کرمان رصد - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سیاست «نفی مذاکره و گفتوگو» بین دو کشور معمولاً در سطح جهان طرفداری ندارد و ظاهراً به همین دلیل، دولت ترامپ برای مذاکره با جمهوری اسلامی پیشقدم شده است تا از این جهت ایران را طرفِ «لجباز» در ماجرای تنش بین دو کشور نشان دهد و به انزوا بکشاند. این نکتهای است که رهبری نیز در سخنان روز شنبه خود به آن اشاره کرد.
محسن صالحیخواه| عصر روز شنبه، دیدار رمضانی مقام رهبری و کارگزاران نظام برگزار شد؛ دیداری که با توجه به شرایط زمانی و موقعیتی که کشور در آن قرار دارد و همچنین موضوع ادعای ارسال نامه ترامپ به آیتالله خامنهای، حائز اهمیت بیشتری بود. آیتالله خامنهای بخشی از صحبتهای خود را در این دیدار به موضوع سیاست خارجی و مسئله مذاکره هستهای اختصاص دادند.
ایشان گفتند: «اینکه بعضی از دولتهای قلدر ــ واقعاً بنده هیچ تعبیری مناسبتر برای بعضی از شخصیّتها و رؤسای خارجی، جز همین کلمهی «قلدر» سراغ ندارم ــ اصرار به مذاکره میکنند، مذاکرهی آنها برای حلّ مسائل نیست، برای تحکّم است. [میگویند] مذاکره کنیم تا آنچه را که میخواهیم، بر طرف مذاکره ــ که آن طرف میز نشسته ــ تحمیل کنیم؛ اگر قبول کرد که چه بهتر، اگر قبول نکرد جنجال راه بیندازیم که اینها از میز مذاکره فاصله گرفتند، از پای میز بلند شدند! این تحکّم است. مذاکره برای آنها راهی است، مسیری است برای طرح توقّعات جدید.»
رهبری افزودند: «مسئله فقط مسئلهی هستهای نیست که حالا راجع به مسائل هستهای صحبت کنند؛ توقّعات جدیدی را مطرح میکنند که این توقّعات جدید از طرف ایران قطعاً برآورده نخواهد شد؛ [مثلاً] راجع به امکان دفاعی کشور، راجع به تواناییهای بینالمللی کشور، که فلان کار را نکنید، فلان کس را نبینید، فلان جا نروید، فلان چیز را تولید نکنید، برد موشکتان از آن فلان قدر بیشتر نباشد! مگر کسی میتواند اینها را قبول کند؟ مذاکره برای این چیزها است و البتّه اسم مذاکره را هم تکرار میکنند برای اینکه حالا در افکار عمومی یک فشاری ایجاد کنند که بله، [این] طرف حاضر است برای مذاکره، شما چرا حاضر نیستید؟ [این] مذاکره نیست؛ تحکّم است، تحمیل است. علاوهی بر جهات دیگری، که حالا جای بحثش اینجا نیست و بنده هم امروز قصد ورود در این مسئله ندارم؛ حالا یک وقتی ممکن است در یک جاهایی بحث کنیم؛ لکن اجمالاً مسئله این است.»
با توجه به عدم نفی مذاکره در موضوع هستهای از سوی رهبر انقلاب و همچنین دیگر مواضع رسمی کشور، تحلیلگران بر این باورند که آیتالله خامنهای تا حدودی خطوط و چارچوب مذاکره با طرف مقابل را ترسیم کردند.
روز گذشته، نسخه کامل مصاحبه دونالد ترامپ با شبکه فاکسنیوز که در آن برای نخستین بار مدعی ارسال نامه به رهبر ایران شده بود، منتشر شد. ترامپ در این گفتوگو مدعی شد: «هفتم اکتبر نیز رخ نمیداد زیرا ایران فقیر بود و آنها پولی برای دادن به حماس و حزبالله نداشتند.»
او ضمن تکرار تهدیدهای پیشین خود علیه ایران، ادعا کرد: «واشنگتن خواستار دستیابی به توافق با ایران درباره برنامه هستهای آن است. اما زمان در حال پایان است.»
او ادامه داد: «اگر مجبور به مداخله نظامی در مورد ایران شویم، برای آنها وحشتناک خواهد بود.من ترجیح میدهم که با ایران مذاکره کنم و مطمئن نیستم که همه با من موافق باشند.»
