سرمقاله دنیای اقتصاد/ ابزارهای بقا در اقتصاد مدرن
مقالات
بزرگنمايي:
کرمان رصد - دنیای اقتصاد / «ابزارهای بقا در اقتصاد مدرن» عنوان یادداشت روز در روزنامه دنیای اقتصاد به قلم شهریار اخوان هزاوه است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
تصور کنید وارد یک بازی شدهاید. هر بار سکهای میاندازید و اگر برنده شوید، سرمایه شما 50درصد افزایش مییابد؛ اما اگر ببازید، 40درصد از سرمایهتان از دست میرود. این بازی در نگاه اول جذاب به نظر میرسد؛ چراکه میانگین بازدهی مثبت است. اما چیزی که در ابتدا امیدوارکننده به نظر میرسد، بهسرعت به فاجعه تبدیل میشود؛ اگر این بازی را بارها و بارها ادامه دهید، سرمایه شما به صفر میل خواهد کرد.
این تناقض به یکی از اصول کلیدی اقتصاد ارگودیسیتی (Ergodicity Economics) اشاره دارد. در فرآیندهایی که نتایج آنها به مرور زمان انباشته میشوند، میانگین بازدهی دیگر معیار مناسبی برای تصمیمگیری نیست. آنچه اهمیت دارد، رفتار سیستم در مسیر واقعی آن است، نه تحلیل انتزاعی میانگین. به بیان سادهتر، پایداری در طول زمان و تضمین بقا شرط اول موفقیت در هر بازی اقتصادی است.
![]()
برای بنگاههای کوچک و متوسط (SMEs) که معمولا با منابع محدود و آسیبپذیریهای زیاد دستوپنجه نرم میکنند، این اصل حیاتی است. تصمیماتی که ممکن است در کوتاهمدت سودآور به نظر برسند، اگر ریسکهای تجمعی آنها نادیده گرفته شود، میتوانند بقای بنگاه را در بلندمدت به خطر بیندازند. در چنین شرایطی، اولویت اول هر بنگاه باید اجتناب از شکستهای مهلک و حفظ امکان رشد تدریجی باشد.
اما بقا بهتنهایی کافی نیست. اقتصاد مدرن، یک سیستم پیچیده و دائما در حال تغییر است که در آن، بنگاهها و بازیگران مختلف در فرآیندی به نام همفرگشتی (Co-evolution) شرکت میکنند. در این فرآیند، هر تغییر در رفتار یک بازیگر میتواند محیط را تغییر دهد و محیط نیز بهنوبه خود بر تصمیمات و مسیر بازیگران دیگر تاثیر میگذارد. این چرخه پویا، نهتنها بنگاهها را ملزم به انطباق مداوم میکند، بلکه آنها را وادار میسازد که با سرعت تغییرات محیط هماهنگ شوند.
برای مشارکت موثر در این فرآیند، بنگاهها باید دو قابلیت حیاتی داشته باشند: اول، توانایی زنده ماندن در طول زمان از طریق مدیریت ریسکهای تجمعی و دوم، توانایی تصمیمگیری سریع و موثر برای همگام شدن با سرعت تغییرات. در محیطی که هر لحظه میتواند فرصت یا تهدیدی تازه به همراه داشته باشد، تصمیمگیری کند و پیچیده، نهتنها ناکارآمد، بلکه خطرناک است. اینجاست که قواعد سرانگشتی (Heuristics) و درختهای تصمیمگیری سریع و سرراست (Fast and Frugal Decision Trees) بهعنوان ابزارهایی کلیدی وارد میدان میشوند.
قواعد سرانگشتی، اصولی ساده اما پرقدرت هستند که بر نشانههای کلیدی محیط تمرکز میکنند. بهجای تلاش برای درک تمام جزئیات و متغیرها، این قواعد، عوامل کلیدی را برجسته میکنند و تصمیمگیری را سریعتر و کارآمدتر میسازند. برای مثال، در دنیای پزشکی، تصور کنید یک پزشک اورژانس در مواجهه با بیمارانی قرار دارد که نیاز به اقدام فوری دارند. پزشک نمیتواند منتظر نتایج آزمایشهای طولانیمدت باشد یا تمام اطلاعات را تحلیل کند. او از یک قاعده سرانگشتی استفاده میکند: «اگر بیمار هوشیار نیست و تنفس ندارد، بلافاصله عملیات احیا را آغاز کن.» این قاعده، با تمرکز بر نشانهای حیاتی، مسیر روشنی برای تصمیمگیری ارائه میدهد و به پزشک امکان میدهد که بدون اتلاف وقت، اقدام کند.
اما زمانی که شرایط پیچیدهتر میشود و تصمیمگیری نیاز به ساختاریافتهتر شدن دارد، درختهای تصمیمگیری سریع و سرراست وارد عمل میشوند. این ابزارها، فرآیند تصمیمگیری را به دنبالهای از پرسشهای ساده و دوگزینهای تقسیم میکنند. هر پاسخ، به یک اقدام مشخص منجر میشود. تصور کنید پزشک اورژانس از درخت تصمیمگیری زیر استفاده میکند:
1. آیا بیمار تنفس دارد؟
بله: بررسی فشار خون.
خیر: آغاز عملیات احیا.
2. آیا فشار خون پایدار است؟
بله: بررسی علائم خونریزی داخلی.
خیر: تزریق فوری مایعات و داروهای تثبیتکننده.
