کرمان رصد
سرمقاله شرق/ تأملی بر همایش وفاق ملی
يکشنبه 23 دي 1403 - 13:51:21
کرمان رصد - شرق / «تأملی بر همایش وفاق ملی» عنوان یادداشت روز در روزنامه شرق به قلم کیومرث اشتریان است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
آیا لازم است که عبارت «دعوا نکنیم» را تعریف کنیم؟ آن‌گاه که دعوایی در میان باشد و همگان آن دعوا را می‌بینیم، روشن است که نیازی به تعریف «دعوا» نداریم. گروهی که با یکدیگر در منازعه و دعوا هستند را دعوت به آرامش می‌کنید؛ همین. این جان کلام وفاق است. برای اینکه وفاق داشته باشیم، ضرورتا نیازی نیست که وفاق را تعریف کنیم، چراکه وفاق یک روحیه و روش و رویکرد است؛ به همین سادگی. وفاق به مثابه راه یعنی که در تعاملات اجتماعی و سیاسی رویکردی همکارانه داشته باشیم. پس از آن است که می‌توان گفت‌وگو را آغاز کرد. اگر اصل بر دعوا باشد، گفت‌وگویی شکل نمی‌گیرد، مسئله‌ای تعیین نمی‌شود، راه‌حلی جست‌وجو نمی‌شود و قرار و مداری شکل نمی‌گیرد.
مجموعه همایش‌های وفاق ملی که در تهران و شهرستان‌ها و به مدت سه ماه در حال برگزاری است، با همین نگاه شکل گرفته است. وفاق یک کارگاه آموزشی ملی است که نقش‌های چندگانه‌ای دارد. یک نقش سیاسی دارد که عبارت از آن است که نیروهای سیاسی به آزمون وفاق بپردازند. بدیهی است که شماری در میان نیروهای سیاسی هستند که اصطلاحا «به هیچ صراطی مستقیم نیستند» و البته پژواک بلند و مدعای سنگین‌تر از وزن واقعی خود دارند. گفت‌وگوی دائمی نیروهای ملی (تأکید می‌کنم گفت‌وگوی دائمی) می‌تواند آن پژواک را در جای واقعی خود بنشاند و حد و حدود آن را نمایان کند و نقش تخریبی آن را برای تمدن‌سازی ملی آشکار کند. اما اگر بخواهیم اسیر یأس حاصل از آن پژواک‌های بلند شویم، طبیعی است که باید وفاق را تعطیل کنیم. اساسا موضوع وفاق آن گروه‌های اندک نیستند. باید از آنها گذر کرد و با اعتمادبه‌نفس گفت‌وگوی عمومی را در فضای رسانه‌ای در پیش گرفت و به تکرار و تکرار آن پرداخت. این یک «سیاست سیاسی رسانه‌ای» و یک «پروژه سیاسی» است که نه ضرورتا و انحصارا از سوی دولت بلکه باید از سوی نیروهای مدنی و احزاب سیاسی در پیش گرفته شود تا به خلق گفتمانی فراگیر نائل شوند. نمی‌توان کشور را به حال خود رها کرد تا ملعبه شماری اندک از افراطیون این سو و آن سو شود. سخن، قدرت است و «پردازش جمعی سخن» در جامعه یک «پروژه سیاسی تولید قدرت» از سوی نیروهایی است که نمی‌خواهند جامعه سیاسی متلاشی شود و قدرت عمومی کاهش یابد تا کشور در معرض نابودی و تجزیه قرار نگیرد.

وفاق، اما یک نقش تربیتی نیز دارد و هدف آن تربیت سیاسی جمعی است تا جوانان این راه را به عنوان راهی «استاندارد» برای خواسته‌ها و مطالبات خود در پیش گیرند و از اقدامات کور و مخرب بازداشته شوند. دیده‌ایم که چگونه نوجوانان و جوانان اسیر جریان‌های سیاسی کور شده‌اند که بعضا نتیجه‌ای معکوس داشته است. وفاق به مثابه راه و روحیه همین هدف را در پی دارد و بر آن است که «سخن»، مهم‌ترین ابزار برای پیکار سیاسی، برای رشد اجتماعی و برای تمدن‌سازی است.
