کرمان رصد - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
در پی توافق هاشمیرفسنجانی و گورباچف آخرین و پیشرفتهترین تسلیحات استراتژیکی شوروی اعم از هواپیماهای جنگی سوخو و میگ، زیردریایی، موشک و تانک در اختیار ایران قرار گرفت. در این جلسه سری، گورباچف یک برگه سفید با امضا آورد و گفت بالای این برگه سفید اما زیر آن 12 امضای اعضای دفتر سیاسی شوروی است. وی خطاب به مرحوم هاشمی گفت؛ شما هر تسلیحاتی بخواهید و بنویسید، ما در اختیار شما قرار خواهیم داد.
داود دشتبانی| ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی با مشکل خرید تسلیحات نظامی پیشرفته بهویژه هواپیماهای جنگنده مواجه شد. محمدرضاشاهپهلوی با خرید سلاحهای بهروز آمریکایی بهویژه در دوره نیکسون یکی از مهمترین خریداران سلاحهای آمریکایی بود و خرید نظامی ده میلیارد دلاری او از نیکسون در زمان خود بزرگترین قرارداد نظامی جهان محسوب میشد و ارتش ایران را به هواپیماها و موشکهایی مجهز کرد که تنها در اختیار ارتش آمریکا بود.
این سلاحها در جنگ هشتساله ایران و عراق به کار آمد و بهویژه در سالهای نخستین جنگ که هنوز ایران نتوانسته بود انسجام نیروهای دفاعی را ایجاد کند نقش مهمی در واکنش ایران داشت. عمده هواپیماها و تسلیحات بازمانده از زمان پهلوی در دوران جنگ تحمیلی استفاده شد و آسیب دید. با گذشت زمان نیز زرادخانه نظامی ایران نیاز به بازسازی داشت و ایران مترصد فرصتی برای برقراری روابط با یکی از قدرتهای بزرگ بود تا بتواند این ضعف را جبران کند و به نظر میرسید تنها گزینه ممکن رابطه با شوروی است.
پیش از انقلاب تا پایان جنگ تحمیلی
شوروی پس از جنگ جهانی دوم از روابط نظامی ایران و بلوک غرب بیمناک بود و بهویژه پس از استقرار موشکهای ناتو در ترکیه و بحران موشکی کوبا بین دولتهای اتحاد شوروی و ایران، در 15 سپتامبر 1962، یادداشتها درباره عدم واگذاری حق استقرار پایگاههای موشکی دیگر کشورها در خاک ایران مبادله شد. ایران که به عضویت پیمان امنیتی مرکزی سنتو درآمده بود، در عین حال تلاش کرد حُسننیت خود را به شوروی نشان دهد و در قالب یادداشتهایی به مسکو اطمینان داد که اجازه استفاده نظامی از خاک خود علیه شوروی را نخواهد داد.
مجموعه اقدامات شاه در این دوره به توسعه روابط شوروی و ایران در بسیاری از رشتهها، از جمله نظامی و فنی، منجر شد. شوروی با مشارکت در نوسازی صنعتی ایران در انتقال برخی فناوریهای نظامی نیز پیشقدم شد. شوروی در دهههای پایانی عمر خود تلاش داشت با تکیه بر منافع اقتصادی به مشارکت با کشورهای کمترتوسعهیافته بپردازد و اولویت سیاسی صدور انقلاب بولشویکی و زمینهچینی برای انقلاب جهانی را کنار گذاشته بود.
بر همین اساس با تحویل انواع مختلف تانک، نفربرهای زرهپوش، وسایل نقلیه زرهی، توپ و هویتزرها، سیستمهای پدافند هوایی، سامانههای ضدتانک، تجهیزات مهندسی و تجهیزات ارتباطات رادیویی به ارتش ایران کمک کرد. کارشناسان شوروی برای تعمیر و نگهداری این تکنیکها در سال 1352 مجتمع کارخانه بابک در نزدیکی تهران را ساختند که تا امروز پایگاه اصلی تعمیر نیروی زمینی ایران است.
