کرمان رصد - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
حدیث روشنی| رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بعدازظهر چهارشنبه 27 فروردین وارد تهران شد. این سفر درحالی صورت گرفت که گمانهزنیها پیرامون جزییات دور جدید رایزنیهای غیرمستقیم ایران و امریکا به اوج خود رسیده است. این دومین سفر آقای گروسی به تهران طی چند ماه گذشته است. حال نیز باتوجه به آغاز رایزنیهای غیرمستقیم ایران و امریکا در مسقط، دیدار مدیرکل نهاد پادمانی با مقامات ایرانی بیش از هر زمان دیگر اهمیت یافته است. در باب چرایی اهمیت سفر مدیرکل نهاد پادمانی به تهران در این بازه زمانی گزارههای مهمی مطرح است. برخی تحلیلگران بر این باورند که آنچه این سفر را به رویدادی مهم تبدیل کرده، این است که هر آنچه در ذیل توافق احتمالی میان تهران و واشنگتن مطرح شود، جنبههای فنی آن در حیطه وظایف آژانس قرار دارد. از طرفی دیگر شورای حکام آژانس به نوعی تحت نفوذ امریکا و تروئیکای اروپایی قرار دارد. در همین راستا نتایج این سفر تاثیر قابلتوجهی بر عملکرد این نهاد پادمانی در نشست فصلی آینده شورای حکام خواهد داشت. گروهی دیگر از ناظران اما از زاویهای دیگر با تاکید بر مکانیسم موسوم به «اسنپبک»، یا همان مکانیسم ماشه، این متغیر را یکی از نگرانیهای ایران و همزمان یک اهرم فشاری ادعایی از سوی طرفهای اروپایی و ایالاتمتحده قلمداد میکنند. به ادعای این گروه، توانایی اروپا برای فعالسازی این مکانیسم ارتباط مستقیمی با گزارشهای آتی مدیرکل آژانس به شورای حکام دارد. به همین دلیل، به نظر میرسد آژانس باتوجه به اختیارات و امکاناتی که براساس قوانین بینالمللی دراختیار دارد، میتواند در مسیر توافق ایران و غرب نقش تسهیلگر را ایفا کند یا به واسطه گزارشهای خود، مسیر بحرانسازی را هموار سازد. گزاره دیگری که سفر رافائل گروسی به تهران در این مقطع را برجسته کرده، تهدیدات مداوم دونالد ترامپ مبنی بر توسل به گزینه نظامی در صورت شکست مذاکرات است؛ گزارهای که به نظر میرسد موجب تشدید نگرانیها در میان سایر بازیگران منطقه شده است. از همین رو سفر اینبار گروسی به تهران بیش از هر زمان دیگر توسط کشورهای منطقهای و فرامنطقهای رصد خواهد شد. در همین راستا روزنامه اعتماد با هدف ارزیابی و تحلیل سفر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران با عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک گفتوگو کرده است. فرجیراد ضمن اشاره تاکید بر این گزاره که سفر آقای گروسی به تهران میتواند به پیشبرد مذاکرات ایران و امریکا کمک کند، همزمان تاکید کرد که اگر توافقاتی در زمینه غنیسازی و کنترل برنامه تسلیحاتی میان تهران و واشنگتن حاصل شود، درنهایت این نهاد پادمانی است که میتواند به واسطه عملکردش بسترساز به نتیجه رسیدن رایزنیها یا تداوم بحران طی روزهای آینده شود. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
به عنوان سوال اول ارزیابی شما از سفر اخیر رافائل گروسی به تهران آنهم در آستانه آغاز دور دوم رایزنیهای تهران و واشنگتن در مسقط چیست؟ پیشتر به صورت رسمی اعلام شده بود که محتوای دور اول مذاکرات پیرامون برنامه هستهای ایران بوده است؟
توجه داشته باشید که سفر آقای گروسی از قبل برنامهریزی شده بود، اما این سفر به دلیل همزمانی با مذاکرات ایران و امریکا از اهمیت بیشتری برخوردار شده است. چرایی اهمیت این سفر نیز به خواستههایی بازمیگردد که اخیرا مقامات امریکایی، همچون آقای ترامپ و آقای ویتکاف در مصاحبههای خود بر آن تاکید کردهاند. این خواستهها البته بیشتر حول مسائل فنی و حوزههایی است که آژانس بینالمللی انرژی اتمی پیگیری میکند و مختص به وظایف این نهاد پادمانی است. به عنوان مثال آقای ویتکاف اخیرا اعلام کرد که دو خواسته از ایران دارند: اول اینکه غنیسازی ایران از 3.67درصد بالا نرود؛ دوم اینکه