کرمان رصد - بررسیهای علمی نشان میدهد که نقد اخیر علینقی مشایخی به رهبر معظم انقلاب اسلامی با شواهد و واقعیتها سازگار نیست و ادعای او از نظر علمی تأیید نمیشود. - اخبار حوزه امام و رهبری -
به گزارش گروه امام و رهبری خبرگزاری تسنیم، ابتدای هفته جاری بود که علینقی مشایخی کارشناس برنامه تلویزیونی «شیوه» اظهاراتی را مبنی بر اینکه اگر واقعاً ذهنیت توسعه در ایران جدی بود، بهجای تمرکز بر موضوعاتی نظیر مبارزه و حمایت از مقاومت در منطقه، میبایست عمدتاً پیرامون مسائل اقتصادی سخن گفته میشد، مطرح کرد و مخاطب نقد خود را مستقیما رهبر معظم انقلاب اسلامی قرار داد.
آقای علینقی مشایخی! نقد هم باید «شریف» باشد برهمین اساس، محسن ردادی پژوهشگر مسائل سیاسی و اجتماعی در یادداشتی که به صورت اختصاصی در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده، به راستیآزمایی اظهارات فوق پرداخته که متن این یادداشت به شرح زیر است:
«در برنامه تلوزیونی اخیر «شیوه» جناب آقای دکتر علینقی مشایخی، نقد محترمانهای نسبت به رهبر انقلاب اسلامی ابراز کردند. عباراتی که ایشان در برنامه بیان کردند چنین بود: «شما اگر سخنرانی و مصاحبههای افرادی که در قدرت یا نزدیک قدرت بودند را تکست یا متنش را بگیری و ببینی جه کلمات و عباراتی زیاد در آن تکرار میشود، درسته که ما در اول هر سال شعار سال تولید و... میدهیم، اما مصاحبه و سخنرانیهای افرادی که نزدیک به هسته قدرت هستند بیشتر چیست؟ من فکر کنم بیشتر متوجه مبارزه، مقابله با دشمن و فتنه و از این بحثهاست بیشتر و تمجید و تحسین مبارزینی که در خارج از کشور دارند کار میکنند». هرچند ایشان اسمی از رهبر انقلاب نبردند، اما مشخص بود که نقد ایشان به صورت مستقیم، رهبر انقلاب اسلامی را مخاطب قرار میدهد.
آقای مشایخی! امنیت و اقتدار را از توسعه حذف نکنید! به نظرم باید از این نقدها استقبال کرد. اولاً این نقدها که به شکلهای مختلف در رسانهها بیان شده و میشود نشان میدهد که در نظام جمهوری اسلامی هیچکس مصون از انتقاد نیست؛ دوم اینکه نقد و در پی آن ارزیابی باعث میشود که زحمتها و فعالیتهای افراد خدوم آشکار شود. سوم اینکه نقاط ضعف و خلأهایی که تاکنون از دیدهها پنهان بود، آشکار میشود. به عنوان مثال، در این یادداشت میخواهم به این موضوع بپردازم که آیا واقعاً بسامد موضوعهای «اقتصادی» در کلام رهبر انقلاب اسلامی، کمتر از «مبارزه، مقابله با دشمن و فتنه و تمجید از مبارزان خارج از کشور» بوده یا خیر؟ و اگر چنین نبوده، چرا تصمیمسازان نظام حکمرانی از وجود چنین گزارههای کلان اقتصادی و مدیریتی در اندیشه رهبر انقلاب اسلامی بیخبر هستند؟
خوشبختانه جناب آقای دکتر مشایخی در نقد خود، روش راستیآزمایی ادعایشان را هم به صراحت بیان کردهاند. ایشان فرمودند که با تحلیل محتوای مصاحبهها و سخنرانی رهبر انقلاب اسلامی مشخص شود که در این محتواها، اقتصاد بیشتر مورد توجه قرار گرفته یا بحثهای مربوط به مبارزه و فتنه و محور مقاومت؟ با توجه به رهنمود ایشان، کلیدواژههای مرتبط با این دو موضوع را در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی بررسی کردم که در جدول زیر نتیجه بیان میشود.
