کرمان رصد - اعتماد /متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
محمدعلی سبحانی: ترکیب نتانیاهو و ترامپ، خطر بزرگی برای ایران و عراق است
آریابرزن محمدی: عراق به دنبال مدیریت تنشها میان تهران و واشنگتن است
نصرتالله تاجیک: ایران و عراق صفحه جدیدی از روابط بسازند!
حدیث روشنی| سفر نخستوزیر عراق به تهران همزمان با تحولات برقآسای سوریه بار دیگر گمانهزنیها درخصوص شرایط پیچیده منطقه را افزایش داد، بالاخص آنکه پیش از این سفر ادعاهایی در باب پیام محرمانه واشنگتن به بغداد دال بر انحلال حشدالشعبی رسانهای شد؛ ادعایی که واکنش داخلی عراق را به همراه داشت و موجب شد تا سفر سودانی به تهران برجستهتر شود. این درحالی است که گروهی میگویند شاید نخستوزیر عراق در آستانه ورود ترامپ به کاخ سفید حامل پیامی از امریکا برای ایران باشد؛ پیامی که شاید بتواند گره کور رایزنیهای احتمالی را بگشاید. به این بهانه روزنامه اعتماد با هدف واکاوی ابعاد مختلف سفر نخستوزیر عراق به ایران با کارشناسان مسائل خاورمیانه گفتوگو کرده است. محمدعلی سبحانی، سفیر اسبق ایران در لبنان بر این باور است که بغداد نگران نوع مواجهه تهران و دمشق بعد از سقوط دولت اسد و نیز قدرت گرفتن گروههایی است که پیش از این از آنها تحتعنوان تروریست یاد میشده و این موضوع مقامات عراقی را به رایزنیهای مهمی با تهران واداشته است، اما آریابرزن محمدی، تحلیلگر مسائل خاورمیانه از منظری دیگر این سفر را بررسی کرد و به «اعتماد» گفت که آغاز به کار دولت دوم ترامپ و نگرانیهای اروپا احتمالا محور رایزنی ایران و عراق بود. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
محمدعلی سبحانی: ایران میتواند با امریکا و پادشاهیهای خلیجفارس رایزنی معناداری داشته باشد
محمدعلی سبحانی، سفیر اسبق ایران در بیروت در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب معنای سفر نخستوزیر عراق به تهران گفت: طی ماههای اخیر تحولات مهمی رخ داده که یکی از مهمترین آنها سقوط دولت بشار اسد در سوریه و روی کار آمدن دولتی کاملا متفاوت است. البته هیات حاکمه جدید به رهبری آقای جولانی، سیگنالهایی را برای ایران ارسال کرده و مدعی شده که اگر تهران نسبت به سوریه تحت رهبری این گروه رویکرد مناسبی داشته باشد، احتمال فراموش کردن گذشته وجود دارد. به باور سبحانی با این حال، حجم و عمق تحولات سوریه به گونهای است که زمان خواهد برد تا روابط ایران و سوریه در یک مسیر معقول و منطقی پیش برود و تنشی میان تهران و هیات حاکمه جدید ایجاد نشود، این گزاره برای عراق مطلوب خواهد بود. سبحانی در ادامه ادعا کرد که عراق نگران است که اختلافات عمیقی میان ایران و دولت جدید سوریه به وجود آمده و پس لرزههایش منطقه را درگیر کند، چراکه این کشور تجربه داعش را دارد و در این باره درگیر حساسیتهای جدی است. سفیر اسبق ایران در لبنان در باب ادعاها مبنی بر درخواست ادعایی امریکا جهت انحلال حشدالشعبی نیز گفت که طی هفتههای اخیر دولت و مرجعیت عراق در روزهای اخیر ضمن مخالفت با چنین درخواستی در این باره موضعگیری کردهاند و تاکید دارند که این گروه باید همصدا با نیروهای مسلح زیرنظر دولت عراق قرار بگیرد. سبحانی در ادامه متذکر شد که این نگاهی است که در بازه زمانی کنونی شیعیان عراق نیز به تدریج به آن نزدیک میشوند و همچنین نگران هستند که در عراق نیز تحولاتی مشابه سوریه رخ دهد یا اینکه چالشهایی میان بغداد و دمشق بروز کند. این نگرانی در آقای سودانی و دیگر گروههای عراقی و ایرانی به وضوح دیده میشود. به نظر میرسد که این مساله احتمالا یکی از محورهای جدی رایزنیها بوده است. این