زیر سایه شمشیر مذاکره نخواهیم کرد
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس در بخش پایانی نطق دیروز خود در صحن علنی، به این موضوع پرداخت. قالیباف گفت: «در پایان درباره ادعای رئیسجمهور آمریکا مبنی بر مذاکره با ایران، باید گفت رفتارهای رئیسجمهور آمریکا با دیگر کشورها به روشنی نشان میدهد، این اظهارات صرفاً فریب «مذاکرهنمایی» با هدف تحمیل خلع سلاح ایران است که وی در «سند سیاستی» آمریکا آن را امضا کرده است، اینیک امر بدیهی است که هیچ مذاکرهای زیر سایه شمشیر تهدید با دستورکار تحمیل امتیازخواهیهای جدید به رفع تحریم منجر نمیشود و به نتیجهای نمیرسد، مگر تحقیر ملت عزتمند ایران. امروز بیش از هر زمان دیگر روشنشده است که رفع تحریم از مسیر قوی شدن ایران و خنثیسازی تحریم امکانپذیر است لذا ما منتظر هیچ نامهای از سوی آمریکا نمیمانیم و معتقدیم با استفاده از ظرفیتهای عظیم داخلی و فرصتهای توسعه روابط خارجی با دیگر کشورها میتوان به چنان جایگاهی رسید که دشمن چارهای جز رفع تحریمها در قالب ادامه مذاکرات با کشورهای باقیمانده در برجام نداشته باشد.»
مذاکره درباره برچیدن برنامه هستهای شکل نمیگیرد
نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل عصر دیروز به وقت تهران، در پستی کوتاه نوشت: «اگر مقصود از مذاکره، دستیابی به هدف رفع نگرانی از احتمال نظامیشدن برنامه هستهای ایران باشد، قابل بررسی است؛ اما اگر برچیدن برنامه صلحآمیز هستهای ایران باشد که گفته شود کاری که اوباما نتوانست انجام دهد را ما انجام دادیم، چنین مذاکرهای هیچوقت شکل نخواهد گرفت.»
پای ایران در میان است
احمد زیدآبادی، تحلیلگر سیاسی و مشاور هممیهن در تحلیل شرایط فعلی کشور نوشت: «لی سونگ نماینده چین در آژانس بینالمللی انرژی اتمی: «تأکید میکنیم آمریکا به عنوان عامل اصلی تخریب برجام، باید هرچه سریعتر گامهای عملی برداشته، به تلاشهای دیپلماتیک بینالمللی بازگردد و با ایران وارد گفتگو شود.»
پیش از این دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا آمادگی خود را برای گفتوگو با جمهوری اسلامی اعلام کرده است. بنابراین، روی سخن مقام چینی به طور غیرمستقیم به سمت تهران است تا با آمریکا وارد گفتوگو شود. روسها هم به صراحت گفتهاند که اختلافات ایران و آمریکا باید از طریق گفتوگو و مذاکره حل شود. سیاست «نفی مذاکره و گفتوگو» بین دو کشور معمولاً در سطح جهان طرفداری ندارد و ظاهراً به همین دلیل، دولت ترامپ برای مذاکره با جمهوری اسلامی پیشقدم شده است تا از این جهت ایران را طرفِ «لجباز» در ماجرای تنش بین دو کشور نشان دهد و به انزوا بکشاند.
این نکتهای است که رهبر جمهوری اسلامی نیز در سخنان روز شنبه خود به آن اشاره کرد. احتمالاً به همین علت، وی به جای نفی صریح مذاکره بر عدم تسلیم در برابر خواست آمریکا تأکید کرد. به هر حال، حفظ سنگر «عدم مذاکره» در دنیای امروز بسیار سختتر و پرهزینهتر از ورود به مذاکره است. به نظرم به زودی اجماعی جهانی دربارۀ ضرورت مذاکره ایران و آمریکا شکل خواهد گرفت. همانطور که بارها تأکید کردهام، مذاکره در دنیای سیاست صرفاً یک ابزار برای حل اختلاف و فصل تخاصم است و به خودی خود معجزهای نیست که کور کند یا شفا دهد.
اصلِ موضوع، چیزی است که دو طرف مذاکره روی میز میگذارند و تا مذاکره آغاز نشود، نمیتوان به دقایق آن پی برد. تا این لحظه، هنوز آنچه آمریکا و ایران برای حل اختلافات بین خود از یکدیگر طلب میکنند، در هالهای از ابهام قرار دارد. بنابراین، تمام آنچه این روزها در رسانهها و یا از زبان برخی افراد مطرح میشود، از دقت لازم برخوردار نیست.