در چارچوب پیشنهاد ناقد محترم، 12 کلیدواژههای مرتبط با «مبارزه»، «دشمن»، «فتنه»(و «اغتشاش») و تحسین مبارزان خارج از کشور(«فلسطین»، «حزبالله»، «یمن» و...) استخراج و با 12 کلیدواژه مرتبط با اقتصاد مقایسه شد. اعدادی که در جدول نوشته شدهاند میزان بسامد این کلیدواژهها را در بیانات رهبر انقلاب اسلامی از زمان حضور ایشان در جایگاه رهبری بیان میکند.
| عبارتهای مرتبط با فتنه و محور مقاومت
| تکرار
| عبارتهای مرتبط با اقتصاد
| تکرار
|
| دشمن[1]
| 1659
| پیشرفت
| 1141
|
| مبارزه[2]
| 940
| اقتصاد
| 990
|
| فلسطین
| 562
| تولید
| 535
|
| حزبالله
| 206
| ثروت
| 479
|
| فتنه
| 165
| سازندگی
| 439
|
| یمن
| 122
| توسعه
| 375
|
| حماس
| 76
| صادرات
| 301
|
| سلیمانی[3]
| 61
| بازار
| 285
|
| اغتشاش
| 54
| فقر
| 263
|
| نصرالله
| 36
| کارگر
| 221
|
| هنیه
| 10
| اشتغال
| 221
|
| سنوار
| 4
| سرمایهگذاری
| 218
|
| مجموع
| 3895
| مجموع
| 5468
|
در جدول بالا، کلمات به ترتیب بسامد مرتب شدهاند و جمع آنها نشان میدهد که رهبر انقلاب اسلامی، 3895 بار کلمات مرتبط با دشمن و تحسین مبارزان خارج از کشور و... را به کار بردهاند و در مقابل 5468 بار کلمات مرتبط با اقتصاد را در سخنرانیهای خود تکرار کردهاند. یعنی توجه ایشان به موضوع اقتصاد حدوداً 29 درصد بیش از توجه به موضوعهای مرتبط با محور مقاومت است. بنابراین فرضیه و ادعای آقای دکتر مشایخی ابطال میشود که فرمودند:«من فکر کنم[کلام رهبر انقلاب] بیشتر متوجه مبارزه، مقابله با دشمن و فتنه و از این بحثهاست بیشتر و تمجید و تحسین مبارزینی که در خارج از کشور دارند کار میکنند». علاوه بر بررسی آماری، برای صحتسنجی ادعای جناب دکتر مشایخی از هوش مصنوعی نیز کمک گرفتم. بر اساس بررسی کلاندادهها، رهبر انقلاب اسلامی به موضوعهای اقتصادی توجه ویژهای داشتهاند. به عنوان مثال، در سالهای 1398 تا 1402، 30 تا 40 درصد از سخنرانیهای ایشان به مسائل اقتصادی اختصاص داشته است. در همین بازه زمانی، 15 تا 20 درصد از بیانات ایشان به موضوعهای مربوط به محور مقاومت و مبارزه با سلطهطلبی قدرتهای جهانی و صهیونیسم مرتبط بوده است. بنابراین با تحلیل کلاندادهها نیز مشخص میشود که تقریبا میزان توجه رهبر معظم انقلاب اسلامی به موضوع اقتصاد، تقریبا دو برابر موضوعهای مرتبط با محور مقاومت است.