3. آیا علائم خونریزی شدید وجود دارد؟
بله: انتقال فوری به اتاق عمل.
خیر: ادامه نظارت و درمان پایدار.
این فرآیند به پزشک امکان میدهد که در شرایطی پیچیده و پرفشار، تصمیماتی سریع، موثر و مبتنی بر اطلاعات حیاتی بگیرد.
حال، این منطق در اقتصاد چگونه کاربرد دارد؟ فرض کنید یک بنگاه کوچک تولیدکننده محصولات غذایی قصد دارد محصولی جدید وارد بازار کند. بهجای تحلیل طولانی و پرهزینه بازار، میتوان از یک درخت تصمیمگیری سریع برای تسهیل فرآیند استفاده کرد:
1. آیا بازخورد مشتریان آزمایشی مثبت بوده است؟
بله: آغاز تولید در مقیاس کوچک.
خیر: بازنگری در فرمول محصول.
2. آیا هزینه تولید کمتر از 50 درصد قیمت فروش است؟
بله: گسترش تولید و ورود به بازار.
خیر: مذاکره با تامینکنندگان برای کاهش هزینهها.
3. آیا تقاضای اولیه در بازار هدف از 70درصد ظرفیت تولید فراتر رفته است؟
بله: افزایش سرمایهگذاری.
خیر: تمرکز بر بهینهسازی کانالهای فروش موجود.
این درخت تصمیمگیری ساده، به بنگاه امکان میدهد که با سرعت بیشتری به تغییرات محیطی واکنش نشان دهد و در عین حال از منابع خود بهینه استفاده کند.
اما نکته مهمتر این است که ابزارهایی مانند درختهای تصمیمگیری و قواعد سرانگشتی، تنها برای تسهیل تصمیمگیری طراحی نشدهاند؛ آنها به بنگاهها کمک میکنند که در فرآیند همفرگشتی نقش فعالی ایفا کنند. بنگاههایی که از این ابزارها بهدرستی استفاده کنند، نهتنها به تغییرات بازار واکنش نشان میدهند، بلکه با تصمیمات خود، روند بازار را نیز شکل میدهند. این ابزارها، با سادهسازی تصمیمگیری، به بنگاهها اجازه میدهند که بهجای تحلیلهای پیچیده و زمانبر، سریعتر عمل کنند و در عین حال از اشتباهات پرهزینه اجتناب کنند. در اقتصادی که سرعت تغییرات بالا است، این توانایی میتواند تفاوت میان بقا و حذف از بازار باشد.
ظهور هوش مصنوعی (Generative AI) مسیر جدیدی در تصمیمگیریهای اقتصادی گشوده است. این فناوری با توانایی تولید محتوا، تحلیل دادههای پیچیده و شناسایی الگوهای پنهان، ابزارهای سنتی مانند قواعد سرانگشتی و درختهای تصمیمگیری سریع را به سطوحی جدید ارتقا داده است. اما این تغییر، هم فرصتهایی شگفتانگیز به همراه دارد و هم چالشهایی جدی ایجاد میکند.
یکی از مهمترین تاثیرات هوش مصنوعی تولیدکننده، سرعت و دقت بالای آن در تحلیل دادههای بزرگ است. برای مثال، درختهای تصمیمگیری که پیشتر بر پایه تجربه یا دادههای محدود طراحی میشدند، اکنون میتوانند با استفاده از دادههای زنده و تحلیل بلادرنگ، به ابزارهایی پویا و خودبهینهگر تبدیل شوند. بهعنوان مثال، یک بنگاه کوچک تولیدکننده لباس ممکن است از هوش مصنوعی برای شناسایی سریع تغییرات در ترجیحات مصرفکنندگان استفاده کند و قواعد سرانگشتی جدیدی را بر اساس این اطلاعات طراحی کند:
- «اگر روند جستوجوی رنگ خاصی در رسانههای اجتماعی طی دو هفته گذشته 30 درصد افزایش داشته باشد، تولید آن رنگ را در اولویت قرار بده.»
علاوه بر این، هوش مصنوعی میتواند به شخصیسازی قواعد سرانگشتی و درختهای تصمیمگیری کمک کند. برای مثال، بهجای استفاده از قواعد کلی، بنگاهها میتوانند ابزارهایی طراحی کنند که متناسب با نیازها و منابع خاص خودشان باشد. یک خردهفروش آنلاین ممکن است از هوش مصنوعی برای ایجاد درخت تصمیمگیری پویا استفاده کند که براساس ترجیحات خریداران محلی، شرایط موجودی انبار و روندهای فصلی بهروزرسانی شود.
در دنیایی که تغییرات با سرعتی بیسابقه رخ میدهند، آینده بنگاههای کوچک و متوسط به توانایی آنها در سازگاری با محیط و استفاده هوشمندانه از فناوری وابسته است. هوش مصنوعی، اگر بهدرستی به کار گرفته شود، نهتنها میتواند این بنگاهها را زنده نگه دارد، بلکه میتواند آنها را به بازیگرانی تاثیرگذار در شکلدهی به آینده اقتصادی تبدیل کند. این تنها راهی است که بقا، رشد و پایداری را در یک اقتصاد پیچیده تضمین میکند.
-
پنجشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۸:۳۸:۱۶
-
۱۰ بازديد
-
![](/images/komen.png)
-
کرمان رصد
لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/702115/