واقعیت این است که خواستهای طرف ایرانی از آمریکا ابهام بیشتری دارد. دولت و نظام جمهوری اسلامی هنوز مشخص نکردهاند که در چه شرایطی حاضرند از دایره خصومت با ایالات متحده خارج شوند و در برابر رفع تحریمهای اقتصادی کشور، چه امتیازات مشخصی ارائه دهند. طرف آمریکایی نیز گرچه کمی صریحتر بوده اما هنوز چارچوب مشخصی را مطرح نکرده است. از فحوای کلام مقامهای آمریکایی چنین برمیآید که آنان خواهان قطع کمک جمهوری اسلامی به گروههای متحدش در خاورمیانه، ایجاد حد و مرزی برای برد موشکهای بالستیک و برچیدن چرخه غنیسازی اورانیوم در ایران هستند.
در مقابل، آنان ظاهراً حاضرند که تحریمهای اقتصادی ایران را رفع کنند و راه سرمایهگذاری خارجی و تجارت آزاد ایران با دنیا را بگشایند. جزئیاتِ هر کدام از این موارد اما روشن نیست. با این حال، ترامپ چنین معاملهای را برای هر دو طرف بسیار سودمند میداند و آن را بهخصوص سبب جلوگیری از بروز جنگ و برخورد نظامی قلمداد میکند، حال آنکه برخی محافل داخلی ایران، آن را «خلع سلاح» و یا «تسلیم» ایران در برابر آمریکا توصیف میکنند. ارزش سلاح چه از نوع متعارف و چه غیرمتعارف آن برای هر کشور، قدرت بازدارندگی آن از بروز جنگ و یا غلبه آن در صورت بروز جنگ است وگرنه کارکرد لازم را ندارد.
برای من تا این لحظه مشخص نیست که آیا مقامهای جمهوری اسلامی قدرت تسلیحاتی کشور را برای بازدارندگی در مقابل بروز جنگ، کافی و وافی میدانند و اطمینان دارند که در هر صورت جنگی در انتظار کشور نیست؟ یا اینکه جنگ را محتمل میدانند اما خود را طرف پیروز آن به شمار میآورند؟ یا اینکه شانس پیروزی را بالا نمیدانند و در عوض روی وارد کردن ضربه و آسیب متقابل شرطبندی میکنند؟ اینها پرسشهایی است که باید با بیطرفی علمی و دقت فراوان مورد بررسی قرار گیرند. داستان را نباید ساده فرض کرد. پای ایران در میان است.»
لزوم حفظ فضای گفتوگو
سیدقائم موسوی، تحلیلگر سیاست خارجی نیز در یادداشتی نوشت: «در صحبتهای امروز رهبری نشانی از انسداد مطلق مذاکره وجود نداشته است. هرچند چینش شخصیتهای راست و چپ ایشان و همچنین آیه پشت سرشان حاوی پیام واضحی بود. چینش افراد و نشانههای بصری نیز حامل پیامهای خاصی بودند. معمولاً این جزئیات در سخنرانیهای رسمی بیدلیل انتخاب نمیشوند و میتوانند نشانههایی از سیاستگذاری کلی باشند. این پیام به صورت واضح نشان میداد که با مذاکره به هر صورتی موافق نیستند؛ اما ادبیات و فحوای سخنان برخلاف سخنان قبلی از بار دیپلماتیک پروزنی برخوردار بود. این سخنان به صورت حرفهای از این مضمون برخوردار بود که اگر مذاکره حولوحوش مناقشه هستهای باشد، با آن مشکلی وجود ندارد؛ ولی مذاکرات گسترده و بیضابطه که مبتنی بر توقعات فزاینده باشد، مورد قبول واقع نخواهد شد. بهعلاوه، یک ملاحظه دیگری هم وجود داشت و آن استفاده از اهرم مذاکرات برای نیل به مقاصد پس از آن است. آنجا که ترامپ عملاً با بیشینهسازی انتظارات شرایط را برای پسامذاکرات فراهم نماید. به عبارتی، شکست در مذاکرات را برعهده طرف ایرانی بگذارد تا زمینه زدوخورد جنگی را مهیا کند.»
بازار
![]()