کرمان رصد
تهران و مسکو در مسیر استراتژیک
يکشنبه 30 دي 1403 - 11:36:55
کرمان رصد - دنیای اقتصاد /متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
ایران و روسیه پیمان همکاری 20ساله امضا کردند. به‌رغم موضع ضدآمریکایی این دو کشور، شراکت آنها با برخی محدودیت‌ها مواجه است. الیس گئووری 18 ژانویه در سایت شبکه الجزیره نوشت: ایران و روسیه توافق‌نامه همکاری طولانی‌مدتی را نهایی کرده‌اند که روابط بین دو کشور را در شرایطی که هر دو با فشارهای ژئوپلیتیک فزاینده مواجه هستند، تقویت کرده است. توافق 20ساله که روز جمعه توسط مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور ایران و ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهور روسیه در مسکو امضا شد، همکاری‌های نظامی و دفاعی را تقویت می‌کند، اما شامل بندی که به دو کشور اجازه استفاده از خاک خود برای هر اقدامی که امنیت طرفین را به خطر می‌اندازد، نخواهد شد.
سال‌ها درباره چنین توافقی صحبت می‌شد، اما رویدادهای کنونی نیاز به توافق را ضروری‌تر کرد. برای روسیه، جنگ در اوکراین موقعیت ژئوپلیتیک آن را متشنج کرده است، در‌حالی‌که ایران، علاوه بر مسکو، با تحریم‌های غرب و پیامدهای حملات اسرائیل و تضعیف چندین متحد خود در منطقه، از جمله سقوط دولت بشار اسد در سوریه در اوایل دسامبر، مواجه است.
مسلما این سوریه است که انگیزه اصلی تقویت روابط را فراهم کرده است، زیرا هر دو قدرت متحد اصلی خود را از دست داده و قدرت خود را در خاورمیانه گسترده‌تر همراه با ضعف می‌بینند. هم مسکو و هم تهران در نهایت مایل بودند که اسد را رها کنند، زیرا از پیشروی مخالفان غافلگیر شده بودند. اما اکنون به نظر می‌رسد آنها متعهد به تقویت روابط دوجانبه خود هستند. امضای توافق‌نامه مشارکت جامع راهبردی در سفر رسمی پزشکیان به مسکو نشان‌‌دهنده این موضوع است.
این توافق نه‌تنها بر همکاری روسیه و ایران در مورد اوکراین و تلاش‌ها برای دور زدن تحریم‌های غرب استوار است، بلکه بر کریدور حمل‌ونقل شمال - جنوب نیز مبتنی است، ابتکاری که مسکو برای تسهیل تجارت از جنوب آسیا به روسیه از آن حمایت می‌کند. این مسیر که برای دور زدن نقاط خفه‌کننده ژئوپلیتیک مانند کانال سوئز و بالتیک طراحی شده است، به نفع یک کریدور زمینی از طریق ایران، آذربایجان و دریای خزر است.
سوریه به عنوان یک کاتالیزور
قبل از آغاز جنگ در سوریه در سال 2011، مسکو و تهران مشارکت استراتژیک خود را با دمشق داشتند. مشارکت روسیه مرتبط با پایگاه دریایی در بندر طرطوس که در سال 1971 برای قدرت بخشیدن به حضور در دریای مدیترانه تاسیس شد و پایگاه هوایی حمیمیم که در سال 2015 در ابتدا برای حمایت هوایی از حکومت اسد در برابر مخالفان سوری ساخته شد، بوده است. با گذشت زمان، این پایگاه هوایی نقشی محوری در عملیات مسکو در آفریقا ایفا کرده است.
در همین حال، ایران روابط خود را با دمشق در طول جنگ ایران و عراق در دهه 1980 تعمیق بخشید، با درک این موضوع که تهران و دمشق هر دو با مداخله غرب در منطقه مخالف هستند. سوریه به مجرای مهمی برای تقویت حزب‌الله لبنان، بخشی از «محور مقاومت» ایران، تبدیل شد. با پیشرفت جنگ، منافع استراتژیک ایران و روسیه در سوریه به هم نزدیک شدند، به‌ویژه در سال 2015، زمانی که هر دو با قدرت وارد عمل شدند تا از پیروزی مخالفان جلوگیری کنند.