با توجه به این دو بررسی علمی که انجام شد، نقد دکتر مشایخی بر رهبر انقلاب اسلامی با شواهد و واقعیتها سازگار نیست و از نظر علمی ادعای ایشان تأیید نمیشود. اما اجازه بفرمایید از منظری دیگر به موضوع نگاه کنیم. دکتر مشایخی، در تمام دوران پس از انقلاب اسلامی محل مشورت اقتصادی و مدیریتی در بالاترین سطوح بودهاند و ایشان در کارنامه خود مقام مشاور چند وزیر اقتصادی(مسکن، صنایع، نیرو و..) و سابقه عضویت در شورای عالی اداری با حکم رییسجمهور روحانی را دارند. اگر ایشان در مورد اندیشههای اقتصادی رهبر انقلاب اسلامی تا این اندازه غفلت دارند که حتی تخمین درستی از آن نداشته و تصور میکنند که تمام اندیشه و راهبردهای اقتصادی رهبر انقلاب اسلامی در شعار سال خلاصه شده، در این صورت بر اساس چه اصولی به وزرا و دستگاه مدیریتی کشور مشاوره داده شده است؟ بررسیهای این یادداشت نشان میدهد که رهبر انقلاب اسلامی در بیان اصول و سیاستهای اقتصادی کشور، کوتاهی نکردهاند. اما وقتی مشاور والامقام و استادی همچون دکتر مشایخی از این محتواها بیخبر هستند، میتوان چنین نتیجه گرفت که در این سه دهه، دستگاه اجرایی و دولتی کشور، با اصول و راهبردهای دیگری هدایت شده است. اغلب تصمیمسازان در نظام جمهوری اسلامی تحصیلکرده دانشگاههای غربی هستند. مثلا جناب آقای دکتر مشایخی، از دانشگاه امآیتی فارغالتحصیل هستند و قاعدتاً در نظریات خود متأثر از همان اندیشههایی هستند که در آن دانشگاه آموختهاند. وضعیت امروز نظام اقتصادی و حکمرانی را باید حاصل همان اندیشههایی دانست که این بزرگواران در آن کشورها آموختهاند و به نظام حکمرانی ارائه میکنند، نه نتیجه راهبری رهبر معظم انقلاب اسلامی.
برداشتی که من از سخنان دکتر مشایخی داشتم این بود که مشاوران و سیاستگذاران نظام مدیریتی و اقتصادی کشور، به صورت کلی از نظرات و رهنمودهای رهبر انقلاب اسلامی بیخبر هستند. بیخبری به معنای این است که هرگز این اندیشهها به مرحله اجرا نمیرسند. این یعنی نظام حاکمیتی در سطوح مختلف تصمیمگیریهای کلان و جزئی از اندیشه رهبران انقلاب اسلامی اشراب نمیشود. آنگاه این پرسشها مطرح میشود که چه اندیشه کلانی بر نظام اقتصادی و مدیریتی کشور حاکم است؟ وضعیت امروز اقتصاد و مدیریت کشور، حاصل کدامین اندیشه است؟ و چرا تا این اندازه مشاوران و تصمیمسازان از اندیشه رهبران انقلاب اسلامی منقطع هستند؟ اگر تا این حد از اندیشههای رهبران انقلاب اسلامی بیگانه هستند، در جایگاه سیاستگذاری برای جمهوری اسلامی ایران چه میکنند؟»
[1] هرچند تعدادی از کاربردهای کلمه دشمن در کلام رهبر انقلاب، متفاوت بود، اما آمار همه آنها ثبت شد. مثلا جایی رهبر انقلاب کلمه دشمن را چنین به کار میبرند: «آن دشمن درونی چیست؟ آن دشمن درونی عبارت است از بیانگیزگی، ناامیدی، بیحالی، بینشاطی، تنبلی؛ اینها دشمن ما است. ... این شد دشمن.»
[2] در برخی موارد، کلمه مبارزه به معنای جنگ با استکبار به کار نرفته و مثلا در معنای «مبارزه با کرونا» به کار رفته است. با این حال تمام جملاتی که در آن «مبارزه» به کار رفته بود در اینجا احصاء شده است. بنابراین، آمار شامل انواع و اقسام مبارزه(مبارزه با نفس، مبارزه با فساد، مبارزه با کرونا و...) هست.
[3] شهید سلیمانی، سرباز وطن بودهاند. اما از آنجا که فعالیتهای ایشان در خارج از مرزهای جمهوری اسلامی مورد توجه قرار گرفته، به نظرم مصداق فرمایش دکتر مشایخی قرار میگیرند و میتوانند به عنوان مبارزان خارج از کشور هم لحاظ شوند.
http://www.kerman-online.ir/fa/News/693415/آیا-رهبر-انقلاب-به-مبارزه-بیش-از-اقتصاد-پرداختهاند؟