در طول 15 سال قبل از انقلاب اسلامی صدها نفر از کارشناسان نظامی شوروی برای بهرهبرداری این تجهیزات در ایران حضور پیدا کردند و حدود 500 کارشناس ایرانی نیز در شوروی آموزش دیدند که البته با جمعیت 45 هزار نفری مستشاران نظامی آمریکایی در همین دوره قابل مقایسه نبود.
پس از وقوع انقلاب در ایران و سرنگونی شاه انتظار میرفت وضعیت رابطه ایران و شوروی تغییر کند اما انقلاب اسلامی با شعار «نه شرقی، نه غربی» رابطه با مسکو را نیز پس زد و با وجود آنکه ایرانیها همانند آمریکا با شوروی به ستیزه برنخاستند و در ظاهر روابط دو کشور پابرجا بود اما در جنگ ایران و عراق، شوروی بیشترین حمایت نظامی و تسلیحاتی را از عراق انجام داد و با وجود آنکه در نیمه دوم جنگ، ایران توانست از سایر کشورهای بلوک شرق سلاحهای مورد نیاز خود را تامین کند اما هرگز به صورت مستقیم طرف معامله شوروی نبود و مسکو حاضر نشد روابط نزدیک خود با صدام را فدای سود اقتصادی فروش سلاح به ایران بکند.
اکبر هاشمیرفسنجانی دوشنبه 8 دیماه 1359 در گفتوگو با خبرنگاران درباره خرید سلاحهای پیشرفته از شوروی گفت: «آنچه که خواست اول ماست، این است که هیچ ملتی گرفتار سلاحهای پیشرفته که خیلی گران است و آثار تخریبی زیادی هم دارد، نشود. اصولاً دلمان میخواهد بیشتر به سلاحهای تدافعی مجهز باشیم تا به سلاحهای تهاجمی. گاهی ممکن است چیزهایی که انسان نمیخواهد، برایش تهیه بشود.»
با این حال ایران هرگز موفق نشد در دوران جنگ تحمیلی به صورت مستقیم از شوروی سلاح خریداری کند. آمریکا و حتی اسرائیل برخلاف شوروی تمایل داشتند در مقابل صدام که در آن دوره محور حمایت از آزادی فلسطین در جهان عرب محسوب میشد و روابط نزدیکی نیز با شوروی داشت از طریق دلالان غیرمستقیم از ایران حمایت تسلیحاتی کنند تا صدام نتواند در این جنگ پیروز شود. ایران از طرق مختلف و با سختی و محدودیت فراوان خریدار سلاح هر دو بلوک شرق و غرب بود که با چند واسطه و از طریق کشورهای اقماری به خواستههای خود دست مییافت.
گورباچف و جمهوری اسلامی ایران
نامه عرفانی و اخلاقی امامخمینی به میخائیل گورباچف آخرین رهبر اتحاد جماهیر که اصلاحات در شوروی را آغاز کرده بود در مسکو به تمایل ایران برای برقراری روابط استراتژیک با شوروی تعبیر شد و بر همین اساس سفر تاریخی آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی رئیس وقت مجلس شورای اسلامی از شوروی برنامهریزی شد. در جریان سفر شواردنادزه وزیر امورخارجه شوروی که پاسخ سیاسی گورباچف به نامه امام خمینی را به تهران آورده بود مذاکرات در مورد خرید تسلیحاتی ایران از شوروی آغاز شد.
هاشمیرفسنجانی روز هشتم اسفند 1367 در تهران با وزیر خارجه شوروی ملاقات میکند و مینویسد: «شواردنادزه، وزیر خارجه شوروی آمد. از پیام امام و ملاقات امام اظهار خشنودی کرد. با اینکه امام پس از صحبت او، جمله نظر من اینها نبود و میخواستم جهانی دیگر را به روی آقای گورباچف باز کنم، از جا بلند شدهاند و او ناراحت شده ولی بعد با کیفیت پخش خبر راضی شده است.