دیپلمات پیشین این را هم گفت که اما در مورد سایر مسائل، پیچیدگیهای عجیبی در منطقه به وجود آمده است. دخالتهای اسراییل در سوریه و جنایتهایی که در غزه و لبنان انجام داده است، احتمالا محور این رایزنیها بوده است. به باور سبحانی این سفر در شرایطی انجام شد که ترامپ به زودی وارد کاخ سفید شده و این موضوع در دنیا و مشخصا در ایران بسیار جدی است، چراکه ترکیب نتانیاهو و ترامپ میتواند برای منطقه و حتی برای ایران بسیار خطرناک باشد. بنابراین، اینکه عراق احیانا ابتکاری برای پیشبرد رابطه ایران و امریکا داشته باشد تا از بروز درگیریهای احتمالی میان دو بازیگر جلوگیری کند، قابل تأمل است، زیرا اولین بازیگری که در این درگیری احتمالی متضرر خواهد شد، عراقیها هستند. بنابراین محور دوم مذاکرات احتمالا به این موضوع مربوط میشود و اگر تدبیری صورت نگیرد ترکیب ترامپ و نتانیاهو میتواند رابطه ایران و عراق را تحت تاثیر قرار دهد. ایران باید به این موضوع به صورت جدی توجه داشته باشد تا بتواند حتیالمقدور از اتحاد ترامپ و نتانیاهو در رابطه با ایران جلوگیری کند. سبحانی اما در مورد مراودات اقتصادی میان تهران و بغداد گفت که اکنون مشخص شده که عراق کشوری است که مصالح و منافع خود را دنبال میکند و از همین رو این امکان وجود دارد که در مقاطعی در مسیر خواست ایران حرکت نکند چون امریکاییها در شکلگیری این نگاه نقش جدی دارند و عراقیها نیز به شدت نگران هستند که اتفاقاتی مشابه آنچه در سوریه رخ داد، برای نیروهای ایرانی احیانا در عراق تکرار شده و وضعیت عراق از حالت متعادل خارج شود و ترکشهایش کل منطقه را تحتتاثیر قرار دهد. سفیر اسبق ایران در لبنان در ادامه خاطرنشان کرد: براساس نگرانیها و واقعیتهای موجود، معتقدم که این تفکر در هیات حاکمه عراق شکل گرفته است که باید مساله حشدالشعبی و مسائل مربوط به حضور ایران در عراق به گونهای ساماندهی شود که عراق لطمه نبیند و با امریکا وارد درگیری نشود. به باور سبحانی، عراق همزمان نگران است که هدف حمله اسراییل و همچنین مورد معامله رویارویی احتمالی تهران و تلآویو قرار نگیرد. قاعدتا گفتوگوهای جدی میان ایرانیها و عراقیها در این زمینه انجام شده و خواهد شد که چگونه این مسائل را مدیریت کنند. به باور سبحانی نقش مرجعیت عراق و حضرت آیتالله سیستانی بسیار میتواند در این زمینه کارساز و مهم باشد، چراکه هم دولت عراق ملاحظه ایشان را میکند و هم امریکاییها به قدرت ایشان و تاثیرگذاریاش توجه دارند. نظر آقای سیستانی این است که حشدالشعبی باید باقی بماند، اما به عنوان نیرویی که به سازمان نظامی دولت عراق متصل باشد. این ممکن است بتواند یک راهحل میانه باشد که عراق را از مشکلاتی که ممکن است پیش بیاید دور نگه دارد. سبحانی در ادامه به «اعتماد» گفت: از همه اینها مهمتر اما این است که دولت ایران به برداشت دقیقی در این مورد برسد. در هر صورت، بخشی از سیاستهایی که ایران طی هفتههای اخیر در خاورمیانه اتخاذ کرده، با ناکامیهایی مواجه شده است. هر بازیگری که دچار ناکامی سیاسی میشود، باید محاسبات دقیقی داشته باشد و تلاش خود را افزایش دهد تا راهحلهای بهتری پیدا کند. سبحانی در پایان پیشنهاد کرد که باید به طور مستقیم و معنادار با طرفهای اصلی سیاستهای کنونی خاورمیانه، به ویژه امریکا، گفتوگو کنیم و در وهله دوم با کشورهای تاثیرگذار مانند عربستان، مصر و ترکیه که بزرگترین کشورهای تاثیرگذار در منطقه هستند، رایزنیهای فشردهای داشته باشیم. البته طبیعتا قطر و عمان نیز باید در این گفتوگوها مشارکت داشته باشند تا بتوانیم به طرحی برای آینده منطقه، بدون تنش و درگیری، دست پیدا کنیم.