مداخله نظامی روسیه در سال 2015 اسد را با کمک شبه‌نظامیان وابسته به ایران که نقش تعیین‌کننده‌ای در تغییر مسیر درگیری داشتند، تثبیت کرد. کریل سمنوف، کارشناس غیر‌مقیم شورای امور بین‌الملل روسیه، به الجزیره گفت: روابط روسیه و ایران از آن زمان گسترش یافته است. پس از سال 2020، رویدادهای سوریه تنها تاثیر جزئی بر روابط روسیه و ایران داشت که در بسیاری از جهت‌های جدید توسعه یافته است.
اینها شامل همکاری نظامی و گسترش روابط اقتصادی با تهران و مسکو برای دور زدن تحریم‌های غرب از طریق مکانیسم‌های بانکی جایگزین و معاملات انرژی است. ایران همچنین خود را به عنوان یک مرکز ترانزیت حیاتی برای کریدور حمل‌و‌نقل شمال-جنوب روسیه قرار داده است که یک مسیر تجاری حیاتی به آسیا ارائه می‌دهد. روابط نیز پس از جنگ روسیه و اوکراین، که در آن روسیه از پهپادهای ایران استفاده می‌کند، عمیق‌تر شده است، زیرا منافع مشترکی بین دو کشور در رویارویی با هژمونی جهانی ایالات متحده به وجود آمده است. هر دو کشور به دنبال جایگزین‌هایی برای نظم جهانی به رهبری ایالات متحده هستند و ایران روسیه را به عنوان یک شریک در محور خود به سمت شرق می‌بیند.
پیوستن ایران به گروه بریکس به‌عنوان بلوک اقتصادهای نوظهور در سال 2023، باشگاهی که روسیه از ابتدا بخشی از آن بوده، می‌تواند بخشی از این تلاش باشد. برجام بستری برای همکاری فراهم می‌کند، زیرا ایران به عضویت و ادغام در یک بلوک اقتصادی چندقطبی همسو با اهداف خود چشم دوخته است.
سمنوف گفت: «ساخت جهانی چندقطبی و مقابله با برنامه‌های توسعه‌طلبانه ایالات متحده و غرب، محور اصلی همکاری روسیه و ایران است.»
حمیدرضا عزیزی، عضو مدعو در موسسه آلمانی امور امنیت بین‌الملل، گفت این رویکرد دشمن مشترک است که باعث نزدیک‌تر شدن ایران و روسیه شده است. او گفت: دو طرف برای ارتقای روابط خود به سمت نوعی مشارکت استراتژیک، به‌ویژه در زمینه‌هایی مانند همکاری‌های نظامی و امنیتی و اخیرا همکاری‌های اقتصادی با هدف دور زدن تحریم‌ها و انطباق با پیامدهای منفی فشارهای اقتصادی غرب گام‌هایی برداشته‌اند.
خبری از اتحاد رسمی نیست
در‌حالی‌که معاهده همکاری امضاشده در روز جمعه حاکی از تعمیق مشارکت است، برخلاف معاهده‌ای که روسیه با کره شمالی در سال گذشته امضا کرد، شامل بند دفاعی متقابل یا تشکیل یک اتحاد رسمی نیست. این شاید نشان‌دهنده محدودیتی برای روابط ایران و روسیه باشد که قبلا در سوریه دیده شده است. در آنجا، تهران و مسکو نتوانستند نقاط مشترکی بیابند و اغلب یکدیگر را تضعیف می‌کردند یا قادر به مقابله با چالش بازسازی کشور نبودند.
به عنوان مثال، در سال 2017 معاون نخست‌وزیر روسیه، دیمیتری روگوزین، به‌صراحت اعلام کرد که کشورش تنها کشوری است که صنعت انرژی سوریه را بازسازی خواهد کرد. ایران که مشتاق به بهره‌برداری از مزایای بازسازی در سوریه بود، از این معادله دور نگه داشته شد. دولت جدید سوریه همچنین ممکن است به نقطه اختلاف بین روسیه و ایران تبدیل شود و مسکو رویکرد آشتی‌جویانه‌تری را با دمشق جدید حفظ کند.