برنامه تسلیحاتی ایران تحت کنترل و راستیآزمایی قرار گیرد. احتمالا منظور آنها از برنامه تسلیحاتی، موشکهای دوربرد یا موشکهایی است که قادر به حمل کلاهکهای هستهای هستند. در هر صورت، هر دو موضوع به نوعی در برجام پیشتر مطرح شده است، اما آنها نمیخواهند نامی از برجام بیاورند، چراکه اساسا جمهوریخواهان نسبت به این توافق حساس هستند و به توافقی که دموکراتها با ایران امضا کردند، انتقاد دارند. با این حال، آنها به روشنی اعلام کردند که چه درخواستی از ایران دارند. از سوی دیگر، آنها همچنان که به راستیآزمایی اشاره میکنند، اعلام کردهاند که این راستیآزمایی باید توسط خود امریکا انجام شود. این درحالی است که براساس معاهدات بینالمللی، ایران خود عضو انپیتی است و در سطح جهانی نیز آژانس بینالمللی انرژی اتمی مسوول این راستیآزمایی است و باید گزارشات را به کمیسیونهای تخصصی آژانس و همچنین شورای حکام ارایه دهد. ازسویی آژانس خود به نوعی وابسته به سازمان ملل است و از آنجا که امریکاییها با سازمانهای بینالمللی چندان همراهی ندارند، تمایل دارند کنترل این مسائل را خود در دست داشته باشند. این موضوع یک معضل جهانی به شمار میرود. بر این اساس سفر هدفمند آقای گروسی نیز در راستای دستیابی به توافقاتی با ایران صورت میگیرد و اتفاقا این توافقات در مقطع کنونی از اهمیت بالایی برخوردار است.
نتایج و پیامدهای این سفر در نوع همکاری ایران با نهاد پادمانی و همچنین تداوم رایزنیهای مسقط طی ماههای آینده را چگونه پیشبینی میکنید؟ چگونه استمرار همکاری بین ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی میتواند به حل و فصل چالشهای دیپلماتیک تهران و واشنگتن کمک کند؟
در بازه زمانی کنونی، اگر آقای گروسی بتواند با مقامات ایرانی به توافق برسد، این امر قطعا میتواند به پیشبرد مذاکرات ایران با امریکا و همچنین مذاکرات ایران با اروپا کمک کند. حتی در مقاطع بعدی چنین توافقی این پتانسیل را دارد تااز فعالسازی مکانیسم ماشه جلوگیری نماید. اما اگر چنین توافقی حاصل نشود، این اتفاق میتواند باعث ایجاد موانعی در مسیر مذاکرات شود. در هر صورت امیدوارم آقای گروسی بتواند با مقامات ایرانی و سازمان انرژی اتمی به توافقی در جهت تداوم همکاری دست یابند. البته، مسائل لاینحلی نیز وجود دارد، ازجمله دو سایت که به موضوع پادمانی مربوط میشود و ادعا شده که ذرات اورانیوم در آنجا یافت شده است. لازم به ذکر است طرف ایرانی بارها به این ادعا پاسخ داده، اما طرف مقابل از این توضیحات قانع نشده است. بنابراین، ممکن است آقای گروسی نتواند این ابهامات را رفع کند و لازم باشد که این موضوع در مذاکرات ایران و امریکا و همچنین مذاکرات با اروپا مطرح شود. از طرفی نوع هماهنگی میان امریکا و اروپا در باب رایزنیهای میان تهران و واشنگتن گزاره مهمی است، چراکه ایجاد این هماهنگی در شرایطی که روابط امریکا و اروپا در شرایط مطلوبی قرار نداردخود چالشبرانگیز است. با این حال، به باور من مذاکرات ایران با اروپا و همزمان با امریکا باید در نقطهای به یکدیگر برسند تا توافقی حاصل شود،
چراکه برخی معضلات مطرح شده به تنهایی توسط امریکا قابل رفع نیستند. بنابراین، میتوان گفت که سفر آقای گروسی در بازه زمانی کنونی بسیار مهم است و در راستای دستیابی به نتایج مثبت در مذاکرات ایران با امریکا قابل ارزیابی است.
انجام این سفر و همزمانیاش با آغاز دور دوم گفتوگوها در عمان، میتواند همزمان رویکرد شورای حکام در نشست فصلی آژانس را تحتتاثیر قرار دهد؟
باید گفت همهچیز منوط است به نتیجهای که از سفر آقای گروسی حاصل شود. البته که ایشان عادت دارد بعد از پایان سفر سریعا نظرات خود را رسانهای کند. هر چند لحن و ادبیات مصاحبههایی که آقای گروسی در ایران انجام میدهد با مصاحبههایی که در وین دارد، متفاوت است. حال باید ببینیم که در وین چه مصاحبهای انجام میدهد.