آریابرزن محمدی:تحولات شام دغدغههای امنیتی عراق را افزایش داده است
آریابرزن محمدی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل خاورمیانه در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب محور رایزنیهای احتمالی ایران و عراق در جریان سفر سودانی به تهران گفت: به باور من سفر السودانی به تهران به دلیل تحولات سوریه و همزمانی این تحولات با آغاز به کار دور دوم ریاستجمهوری آقای ترامپ، اهمیت ویژهای دارد. طبیعتا عراق نگرانیهای امنیتی متعددی خواهد داشت. اول اینکه با شروع به کار دولت ترامپ، اگر مذاکرات ایران و امریکا به نتیجه نرسد و زمینه برای رویارویی هموار گردد، بهطور اجتنابناپذیری دود تنشها به چشم عراق خواهد رفت. طبیعتا یکی از نگرانیهای سودانی در ابعاد گستردهتر این موضوع خواهد بود. به باور محمدی مساله سوریه نیز یکی از دغدغههای منطقهای و امنیتی است که باعث نگرانی نخستوزیر عراق شده است. بالاخص آنکه گروههای رادیکالی که در سوریه حاکم شدهاند، افکار افراطی دارند. اگرچه این گروه نام خود را تغییر داده و تلاش کرده چهرهای متفاوت از خود به نمایش بگذارد، اما همچنان دارای هواداران مسلحی است که در قاب گروههای شبه نظامی فعالیت دارند. این گروهها افکار بسیار تندی دارند و احتمال آنکه ترکشهای ناامنی از سوریه به عراق، به ویژه به مناطق سنینشین، اصابت کند، وجود دارد. این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در ادامه به «اعتماد» گفت: طبیعتا آقای سودانی نگران است که سناریوی تصرف موصل توسط داعش، اینبار به بهانه متفاوتی اما با همان نتایج تکرار شود. اینبار نه داعش، بلکه گروههای مسلح افراطی دیگری ممکن است از سمت سوریه به مرزهای عراق وارد شوند و امنیت این کشور را برهم بزنند. به همین دلیل، سودانی طبیعتا تلاش میکند که رابطهای منطقی و دیپلماتیک با سوریه را حفظ کند تا در حد ضرورت، از آثار سوء سرایت تنشها به داخل خاک عراق پیشگیری کند. این استاد دانشگاه در ادامه خاطرنشان کرد: مساله ایران و امریکا نیز میتواند یکی از محورهای رایزنیهای تهران و بغداد باشد بالاخص آنکه با ورود ترامپ به کاخ سفید، نگرانی بغداد در باب رویارویی ایران و امریکا افزایش یافته است. اما همانطور که پیش از این ذکر کردم مساله مهم دیگری سرریز کردن مسائل داخلی سوریه به عراق و احیانا تشویق تهران جهت توسل به رویکردی دیپلماتیک در برابر حاکمان جدید دمشق است. این احتمال وجود دارد که آقای سودانی از آقای پزشکیان خواهش کرده که گزینه دیپلماسی را در اولویت قرار دهد. محمدی اما در ادامه گفتوگوی خود با «اعتماد» درمورد سرنوشت حشدالشعبی گفت: این موضوع از زمان حیدرالعبادی و پس از آن آقای کاظمی مطرح بود که دولت رسمی عراق باید کنترل بیشتری بر حشدالشعبی داشته باشد. این مساله همیشه یکی از موضوعات مجادلهبرانگیز در میدان سیاسی عراق بوده؛ بهطوری که احزاب سیاسی در این زمینه اتفاق نظر نداشتند. به باور این تحلیلگر مسائل منطقه در هفتهها و ماههای اخیر، با توجه به خروج موقت محور مقاومت از سوریه، این تصور بر پایتختهای منطقه و همچنین امریکا حاکم است که ایران و محور مقاومت در موضع ضعف قرار دارد و در این شرایط، میتوان زمینه را برای انحلال گروه حشدالشعبی هموار کرد تا این گروه تضعیف شود. در این میان باید گفت که برخی از گروههای سیاسی در عراق با این سیاست همسو هستند.