بهطور جدی خواستار تحسین و توسعه روابط و خروج آمریکاییها از خلیج فارس و حل مسئله افغانستان شد و من هم تایید کردم و پیام گورباچف را درخصوص تاکید بر سفر من به روسیه داد و من هم قبول کردم و گفتم وزرای خارجه، وقت سفر را تعیین کنند.» وزیر وقت امور خارجه شوروی در جریان همین سفر تقاضای جلسه خصوصی کرده بود. رفسنجانی مینویسد: «با حضور دکتر ولایتی و مترجم صحبت کردیم. گفت درباره معاملات تسلیحاتی پس از مراجعت به مسکو، به آقای ولایتی جواب مثبت میدهد.»
ایران پس از جنگ ویرانگر با عراق، در موقعیت دشواری نهتنها در اقتصاد بلکه در تامین تجهیزات نظامی برای نیروهای مسلح قرار داشت و در حالی که کشورهای غربی از فروش اسلحه به ایران خودداری میکردند شوروی میتوانست دریچه جدیدی به روی ایران بگشاید. در پانزدهم فروردین 1368، هاشمی خبر میدهد که علیاکبر ولایتی، وزیر وقت امور خارجه از سفر به مسکو بازگشته و به او گزارش این سفر را داده است: «گورباچف و شواردنادزه خیلی گرم گرفتهاند و اعلان آمادگی برای همکاری در امور تسلیحاتی و اقتصادی و سیاسی کردهاند. تصمیم نهایی را موکول به زمان سفر من به شوروی کردهاند. زمان سفر را اواخر خرداد و یا اوایل تیرماه سال جاری مناسب میدانند.» این سفر بلافاصله پس از درگذشت امام خمینی، بنیانگذار جمهوری اسلامی و درحالیکه هاشمیرفسنجانی هنوز رئیس مجلس شورای اسلامی بود اتفاق افتاد.
نوبری سفیر ایران در شوروی درباره چگونگی ترتیب سفر هاشمی به مسکو میگوید: «در زمان سفر رئیس پارلمان وقت به مسکو، ایشان به بنده گفتند سفر به مسکو که آن زمان امالقراء کفر نامیده میشد و مردم بهخاطر بمبها و موشکهای دوران جنگ مرتب مرگ بر شوروی میگفتند برای ایشان هزینه دارد و لذا یک سفر پارلمانی و تشریفاتی بدون دستاورد جدی، ارزش آن هزینه سنگین را ندارد.
در آن زمان در شوروی پارلمان نقش صرفاً تشریفاتی داشت و لذا تلاش کردم نفر اول کشور یعنی رهبر و رئیسجمهور شوروی شخصاً میزبان رئیس پارلمان ایران گردد. روسها تن نمیدادند، نهایتاً ایران هم با روسها همراه شده بود و این نظر سفیر ایران را همه غیرعملی و غیرپروتکلی میدانستند، میگفتند این موضع غیرمعمول سفیر ایران نهایتاً موجب کنسل شدن سفر خواهد شد. اما فقط آقای هاشمی شخصاً میدانست که این تلاش و مقاومت سفیر ایران با چه هدفی صورت میگیرد.
نهایتاً روسها متوجه شدند که تا نظر سفیر ایران تامین نشود آقای هاشمی به مسکو نخواهد آمد. بالاخره بعداز یک ماه مقاومت، روسها نظر سفیر ایران را پذیرفتند و شخص گورباچف نفر اول و رهبر ابرقدرت شوروی و کل بلوک شرق میزبان رئیس پارلمان ایران شد که در تاریخ روابط خارجی ایران و جهان استثنائی و بینظیر است. برعکس آنکه این سفر تشریفاتی شود، در این سفر بزرگترین دستاوردها و قراردادهای استراتژیکی نظامی تاریخ روابط خارجی ایران حاصل گردید.... » اکبر هاشمیرفسنجانی سیام خردادماه 1368 در صدر هیئتی بلندپایه وارد مسکو شد و درحالیکه هیئت رهبری شوروی اطمینان داشت که رفسنجانی رئیسجمهور آینده ایران خواهد بود اتفاق افتاد. این اولین سفر یک مقام عالیرتبه جمهوری اسلامی ایران به اتحاد جماهیر شوروی محسوب میشد.