آقای گروسی روز چهارشنبه به تهران آمد و احتمالا پنجشنبه ایران را ترک خواهد کرد. همزمان ما در روز شنبه 30 فروردین، دور دوم مذاکرات میان ایران و امریکا در مسقط را پیش رو داریم. در حال حاضر نمیتوان پیامدهای این سفر را به سرعت ارزیابی کرد. باید ببینیم که در ابتدا آقای گروسی با چه لحنی نتایج سفرش به تهران را رسانهای میکند و آیا ابراز رضایت خواهد داشت یا خیر. بعد از آن، ایشان گزارشی به آژانس ارایه خواهد داد و اروپاییها و امریکاییها هم به سرعت ظرف چند روز از محتوای نتایج این سفر آگاه میشوند. اگر روند مثبت باشد، میتواند به پیشبرد دور سوم مذاکرات کمک کند و مذاکرات طی چند هفته آینده ادامه خواهد یافت.اما اگر نتیجه منفی باشد، این موضوع علاوه بر مذاکرات ایران و امریکا همچنین بر مذاکرات امریکا و اروپا نیز تاثیرگذار خواهد بود. همچنین بحثهای مربوط به پادمان، میزان غنیسازی و راستیآزمایی نیز مطرح خواهد شد و تمامی این موارد به وظایف آژانس برمیگردد. در این صورت، قطعا مانعی ایجاد خواهد کرد. لذا اگر ایران با آژانس توافق نکند، با اروپاییها هم نمیتواند به توافقی دست یابد.بنابراین، باید کمی صبر کنیم تا ببینیم آقای گروسی نتیجه سفر را چگونه ارزیابی میکند و پس از آن درباره این موضوع تحلیل کنیم.
ارزیابی شما از رویکرد کشورهای اروپایی درباره مذاکرات ایران و امریکا و همچنین سفر گروسی به تهران چیست؟
خانم کالاس، مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، از مذاکرات ایران با امریکا استقبال کرده است. اما عدم اطلاعرسانی و مشورتهای لازم درباره مذاکرات مسقط با اروپا آنهم توسط امریکا باعث ایجاد نگرانیهایی در بین اروپاییها شده است. پیش از تعیین مجدد مسقط به عنوان میزبان دور دوم رایزنیها، قرار بود مذاکرات در رم برگزار شود. اروپاییها به این موضوع خوشبین بودند؛ اما با تغییر مکان رایزنیها به مسقط، این خوشبینی به نوعی تحتالشعاع قرار گرفت. در این شرایط، ایران باید راهبرد درست را در پیش گیرد. البته که بهنظر میرسد که تهران در تلاش است تا با گروه 1+5 (پنج کشور دایمی شورای امنیت و آلمان) همکاری کند. در این بین با اینکه امریکا از توافق خارج شده، اما اگر ایران به تنهایی به توافقی با امریکا دست یابد، کشورهای اروپایی و روسیه و چین میتوانند در این زمینه موانعی ایجاد کنند، چراکه ممکن است آن را با منافع خود همراستا قلمداد نکنند. از طرفی مساله اسنپبک نیز یکی دیگر از چالشهای پیشرو است که باید بهدقت مدیریت شود، چراکه اختلافات میان امریکا و اروپا باید به گونهای مدیریت شود که به زیان ایران نباشد. فراموش نکنیم در این شرایط، نزدیک شدن به اروپا، روسیه و چین و اطلاعرسانی به آنها در مورد مذاکرات عمان، میتواند شرایط را در جهت منافع ایران پیش ببرد. بهعلاوه، این احتمال وجود دارد که امریکاییها در آینده انعطاف بیشتری در قبال خواستههای ایران نشان دهند. بنابراین، ایران باید به سرعت مشورتهایی با دیگر بازیگران تاثیرگذار ازجمله روسیه و چین داشته باشد. سفر اخیر آقای عراقچی به مسکو در همین راستا قابل ارزیابی است. همچنین، ارتباط با اروپا و انجام مشاورههایی در این زمینه ضروری به نظر میرسد. به باور من اگر مذاکرات در رم برگزار میشد، فرصت خوبی برای گفتوگو و تبادلنظر نمایندگان ایران با خانم کالاس و دیگر مقامات اروپایی فراهم میگشت. حال که مذاکرات به مسقط منتقل شده، لازم است که اروپاییها در جریان مذاکرات ایران و امریکا قرار بگیرند و شاید در این زمینه نیاز به مشورتها و تعاملات بیشتری با آنها باشد.
بازار
![]()
http://www.kerman-online.ir/fa/News/715948/اهمیت-حضور-گروسی-در-تهران-برای-دور-دوم-مذاکرات