محمدی در ادامه این را هم گفت که البته بعید میدانم که دولت فعلی عراق توان ادغام کامل حشدالشعبی در ارتش این کشور را داشته باشد. با این حال، این یکی از موضوعاتی است که مورد رایزنی طرفین قرار گرفته و آقای سودانی تمایل دارد تا در این باره با تهران رایزنی داشته باشد. به باور محمدی البته که باید توجه داشته باشیم که در سال 2025 انتخابات پارلمانی در عراق برگزار خواهد شد و مساله حشدالشعبی و چشمانداز آینده یکی از موضوعات مهم و مطرح خواهد بود. اینجا جایی است که سیاست خارجی عراق با سیاست داخلی آن تا حدودی پیوند خورده و از این لحاظ برای آقای سودانی حائز اهمیت است. این تحلیلگر مسائل خاورمیانه در ادامه به «اعتماد» گفت: براساس دادههای رسانههای عراقی ظاهرا ائتلاف حاکم سه محور دارد: یک محور آقای سودانی، آقای حکیم و آقای العبادی و محور دیگر قیس خزعلی است که خود یکی از رهبران حشدالشعبی است. همچنین، محور دیگری به رهبری آقای نوری مالکی فعالیت میکند. در حال حاضر قدرت دراختیار محوری است که حامی ادامه فعالیت حشدالشعبی است. اما اینکه نتایج انتخابات چه خواهد شد، همچنان مشخص نیست و باید دید چه گزارهای بر انتخابات تاثیرگذار خواهد بود. محمدی در ادامه گفتوگوی خود خاطرنشان کرد: اما طبق سنت روسای پیشین عراق، سودانی نیز احتمالا در موارد مربوط به مسائل داخلی عراق با ایران مشورت خواهد کرد. این امر به معنای مداخله جمهوری اسلامی ایران نیست، اما آقای سودانی میتواند نظر مشورتی تهران را داشته باشد. به طور طبیعی، نظر مشورتی ایران این است که حشدالشعبی باید مدافع استقلال و حاکمیت عراق باشد و نباید تعطیل شود. این استاد دانشگاه در پایان اشاره کرد که نکته سوم اما این است که قبل از سفر آقای سودانی وزیر امور خارجه عراق با همتای فرانسوی خود رایزنی داشته است. وزیر امور خارجه فرانسه ابراز تمایل کرده بود که دور جدید یا دور سوم مذاکرات بغداد آغاز شود. این نشان میدهد که پایتختهای اروپایی نیز نگران ناامنی در منطقه هستند و تمایل دارند که حداقل پلتفرم و فرمی برای گفتوگوهای امنیتی میان رهبران منطقه و فرامنطقه تعریف شود، به نظر میرسد که آقای سودانی در این زمینه نیز با ایران مشورت و رایزنیهایی داشته است.
نصرتالله تاجیک:ایران باید الگوی تعاملش با مقاومت را با توجه به شرایط کنونی تنظیم کند
نصرتالله تاجیک، دیپلمات بازنشسته و سفیر پیشین ایران در اردن در گفتوگو با «اعتماد» و در باب چرایی سفر سودانی به تهران در این بازه زمانی گفت: سفر شخصیتهای سیاسی که معمولا به صورت دورهای انجام میشود، ضرورتا معطوف به محور یا موضوع خاصی نیست. بنابراین، نباید از سفر آقای السودانی به اردن، عربستان و ایران اینگونه استنباط کنیم که حتما موضوع خاصی بین این سه سفر وجود داشته. البته این روزها مساله خاورمیانه و سوریه مورد بحث همه محافل است. اما همه کشورها موضع واحد ندارند و طبعا این سفر میتواند بستری برای انتقال و اشتراک نقطه نظرات باشد و گزینه خوبی است. بنابراین، باید بیشتر به این موضوع توجه کنیم که آقای سودانی چرا به ایران آمده است و پیش از آن به چه کشورهایی سفر کرده و بعد از آن به کجا میرود؟! در این زمینه باید دو فرضیه را درنظر بگیریم: اول عراق به دنبال این است که پس از سرنگونی صدام و مشکلات داخلی، به جایگاه خود در منطقه بازگردد. از سالهای 1992، 2003 و 2006 به بعد، به ویژه با ظهور داعش و اشغال عراق توسط امریکا، این کشور