کرمان رصد - کیهان /متن پیش رو در کیهان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران گفت: نگاه آقای هاشمی به توسعه و حکمرانی، نگاهی آمرانه یا توسعه آمرانه بود او این نگاه را تا پایان حفظ کردند.
محمد عطریانفر، معاون سیاسی وزارت کشور در دولت هاشمی، در پاسخ این سؤال «هممیهن» که «آیا دیدگاهها و نظرات آقای هاشمی درباره مردم در زمان پس از ریاستجمهوری با دوره ریاستجمهوری تغییری داشت؟»، اظهار کرد: آقای هاشمیرفسنجانی یک نقطه عطفی در نوع نگرشاش نسبت به جامعه و حکمرانی وجود دارد که آن را میتوان شناسایی کرد و مورد تاکید قرار داد و این نقطه دقیقاً به حوادث بعد از سال 84 به بعد و به صورت دقیقتر از سال 88 به بعد برمیگردد. ایشان شخصیتی بود که در امر حکمرانی، نگاهش عمدتاً آمرانه بود و از منظر ضرورت حل مشکلات و مسائل مردم به موضوعات نگاه میکرد.
وی افزود: بهخصوص با توجه به حوادثی که بعد از جنگ بر ملت ایران حادث شد، ایشان بر این باور بود که ما در این فرصت اندک تاریخی چارهای نداریم جز اینکه همه همت خودمان را برای تقویت زیرساختها، رفع مشکلات زندگی مردم و ایجاد امید به آینده تجمیع کنیم و بر پایه چنین نگاهی، احساس عمومیشان این بود که برای همفکری با بدنه روشنفکری جامعه، زمانی را برای از دست دادن نداریم و تلقیشان این بود که جامعهای که هنوز به زمینههای توسعهیافتگی نرسیده است، باید کادرهای نظام و نیروهای کارآمد و توانمند که تجارب ارزشمندی هم در مقاطعی داشتند، اهتمام کنند و جامعه را یک گام به جلو ببرند و استعدادهایی را فراهم کنند تا جامعه با آن همراهی کند.
در واقع این نگاه، نگاهی است که ما تحت عنوان رویکرد آمرانه یا توسعه آمرانه به آن توجه داریم و آقای هاشمی این نگاهشان را تا پایان حفظ کردند. آن جمله معروف ایشان که در پارلمان اشاره کردند که من به جای همه وزیران کابینه سیاسی هستم و نیازی نیست که وزیران سیاسی باشند، در مقام تحقیر وزرای خودش نبود. بلکه پیام این بود که الان وقت برای مجادلههای روشنفکری و سیاسی نیست و باید همه تلاش کنیم که مشکلات و خرابیهای دوران جنگ را مرتفع کنیم و ایران را به مرحله و آستانهای از توسعهیافتگی برسانیم و در آینده فرصت برای بحثها وجود دارد. کمااینکه در پایان دوره مسئولیت خودش که کار به آقای خاتمی واگذار شد، آن رویکرد آقای خاتمی که ورود به یک نگاه توسعه سیاسی و اجتماعی بود را آقای هاشمی به رسمیت میشناخت، اگرچه هیچگاه نسبت به بداخلاقیها و تندروهای دوستان جریان اصلاحات رضایت نداشت و منتقد بود و حضرات هم بعد از سالها به این نقطه رسیدند که در حق آقای هاشمی افراط کردند.
عطریانفر در ادامه و در حالی که هاشمی را قائل به مدیریت و توسعه آمرانه میدانست، گفت: آقای هاشمیرفسنجانی، استدلالشان این بود که ما لاجرم نیازمند حضور احزاب قدرتمند برای دست به دست شدن قدرت سیاسی هستیم و اجازه دهیم که نحلههای فکری با هم رقابت کنند. من از خود ایشان شنیدم که میگفت تا زمانی که روحانیت مدعی سیاستورزی تام و تمام باشد، احزاب در ایران شکل نخواهد گرفت. تلقیاش این بود که این تمامیتطلبی، خودشیفتگی بیش از حد و اینکه در عرصه سیاست فقط روحانیت مدعی حضور باشد و جایی برای هیچ رقیب دیگری به رسمیت شناخته نشود، این مورد نقد آقای هاشمی بود و اتفاقاً به همین دلیل بود که بین دوره اول و دوره دوم مدیریت در دولت، ایشان این موقعیت را فراهم کردند که افرادی از دولت که علاقه دارند، گفتمان دیگری را ترویج و پیگیری کنند، که بعدها نامش کارگزاران سازندگی شد و آقای هاشمی پشتیبان این نظریه
بود.
بخش اخیر سخنان عطریانفر متناقض است چه این که او خودش هم روحانی بود و برخی از حامیان کارگزارانی وی دنبال تغییر قانون اساسی بودند تا هاشمی برای بار سوم رئیسجمهور شود. از سوی دیگر، معنای تنوع بخشی به سیاست و رقابت این نبود که هاشمی از مدیران خود در دولت بخواهد حزبی دولتی تاسیس کنند. ثالثا هاشمی تا قبل از انتخابات خرداد 1376 متحد سنتی ناطق نوری بود که در کسوت روحانیت حضور داشت، اما بنابر گفته حسین مرعشی، هاشمی چند ماه قبل از انتخابات ریاستجمهوری از کارگزاران خواست که سراغ حمایت از خاتمی بروند. دست بر قضا خاتمی نیز روحانی و از وزرای سابق دولت هاشمی بود اما در فضاسازی تبلیغاتی اینگونه وانمود شد که ناطق طرفدار وضع موجود و خاتمی خواستار تغییر وضع موجود است. با این حیله تبلیغاتی خاتمی در حالی نماینده تغییر شد که اعضای حزب دولتی کارگزاران پیشاپیش در دولت او زنبیل گذاشته بودند! دو دهه پس از این ماجرا، آقای هاشمی در انتخابات سال 1392 نامزد شد و پس از رد صلاحیت، از نامزد دیگری حمایت کرد که او هم در اسم و رسم، روحانی بود.
http://www.kerman-online.ir/fa/News/692388/عطریانفر--نگاه-هاشمی-به-توسعه-آمرانه-بود