پیش از عزیمت هاشمیرفسنجانی، علی جنتی بهعنوان مسئول دفتر او و بهزاد نبوی بهعنوان معاون پشتیبانی و لجستیک ستاد فرماندهی کل قوا عازم مسکو شدند و فرماندهان نظامی شوروی به آنان میگویند واگذاری اقلام نظامی یک تصمیم سیاسی است که باید بهوسیله مسئولان سیاسی گرفته شود و تا سفر هاشمیرفسنجانی نمیتوان تصمیم قطعی در مورد آن گرفت و موضوع تا سفر هاشمی به تعویق میافتد.
مذاکره تسلیحاتی
سفر هاشمیرفسنجانی به مسکو دو هفته پس از درگذشت امام خمینی اهمیت فوقالعادهای داشت و نشانگر تغییر مهمی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوره جدید بود. هاشمیرفسنجانی در توصیف این سفر نوشته است: «در کاخ کرملین مورد استقبال گورباچف قرار گرفتیم. برخورد اول گرم و صمیمانه بود. عکاسها و فیلمبرداران عکس و فیلم تهیه کردند.
بلافاصله در یکی از سالنهای کاخ با حضور جمعی از همراهان من و شخصیتهای شوروی مذاکرات رسمی شروع شد. در این مذاکرات صحبتها کلی و دوستانه و مثبت بود. سپس جلسه را با حضور وزرای خارجه و سفیرمان و مترجمی برای دو طرف خصوصی کردیم. در جلسه خصوصی مذاکرات در مورد مسائل سیاسی، فنی، اقتصادی و نظامی، صریح و صمیمی بود. دو جلسه مجموعاً دو ساعت طول کشید و دو طرف راضی بودند».
هاشمیرفسنجانی در این جلسات خصوصی ضمن پذیرش روابط راهبردی میان جمهوری اسلامی ایران و اتحاد جماهیر شوروی درخواست خرید تسلیحاتی بزرگی را به گورباچف ارائه میدهد که گورباچف امکان چنین امری را به تصمیم دفتر سیاسی حزب کمونیست موکول میکند. ناصر نوبری، سفیر ایران در شوروی در فاصله سالهای 1365 تا 1369 درباره نتیجه درخواست هاشمی از گورباچف میگوید: «در جلسه خصوصی بین گورباچف و هاشمی که من هم حضور داشتم، گورباچف گفت امروز صبح جلسه پولیت بورو [دفتر سیاسی حزب کمونیست] بود، آنجا تصویب کردم آنچه شما بخواهید از تسلیحات نظامی در اختیار شما بگذاریم.
ورقه سفیدی را نشان داد که پائین آن امضای تمام 13 عضو پولیت بورو بود؛ گفت از همه امضا گرفتم، شما فقط در جای خالی بالا بنویسید چه چیزی میخواهید؟ من و آقای هاشمی به هم نگاه کردیم، هاشمی گفت چی بگوییم، گفتم وقت بگیرید تا فردا جواب بدهیم. شب هیئت ایرانی ریخته بود بههم، حتی اعضای هیئت نظامی هم نمیدانستند چه اقلام روسیای سفارش بدهند. طوری شد که فردا وقتی با گورباچف جلسه خصوصی گذاشتیم، لیست درخواستهای ما را که میدید میگفت اینکه قدیمی است، الان نام آخرین مدل این است و... لیست را اصلاح میکرد.
بزرگترین قرارداد نظامی تاریخ ایران با رقمی بالغ بر 10 میلیارد دلار در این سفر امضا شد. ما توانستیم آخرین تکنولوژی روسی مثل سوخوی 24، میگ 29 و... برای اولین بار برای کشور زیردریایی بگیریم.» موافقت دفتر سیاسی حزب کمونیست با انتقال این تسلیحات نظامی به ایران بدون شک نتیجه توافق سیاسی میان تهران و مسکو بوده که هاشمیرفسنجانی حامل آن بوده است.