دچار چالشهای داخلی شده و همچنان از آن رنج میبرد. لذا عراق علاقهمند است که نقشآفرینی کند و از این طریق جایگاه خود را پیدا کند. دوم اینکه عراق نمیخواهد میدان درگیریهای منطقهای و بینالمللی باشد. طبیعی است که اگر درگیریهایی مانند تنشهای ایران و عربستان یا ایران و امریکا به داخل عراق کشیده شود، این کشور نمیتواند تبعات امنیتی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این وضعیت را تحمل کند. نزدیکترین تحول در همسایگی عراق، وضعیت سوریه است و طبیعی است که تغییر نقش ایران در سوریه، عواقبی برای عراق به دنبال داشته باشد. مساله دیگری که وجود دارد و آن موضوع گروههای مقاومت در عراق است، به ویژه حشدالشعبی و دیگر گروههایی که در این کشور فعالیت دارند. به باور این دیپلمات پیشین، پیش از سقوط بشار اسد، این بحث وجود داشت که نیروهای حشدالشعبی به سمت سوریه بروند تا با گروههای مسلح سوری مقابله کنند. اکنون این نگرانی وجود دارد که اگر اوضاع سوریه بهبود نیابد و گروههای مختلف نتوانند همصدا شوند، درگیریها به داخل عراق کشیده شود. بنابراین، عراقیها دغدغههایی دارند که این مسائل را با سایر کشورها مطرح میکنند و ایران به عنوان کشوری صاحبنظر در منطقه و تاثیرگذار در سوریه، گزینهای مناسب برای رایزنی در این مقطع است. ایران هم قدرت سازنده دارد و هم تخریبی و اینگونه سفرها میتواند ظرفیت دیپلماسی را افزایش دهد. تاجیک در ادامه خاطرنشان کرد: به عراقیها تمایل دارند که سوریه هر چه سریعتر به آرامش برسد تا ناامنی و بیثباتی به کشورهای همسایه و عراق سرایت نکند. عراق به اندازه کافی با چالشهای داخلی مواجه است و تلاش میکند مرزهای خود را امن نگه دارد تا اوضاع داخلی را ساماندهی کند. در خبرها هم بود که ممکن است آقای سودانی پیامی از هیات تحریر الشام حاکمان جدید سوریه برای ایران داشته باشد. اگرچه من هنوز به صحت این اخبار یقین ندارم، اما اگر درست باشد، میتواند اتفاق خوبی باشد. در این زمینه ایران باید سریعا ارتباط خود را با دمشق برقرار و تقویت کند تا برای حفظ سرمایهگذاریهای ایران در سوریه بتوانیم سریعتر از این فضای مبهم عبور کنیم. بنابراین، سفر آقای سودانی شامل مسائل دوجانبه، چندجانبه و منطقهای و بینالمللی خواهد بود. تاجیک در ادامه گفتوگوی خود با «اعتماد» تاکید کرد: مسوولان سیاست خارجی ایران اعلام کردهاند که علیرغم سناریوسازیها و احتمالاتی که در رسانهها مطرح میشود، هیچ تبادل پیامی میان ترامپ و ایران وجود نداشته است. با توجه به اینکه ترامپ هنوز به طور رسمی وارد کاخ سفید نشده، بعید میدانم که این سناریوسازیها و اخبار ادعایی درباره انتقال پیام به ایران صحت داشته باشد. شخصیت ترامپ را میشناسیم و میدانیم که او از وسایل ارتباط جمعی و رسانههای اجتماعی برای انتقال پیامهای خود استفاده میکند. بنابراین، ادعاهایی که مطرح میشود مبنی بر اینکه او خط و نشان کشیده یا پیامهایی ارسال کرده، بعید به نظر میرسد. اینکه در آینده از طریق عراق پیامی ارسال شود، بستگی به شرایط دارد و کشورهای مختلفی مانند قطر و عمان نیز میتوانند حامل پیام باشند. باید کمی صبر کرد تا ببینیم ترامپ از کدام بازیگر استفاده خواهد کرد. اما آقای سودانی با مسوولان ایرانی در باب گروههای مقاومت در عراق رایزنی داشته است، ولی اینکه نحوه تعامل عراق با این موضوع به چه صورت پیش میرود، بستگی به زمان دارد و باید کمی صبر کنیم تا اطلاعات بیشتری منتشر