کرمان رصد

آخرين مطالب

سرمقاله اعتماد/ کادوپیچ کردن مرگ مقالات

سرمقاله اعتماد/ کادوپیچ کردن مرگ
  بزرگنمايي:

کرمان رصد - اعتماد / «کادوپیچ کردن مرگ» عنوان یادداشت روز در روزنامه اعتماد به قلم عباس عبدی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
ماجرای هدیه دادن کفن و آگهی ترحیم درگذشت شادروان... به دعوت‌شدگان برنامه تلویزیونی در ایران، واکنش‌های زیادی داشت و در نهایت مدیریت صدا و سیما مجبور به عذرخواهی شد. نقدهای گوناگونی به این برنامه شد که اغلب آنها قابل توجه بود، ولی شاید بد نباشد که زاویه دیگری هم در نقد این برنامه گشوده شود. مرگ ‌اگر چه یک پدیده زیستی است ولی تعبیری که از آن و واکنشی که در برابر آن می‌شود، فرهنگی و اجتماعی است. مرگ در دنیای قدیم عموما در خانه رخ می‌داد، بدون اینکه بشر در جلوگیری از آن و به عنوان یک امر محتوم توانی داشته باشد. گریه و زاری مثل حالا نبود، از بس که طبیعی بود. کم‌کم مذهب آمد و مرگ را به عنوان مرحله جدیدی از حیات تعریف کرد و بنای خود را بر زندگی پس از مرگ گذاشت. در ادامه مرگ احساسی شد و مراحل کفن و دفن و یادبود و... به یک مراسم مهم تبدیل شدند. در دنیای مدرن و با پیشرفت علم پزشکی ماجرا نیز فرق کرد. مرگ از یک سو و تا حدی مهار شد. افزایش امید به زندگی که در جوامع اولیه حتی 20 سال بود، با آغاز انقلاب کشاورزی و سپس صنعتی افزایشی شد و اکنون در بهترین کشورها به 85 سال هم رسیده است. این نمادی از مهار نسبی مرگ در دنیای جدید است. با این حال کوچک شدن خانوارها و افزایش طول عمر و زندگی شهری و پیشرفت‌های پزشکی و توسعه نهادهای درمانی و فناوری‌های پزشکی، مجموعا فرهنگی را ایجاد کرده است که مرگ تا حدی کنترل‌پذیر شده و از خانه بیرون رفته و حتی پنهان شده است. اغلب مرگ‌ها در بیمارستان و آسایشگاه و تنهایی محتضر و به دور از خانواده رخ می‌دهد. از سوی دیگر مرگ نه‌تنها تا حدی مهار شده است، بلکه به سوی اختیاری شدن نسبی نیز حرکت می‌کند. اتانازی (مرگ خود‌خواسته تحت مقررات) مصداق آن است که اکنون در برخی از کشورها به رسمیت شناخته شده است. پنهان کردن مرگ در جهان جدید، عده‌ای را به واکنش واداشته تا ببینند چگونه می‌توانند تصور از مرگ را تغییر دهند و بشر را از اضطراب مرگ و تنهایی در هنگام مرگ رهایی بخشند و انکار و نادیده گرفتن و پنهان کردن مرگ را اصلاح کنند و مرگ را از این وضعیت تابو مانند خارج کنند...
وضعیتی که از بودن کنار مرده نزدیکان خود نیز می‌ترسند، در حالی که از کنار زنده بودن آنها لذت می‌بردند!
مصداق مهار مرگ را می‌توان در زندگی گیاهی برخی از افراد دانست. کسی را می‌شناختم که پدر خود را برای سال‌های متمادی در وضعیت زندگی گیاهی حفظ کرد. هم‌اکنون مایکل شوماخر حدود 14 سال است که در این وضعیت نگهداری می‌شود. کسانی بوده‌اند که پس از دو دهه زندگی گیاهی هوشیاری خود را به دست آورده‌اند. سازوکار پزشکی و پروتکل‌های درمان نیز به گونه‌ای است که حداکثر عمر را با هر هزینه‌ای پیش‌فرض گرفته است. حتی اگر یک روز اضافه‌تر باشد. با این ملاحظات از مرگ، برنامه تلویزیونی مذکور را چگونه می‌توان تحلیل کرد؟
به نظر من این برنامه پایه سیاسی با پوششی دینی داشت که از طرف نهادی تولید و منتشر شد که برای ارسال چنین پیامی ساخته نشده در نتیجه به ضد خودش تبدیل شد. ابتدا رویه و پوشش دینی آن را توضیح دهم. برنامه می‌خواهد توجه مهمان و به تبع آن همه مخاطبان را به مساله مرگ جلب کند. در حقیقت این پیام در یک رسانه مدرن و مخاطب مذهبی، می‌خواهد به شکل ساده و سنتی بگوید که از خدا بترس و به فکر آن جهان باشد. چنین پیامی نوعی تعریض ضمنی نسبت به مهمان و مخاطبان برنامه است.‌گر چه این تعریض در قالبی محترمانه و حتی انذار و نصیحت گفته می‌شود. این رفتار چند ایراد دارد. اول اینکه انذار‌دهنده صلاحیت اخلاقی و دینی این کار را ندارد. اگر کسی نزد یک عارف و تارک‌الدنیا برود و او چنین توصیه‌ای نماید؛ آن را با دل و جان می‌پذیرد. ولی دست‌اندرکاران ناشناخته و احتمالا جوان که برای تولید برنامه و همین نمایش پول می‌گیرند، صلاحیت اخلاقی دادن چنین توصیه‌ای را ندارند. مثل این است که یک نفر معتاد از منظر اخلاقی دیگران را توصیه کند که به سوی اعتیاد نروید. دست‌اندرکاران برنامه بیش از مهمان خود نیازمند چنین توصیه‌ای هستند. آنان به خانم چهره ماندگار پزشکی درس فکر کردن به مرگ را می‌دهند که به اندازه همه آنان تجربه زندگی را پس داده است.