عزیزی خاطرنشان کرد که پیامدهای سقوط اسد برای روسیه و ایران به متغیرهای متعددی بستگی خواهد داشت، از جمله اینکه آیا توافق یا تفاهم پشت‌پرده‌ای بین روسیه از یک طرف و ایالات متحده و ترکیه درخصوص شورشیان سوری به عنوان بخشی از یک بسته بالقوه جامع که شامل سوریه و اوکراین می‌شود، وجود داشته است؟
به عنوان مثال، اگر روسیه بتواند پایگاه‌های نظامی خود را در سوریه حفظ کند، البته با ظرفیت کمتر، و اگر توافقی برای پایان دادن به جنگ در اوکراین پس از روی کار آمدن دونالد ترامپ [رئیس‌جمهور منتخب ایالات متحده] وجود داشته باشد، روسیه ممکن است احساس کمتری داشته باشد. عزیزی افزود: نیاز به حمایت ایران در جبهه‌های مختلف در سوریه و اوکراین است. در حوزه‌های دیگر نیز امکان اختلاف وجود دارد، به‌ویژه در موضوع سلاح‌های هسته‌ای، که ایران از سوی غرب به تلاش برای دستیابی به آن متهم شده است. دکترین دفاعی ایران رسما با دستیابی به تسلیحات هسته‌ای مخالف است، اما برخی از گروه‌ها و افراد در داخل ایران اکنون علنا خواستار تغییر آن شده‌اند زیرا اسرائیل چندین ضربه به متحدانش، به‌ویژه حزب‌الله لبنان، وارد کرد. روسیه در طول تاریخ در برنامه هسته‌ای ایران، از جمله در ساخت نیروگاه هسته‌ای بوشهر، مشارکت داشته است، اما در طول دهه‌های 2000 و 2010 مکررا پیشرفت را متوقف کرد و باعث شد برخی در ایران به روسیه به چشم یک شریک غیرقابل‌اعتماد نگاه کنند. مسکو همچنین تحویل سامانه دفاع موشکی اس-300 را بین سال‌های 2010 تا 2016 به تعویق انداخت که نتیجه تحریم‌های کشورهای غربی علیه تهران بود.
مسیرهای جدید در خاورمیانه
همان‌طور که سوریه ثابت کرده است، پویایی‌های ژئوپلیتیک همیشه می‌تواند بسته به رویدادهای میدانی تغییر کند، و با فقدان هر گونه پیوند ایدئولوژیک قوی فراتر از استراتژی ضد آمریکا، روابط ایران و روسیه ممکن است به هم بخورد. تغییر ماهیت اتحادها را می‌توان در مخالفت ترکیه با ایران و روسیه و همکاری با آنها دید. در دسامبر 2024، همزمان با فروپاشی رژیم اسد، وزرای خارجه ترکیه، ایران و روسیه در حاشیه دوحه فروم در قطر گرد هم آمدند. این نشست سه‌جانبه در چارچوب روند آستانه برگزار شد، یک ابتکار دیپلماتیک با هدف مدیریت مناقشه سوریه، جایی که روسیه و ایران به عنوان ضامن در طرف بشار اسد و ترکیه در سمت مخالفان خدمت کرده بودند.
آستانه به عنوان فرصتی برای سه قدرت برای همکاری با یکدیگر برای دستیابی به اهداف امنیتی در سوریه، حتی در شرایطی که از طرف‌های مختلف حمایت می‌کردند، بود. اما در بیشتر مراحل، این ترکیه بود که با توجه به آنچه به عنوان پیروزی عملی اسد در جنگ تلقی می‌شد، در موقعیت ضعیف‌تری قرار داشت. با‌این‌حال، هر توافقی که بین روسیه و ایالات متحده پس از روی کار آمدن ترامپ به وجود بیاید، ایران انتظار ندارد پوتین مسیر استراتژیک خود را در قبال ایران تغییر دهد.
پوتین به‌خوبی از مواضع ضد روسی موجود در نهادهای آمریکایی و اروپایی آگاه است. در سه سال گذشته، روسیه با چالشی وجودی از سوی غرب مواجه شده است. بعید به نظر می‌رسد که پوتین اتحادهای دیرینه خود را به خطر بیندازد، به‌ویژه با کسانی که وفاداری خود را در لحظات حساس، مانند سوریه و کریمه ثابت کرده‌اند.


http://www.kerman-online.ir/fa/News/694348/تهران-و-مسکو-در-مسیر-استراتژیک
بستن   چاپ