شود. طبیعی است که در این شرایط عراق نمیخواهد میدان درگیری کشورهای دیگر باشد و بحث نیروهای مقاومت و کارکرد آن در آینده در سطوح مختلف مورد بحث قرار گرفته است. اما جزییات در باب اینکه آیا تصمیمی اتخاذ شده، باید توسط بدنه کارشناسی دستگاههای مختلف سیاست خارجی بررسی شود و مواضع رسمی اعلام گردد. این پروسه زمانبر خواهد بود. مواضع ایران همچنان حول محور حمایت از گروههای مقاومت و تداوم فعالیتهای ضدامریکایی و ضد اسراییلی این گروهها است. اما چگونگی ظهور و بروز آن بستگی به توازن قوا و اوضاع داخلی عراق و تحولات منطقه و سوریه دارد که لرزان است. شخصا معتقدم که عراق برای ایران به نوعی دروازه ورود به دنیای عرب است. با عراق روابط تمدنی، تاریخی و فرهنگی داریم و این بر همه جوانب رابطه دو کشور سایه میاندازد. به باور تاجیک ایران باید دو بحث را با عراق دنبال کند: یکی روابط دوجانبه که باید در این زمینه صفحات جدیدی به آن اضافه کنیم، به ویژه در بخش اقتصادی.در همین راستا باید در صحنه عراق حضور بیشتری داشته باشیم. علیرغم علاقه مردم عراق به صنایع و تولیدات ایرانی، به دلیل مشکلات میان دستگاههای ذیربط، نتوانستهایم بهخوبی در بازار عراق حاضر شویم. لذا باید روابط را در عمل و نه صرفا حرف، منظمتر کنیم و صرفا به بحثهای طایفهای محدود نکنیم. ظرفیتهای دیگری نیز وجود دارد که باید شکوفا شود. از جهت روابط چندجانبه نیز اگر بتوانیم یک رابطه دوجانبه قوی با عراق داشته باشیم و دغدغههای عراق را رعایت کنیم، در این صورت عراق میتواند یک نمونه همکاری خوب ایرانی-عربی و حلقه واسط ما با کشورهای عربی دیگر باشد. تاجیک در ادامه گفتوگوی خود با «اعتماد» تاکید کرد: مساله دیگر مساله منطقهای است که تبعات بینالمللی دارد و آن نحوه ارتباط سیاسی و اداری ایران با گروههای مقاومت است. گروههای مقاومت بر اساس خودباوری گروههایی از مبارزین برای دفاع مشروع و جلوگیری از تضییع حق شکل گرفته است. اما ایران باید رفتار و الگوی تعامل خود را در ارتباط با این گروهها با توجه به شرایط کنونی تنظیم کند تا این گروهها بدون ایجاد مشکلات داخلی بهتر و زودتر به اهدافشان برسند. باید به این نکته توجه کنیم که گروههای مقاومت نباید در تضاد با منافع ملی خود، با ایران در تعامل باشند.به باور این کارشناس مسائل خاورمیانه، در شرایط کنونی ایران و عراق باید صفحه جدیدی در روابط دو و چندجانبه بگشایند. رفتار اداری و سیاسی ایران در ارتباط با گروههای مقاومت باید دگرگون شود و با در اولویت قرار گرفتن ابعاد ملی آنها از محوریت نظامی خارج و جنبه سیاسی، اجتماعی مدنی به خود گیرد. مقاومت یکی از ابعادش نظامی است و مولفههای دیگر هم دارد و به دلایلی غفلت شده و باید جنبههای اصیل مقاومت ضداستکباری کشف، ادبیاتسازی و نظریهپردازی شود و در روند سیاسی-اجتماعی کشورهای منطقه درآید. مهم این است که چهرهسازی از نماد مقاومت باید مطابق روز گردد. البته بخشی از مشکل تهران و بغداد برمیگردد به اینکه امریکا به نوعی برای خود حق سیاسی-اقتصادی در عراق قائل است! و این در تضاد با درک ایران از اهداف و حضور امریکا در عراق است. ایران به حضور امریکا و اسراییل در کشورهای همسایه خود حساس است و حتی ایران این حضور را با بدبینی دنبال میکند و این مساله میان عراق و ایران دردسرساز میشود. یعنی ایران و امریکا اگر بتوانند مشکلات خود را رو در رو حل کنند طبعا به ثبات و آرامش در منطقه هم منجر خواهد شد.