اینکه یک گروه جوان در یک برنامه چنین جایگاهی اخلاقی و دینی برای خود قایل می‌شوند که دیگران را به یاد مرگ بیندازند، یک انحراف بزرگ رویکردی و نگرشی است. برای اینکه بدانیم این استدلال تا چه اندازه درست است، این پرسش را مطرح می‌کنم که؛ آیا آنان به خود اجازه می‌دهند که مثلا امام جمعه یا مقام دیگری از روحانیون دارای مقام را دعوت کنند و چنین هدیه‌ای را به آنان دهند؟ طبعا چنین مهمانانی خود را برتر از نصیحت یک جوان غافل می‌دانند، ضمن اینکه تعبیر و برداشت مردم از دادن این هدیه به چنین افرادی؛ به کلی متفاوت خواهد شد؛ و از آن به عنوان یک اقدام جسورانه سیاسی دفاع می‌کردند.
پس اگر دادن چنین هدیه‌ای به آنان سیاسی تلقی می‌شد، طبعا دادن آن به افراد عادی هم سیاسی است و البته از منظری متفاوت. به عبارت دیگر عامل مهمی در پشت این ایده وجود دارد که همان قدرت سیاسی است که دست‌اندرکاران برنامه برای خود قایل هستند و می‌خواهند از این طریق مهمان و مخاطب را تحت سلطه اخلاقی و سیاسی خود درآورند.
نکته بسیار مهم اشتباه سیاست‌گذاران نظام رسانه‌ای است که از کارکرد تلویزیون غافل هستند. آنان به خطا گمان می‌کنند که تلویزیون می‌تواند کارکرد هیات، مسجد و... را در ابعاد بزرگ‌تری داشته باشد. تا آنجا که به یاد دارم اولین‌بار آقای مهدوی کنی این اشتباه را متذکر شد، و به درستی متوجه بود که این رسانه نمی‌تواند جایگزین نهادها و آیین‌های دینی شود. ولی دست‌اندرکاران رسانه ملی به غلط این مسیر را رفتند، و گمان کردند که با پخش یک سخنرانی یا یک نصیحت اخلاقی در تلویزیون به جای چند صد نفر در مسجد، چند صد هزار نفر آن را می‌بینند و فوج فوج به راه راست! هدایت می‌شوند! در حالی که نتیجه عکس است. هم مساجد را خلوت کردند و بستند و هم تلویزیون را از اعتبار انداختند. هر نهادی کارکرد خودش را دارد. افرادی که به ورزشگاه می‌روند به هیات هم می‌روند، ولی نمی‌توان در ورزشگاه سینه‌زنی راه انداخت همانطور که در هیات نمی‌توان کری فوتبالی راه انداخت. هنگامی که تلویزیون را تبدیل به منبر برای موعظه اخلاقی می‌کنید، نه تنها نتیجه آن را نمی‌دهد، بلکه مسجد و منبر را هم به حاشیه می‌رانید که راندید.
یک مساله مهم این است که تلویزیون ایران دنبال افزایش بیننده هم نیست. در واقع این برنامه را تا زمانی که از سوی مهمان معترض بازنشر نشده بود کسی آن را ندیده بود. یعنی این برنامه‌ها برای مخاطبان بسیار محدود ساخته می‌شود و هدف اصلی آن جذب مخاطب نیست، چون به محض اینکه اینگونه برنامه‌ها دیده شوند از سوی بینندگان مورد اعتراض قرار می‌گیرند. یکی از عللی که کمتر کسانی حاضر هستند که در برنامه‌های تلویزیونی شرکت کنند نیز همین است چون مخاطب عام ندارد برای کارفرمای محدود ساخته می‌شود.
خلاصه اینکه انتشار پیام به نسبت خوبِ فکر کردن به مرگ را در قالب سیاسی و دینی و بسیار ساده و منبرگونه از یک رسانه مدرن؛ عوارضی جز آنچه که گفت شد ندارد. 33 سال پیش در ابتدای یک تحقیق که ناظر آن بودم نوشتم که؛ «در ایران هیچ پدیده مدرنی به اندازه رسانه صدا و سیما به صورت سنتی استفاده نمی‌شود.» این هم یکی از موارد آن. تازه آن زمان خیلی مدرن‌تر استفاده می‌شد.

لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/694612/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

چرا علی‌اف در به چالش کشیدن پوتین جسور شده است؟

گربه رباتیک به کاهش استرس کمک می‌کند

ثبت 20هزار دیدار با ایثارگران استان تهران/پرداخت یک‌هزار و 900 میلیارد تسهیلات قرض‌الحسنه به ایثارگران

مراسم جشن میلاد امام علی (ع) و روز پدر در بنیاد استان البرز برگزار شد

حادثه هواپیمای فوکر 100 کارون در فرودگاه مهرآباد

راز خوشمزگی اکبر جوجه رستورانی

تهدید باشگاه تراکتور تبریز توسط کاپیتان اسبق تیم ملی

اماکن تاریخی و میراثی همدان از بافت زنده شهر جدا نشود

34 بازیکن به تیم ملی نوجوانان دعوت شدند

خبر فوری تعطیلی مدارس کرمان سه شنبه 2 بهمن 1403 | تعطیلی مدارس کرمان فردا 2 بهمن 1403

پرواز مشهد - زنجان - مشهد باطل شد

مشکلات شبکه برق در بافت‌های فرسوده بندرعباس برطرف می‌شود

سانحه برای هواپیمای حامل تیم لیگ برتری +فیلم

پرواز‌های فرودگاه مهرآباد از باند 29 راست انجام می‌شود

آخرین هواشناسی کرمان طی 24 آینده | پیش بینی وضعیت آب و هوا کرمان فردا سه شنبه 2 بهمن ماه 1403 اعلام شد

اهدای 3 دستگاه پایش ضربان قلب جنین به همت کارکنان بانک صادرات استان کرمان

میانگین بارندگی استان کرمان در سال آبی جاری کاهش یافت

زمان قطعی برق کرمان سه‌شنبه 2 بهمن 1403 | جدول خاموشی برق کرمان دوم بهمن 1403 اعلام شد

ارائه روشی نوین برای بازسازی بافت عضلانی در دانشکدگان فنی دانشگاه تهران

تصاویری از سانحه هوایی برای بازیکنان و کادرفنی تیم فوتبال سیرجان

سرمقاله جمهوری اسلامی/ سیاست خارجی از تئوری تا تجربه

سرمقاله جوان/ این همه تغییر مقابل روسیه برازنده شما نیست!

سرمقاله آرمان ملی/ ابعاد حضور در کرملین

سرمقاله وطن امروز/ همدردی با LA؟

گردش دنباله‌های رنگارنگ به دور خورشید

کشف یک جایگزین طبیعی برای «اوزمپیک»

مددکار بنیاد باید اخلاق و مدیریت حرفه‌ای داشته باشد

نشست نماینده ولی‌فقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران با روسای کارگروه‌های نخبگان شاهد و ایثارگر

گلزار شهدای بهشت زهرا چرا تغییر شکل داد؟+توضیحات معاون شهردار تهران

حادثه وحشتناک در فرودگاه مهرآباد / لاستیک هواپیمای پرواز سیرجان هنگام فرود ترکید + جزییاا

شرایط فروش کرمان موتور

والیبال ایران در انتظار یک نبرد نابرابر

حادثه برای هواپیما در فرودگاه مهرآباد؛ لاستیک ترکید

اعلام زمان دیدار تراکتور و مس رفسنجان

سامره: قبول نکردم با فردی که مدیرعامل مس معرفی کرد، کار کنم

شجاعی: از اسکوچیچ دلخوری ندارم/ حرف‌هایی دارم که اگر بگویم برخی دوستان در تبریز نمی‌مانند!

حادثه وحشتناک در مهر آباد/ لاستیک هواپیمای پرواز سیرجان هنگام فرود ترکید

قیمت خودروهای کرمان موتور دوشنبه 1 بهمن ماه 1403 + جدول قیمت خودرو

رسمی: حذف یک تیم از لیگ برتر والیبال ایران

شجاعی: در زمان مناسب حرف‌هایی خواهم زد که برخی دیگر نتوانند در تبریز بمانند/ بازی سختی برابر تراکتور داریم

شجاعی: حرف‌هایی خواهم زد که برخی دیگر نتوانند در تبریز بمانند/ دلخوری از اسکوچیچ؟ آن زمان من بازیکن بودم، الان همکار هستیم

افزایش ایستگاه شارژ خودروهای برقی کرمان موتور

گلایه سرمربی مس رفسنجان از وضعیت نقل و انتقالاتی تیمش

ببینید | اولین تصاویر از سانحه هوایی برای هواپیمای حامل بازیکنان و کادرفنی تیم گهرزمین سیرجان

ترکیدن چرخ هواپیمای مسافری در فرودگاه مهرآباد+ جزئیات حادثه

تنوع زیستی جزیره خارگ حفظ شود

روایت کاپیتان سابق تیم ملی فوتسال از سانحه پرواز در تهران

معکوس کردن آسیب حمله قلبی با فعال کردن یک ژن خفته

هواپیمای حامل تیم فوتسال گهرزمین سیرجان در تهران دچار سانحه شد

سانحه هوایی: لاستیک ترکید، همه سالمند