در همایش وفاق ملی گفتم که چگونه یک عبارت ساده «دعوا نکنیم» دستمایه‌ای شد برای فراخوان به اندیشمندان کشور تا درباره وفاق بیندیشیم. این عبارت ساده ابتدا در حلقه گزینش مدیران سیاسی خود را نشان داد و البته دچار کج‌فهمی شد اما هنوز دچار کژکارکردی نشده است. حداقل امیدهایی برای ادامه آن در گسترش دامنه رفع فیلترینگ، در بررسی مجدد FATF، در مذاکراتی که در پیش گرفته خواهد شد و... وجود دارد. به تعبیر زیبای استاد ارجمند آقای دکتر مقصود فراستخواه، آقای پزشکیان باید روایت اجتماعی رأی انتخاباتی خود را دریابد. یعنی عبارت ساده دعوا نکنیم یا واژه وفاق یا رأی ملت، واجد یک معنای اجتماعی و حامل یک روایت اجتماعی است که توسط جامعه تعیین می‌شود و نه توسط خود گوینده؛ بنابراین باید همان را در نظر بگیرد. در چنین صورتی است که عبارت «دعوا نکنیم» می‌تواند به رویکرد وفاق ملی تبدیل شود و فرصتی برای گشایش سیاست‌ورزی و دوری از تخریب در جامعه ایرانی باشد. وفاق کمک می‌کند که تعدیل‌هایی از سوی طرف‌های منازعه در داخل در رفتار خود شکل گیرد، بی‌محابا به سراغ مذاکره و تفاهم با طرف‌های خارجی نرویم، در قرارداد با آنان ملاحظات حداکثری را در منافع ملی داشته باشیم و در یک کلام هموطنانی از جناح‌های گوناگون رقیب را از خود هراسان نکنیم. یک کارآفرین اقتصادی، یک فعال سیاسی، یک مدیر فرهنگی، یک کشاورز ساده، یک کار موفق می‌کند...
این کار موفق توسط یک پژوهشگر تعمیم نظری پیدا می‌کند و تبدیل به یک الگوی فعالیت می‌شود و در جامعه گسترش می‌یابد. ایده وفاق ظرفیت توسعه مفهومی دارد و ضروری است که به قامت یک منظومه معنایی درآید تا به الگوی عملیاتی تبدیل شده و گسترش یابد. البته پژوهشگران و متفکران و نیروهای سیاسی نیز پیش از این به روش‌های گوناگون و عباراتی متفاوت درباره همین موضوع اندیشیده، نوشته‌ و گفته‌اند. همایش وفاق ملی نتیجه به هم پیوستن جریان سیاسی، جریان اجتماعی و جریان فکری است.
وفاقی که توسط رئیس محترم جمهور مطرح شد، اگر بخواهد عملیاتی شود و حداقل در بدنه دستگاه اداری گسترش یابد، باید مفهوم‌پردازی شود و به یک منظومه فکری تبدیل شود تا در بدنه قوه مجریه به خوبی فهم شود و جامه عمل بپوشد.
بنابراین اگر بخواهیم یک منظومه فکری بسازیم، باید بر این نکات تمرکز کنیم که:
- وفاق یک راه و روش حکمرانی است و نه ابزاری برای تقسیم غنایم مدیریتی.
- وفاق نحوه تعامل مدنی است.
- وفاق آغازی برای گشودن راه همکاری‌های ملی است و دامنه آن نه‌فقط حوزه سیاست بلکه حوزه‌های گوناگون اجتماعی و فرهنگی را در‌بر می‌گیرد.
-وفاق درمان دردی است که در جامعه وجود داشت و البته هنوز هم وجود دارد و آن هم درد واگرایی، ضدیت، اختلاف، ترویج غضب و تحکیم تعصب بود.
امید است که این همایش راهی بگشاید تا بتوانیم گفت‌وگوی ملی را توسعه دهیم و دامنه وفاق ملی را نه در حلقه‌های تنگ جناحی و گزینش مدیریت‌های اجرائی و تقسیم غنایم سیاسی بلکه در سطوح مدنی، اجتماعی، محیط‌زیستی، اقتصادی و فرهنگی گسترش دهیم. وفاق یک راه و روش است.
این همایش با مشارکت گروه‌های گوناگون سیاسی و در شهرهای مختلف ازجمله تهران، قم، اصفهان، کرمانشاه، اهواز، ایلام، بجنورد، تبریز، همدان و کرمان برگزار شد. مقالات رسیده توسط انجمن علوم سیاسی، انجمن صلح و انجمن جامعه‌شناسی ارزیابی شد.

http://www.kerman-online.ir/fa/News/692705/سرمقاله-شرق--تأملی-بر-همایش-وفاق-ملی
بستن   چاپ