت درحال انجام است. تاکنون به نظر میرسد که یک چارچوب کلی برای توافق وجود دارد. آمریکا پذیرفته است که ایران میتواند برنامه هستهای صلحآمیز داشته باشد و ایران نیز موافقت کرده که نظارت بینالمللی برای تضمین مسالمتآمیز بودن این برنامه را توسعه دهد. در کل سه نکته کلیدی در این مذاکرات مطرح شده است: توافق باید منصفانه باشد، الزامآور برای طرفین باشد و از همه مهمتر دائمی باشد. این سه اصل، چارچوب کلی مذاکرات را تشکیل میدهند اما پیادهسازی آنها در عمل، چالشبرانگیز است. اولین چالش، این است که چگونه این توافق منصفانه خواهد بود؟ به عبارت دیگر، حقوق و منافع هر دو طرف به خصوص ایران چگونه در این توافق رعایت میشود؟ دومین چالش، الزامآور بودن توافق است. در گذشته، آمریکا از برجام خارج و ایران نیز متهم به نقض تعهدات خود شد. بنابراین، این بار باید مکانیسمهایی برای الزامآوری توافق وجود داشته باشد تا هیچکدام از طرفین نتوانند به راحتی از آن خارج شوند. سومین چالش، دائمی بودن توافق است. ظاهرا قرار نیست این توافق مانند برجام که پس از 8 سال منقضی شد، محدود به یک دوره زمانی خاص باشد بلکه باید برای همیشه ماندگار باشد.
اما جزئیات این سه اصل و نحوه پیادهسازی آنها هنوز مشخص نیست و نیازمند مذاکرات فنی دقیق است. در نهایت، تصمیم آخر در این مذاکرات در دست مقامات ارشد هر دو کشور خواهد بود. در آمریکا، رئیسجمهور و در ایران، رهبری تصمیمگیرندگان نهایی هستند که باید بر این توافق صحه بگذارند.
این توافق تنها به دو طرف مربوط نمیشود و دولتهای دیگر به ویژه اسرائیل، عربستان سعودی، روسیه، چین و اروپاییها نیز منافع و امنیت خود را در این معادله دخیل میدانند. اسرائیل بهویژه، به دلیل حساسیتهای امنیتی و سیاسی، نقش پیچیدهای در حاشیه این مذاکرات ایفا میکند. نتانیاهو و سیاستمداران اسرائیلی، همواره از برنامه هستهای ایران به عنوان تهدیدی برای امنیت و موجودیت خود یاد کردهاند و حتی مخالفت با برجام را نیز به همین دلیل توجیه کردهاند. اسرائیل معتقد است هر توافقی بین ایران و آمریکا باید منافع امنیتی آن را نیز در نظر بگیرد.
بازار ![]()
بنابراین اسرائیل به صورت مستقیم یا غیرمستقیم، تلاش میکند خواستههای خود را در این توافق بگنجاند. با این حال برخلاف سیاستهای تند و تهدیدهای اسرائیل، به نظر میرسد که آنها بهطور ضمنی علاقهمند هستند که این توافق در دوران ترامپ به ثمر برسد. دلیل این امر احتمالاً این است که اسرائیل معتقد است در این دوران میتواند، خواستههای خود را در توافق دخیل کند. بنابراین مخالفت اسرائیل با این مذاکرات، نه به معنای رد کامل توافق بلکه در چارچوبی است که میخواهد، منافع آن رژیم نیز در نظر گرفته شود. طرفهای دیگر،از جمله کشورهای عربی، همسایگان ایران و حتی روسیه و چین نیز هر کدام به نوعی به دنبال حفظ منافع خود هستند.
این دولتها، چه از نظر امنیتی، سیاسی، اقتصادی یا تجاری، میخواهند اطمینان حاصل کنند که این توافق به ضرر آنها تمام نشود. یکی از دلایلی که ترامپ از برجام خارج شد، این بود که اعتقاد داشت این توافق به نفع کشورهای دیگر بوده و آمریکا از آن سودی نبرده است. بنابراین این بار، آمریکا و ایران باید به دنبال پیدا کردن فرمولی باشند که نه تنها منافع دو طرف را تأمین کند بلکه واکنشهای منفی بازیگران دیگر را نیز مدیریت کند. در نهایت، این مذاکرات نه تنها آزمایشی برای ایران و آمریکا بلکه چالشی برای کل منطقه و جهان است.
اگر این فرآیند به نتیجه برسد، میتواند شروعی برای کاهش تنشها و بازگشت به تعاملات دیپلماتیک باشد. اما اگر شکست بخورد، احتمال تشدید بحرانها و حتی بروز تنشهای نظامی در منطقه وجود دارد. بنابراین همه چشمها به این مذاکرات دوخته شده است تا ببینند که آیا این بار میتوان به توافقی منصفانه، پایدار و جامع بین دو کشور دست پیدا کرد یا خیر؟
-
سه شنبه ۲ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۰۹:۳۸:۰۲
-
۱۱ بازديد
-

-
کرمان رصد
لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/717288/