علی جنتی که خودش نیز در این سفر حضور داشت، در کتاب خاطرات خود گفته است: «مذاکرات خیلی خوبی در مسکو صورت گرفت. بخشی از مذاکرات خصوصی بود که فقط جناب آقای ولایتی و سفیر ما در مسکو حضور داشتند. این مذاکره بیشتر روی همکاریهای نظامی صورت گرفته بود. بعدها جناب آقای هاشمی از این ملاقات اظهار رضایت کرد و فرمود که همه آنچه ما میخواستیم در این سفر تأمین شد. البته بعدها هم خبرگزاریها روی حدسی که خودشان داشتند اعلام میکردند که قرار است شوروی به ایران میگ 29 و تانکهای تی 72 بدهد.»
در پی توافق هاشمی و گورباچف آخرین و پیشرفتهترین تسلیحات استراتژیکی شوروی اعم از هواپیماهای جنگی سوخو و میگ، زیردریایی، موشک و تانک در اختیار ایران قرار گرفت. در این جلسه سری، گورباچف یک برگه سفید با امضا آورد و گفت بالای این برگه سفید اما زیر آن 12 امضای اعضای دفتر سیاسی شوروی است. وی خطاب به مرحوم هاشمی گفت؛ شما هر تسلیحاتی بخواهید و بنویسید، ما در اختیار شما قرار خواهیم داد، در مقابل هم از ایران خواستند به شوروی کمک کند تا نیروهایش را از افغانستان خارج کند. تا به امروز نیز مهمترین و بالاترین تامین تسلیحاتی از بعد از انقلاب برای کشورمان همان معامله بود.
در این سفر همچنین سندی با عنوان سند مؤدت هم بین دو کشور امضا شد و بر اساس تجارب تاریخی قشونکشی روسها به ایران، بندی در آن گنجانده شد مبنیبر اینکه هر اختلافی بین دو کشور ایجاد شود باید از راههای مسالمتآمیز و مذاکره حل و فصل شود و از هر نوع لشکرکشی پرهیز شود. یکی از اسنادی که امضا شد توافقنامه «همکاری با طرف ایرانی در تقویت بینه دفاعی آن» بود و در نتیجه، شوروی و ایران، چهار موافقتنامه بین دولتی در زمینه همکاری نظامی- فنی به مبلغ 5/1 میلیارد دلار منعقد کردند که در پی اجرای آنها ایران در سالهای بعدی به یکی از مهمترین خریداران جنگافزارهای روسی تبدیل شد.
سامانه پدافند هوایی S-200VE (چند مجموعه)، جنگندههای MiG-29، بمبافکنهای Su-24، بالگردهای Mi-17، سه زیردریایی جدید دیزلی کلاس کیلو وارشاویانکا، نفربرهای زرهپوش و همچنین تانکها و غیره به ایران ارسال شد. هاشمی در خاطرات روزنگار خود در این باره نوشته است: «بعد از استحمام و صبحانه، به سالن مخصوص مصاحبهها رفتیم و با خبرنگاران خارجی و داخلی، مصاحبه انجام شد. روسها از من خواسته بودند در مورد توافق در تسلیحات چیزی نگویم؛ گویا از سوی غربیها در این جهت تحت فشارند. از آنجا برای امضای توافقها به کرملین رفتیم.
با مراسم خاصی من و آقای گورباچف [صدر هیئترئیسه اتحاد جماهیر شوروی] دو سند را و آقایان [محمدجواد] ایروانی [وزیر امور اقتصادی و دارایی] و آقای لئوف کاتاشف [وزیر روابط اقتصاد خارجی شوروی] [و آقای ان اس کناریف وزیر راه اتحاد شوروی] دوسند دیگر را امضا کردیم و امضای سند تسلیحات، به عهده آقای [بهزاد] نبوی و آقای کاتاشف بود که به خاطر اختلافنظرشان، آماده نبود؛ با تاکید من و گورباچف رفتند، آماده کردند و در فرودگاه امضا نمودند.
مراسم خداحافظی با گورباچف را در [سالن سنت جرج] کاخ کرملین انجام دادیم.» ناصر نوبری درباره اضافه کردن سامانههای پدافندی S200 به این لیست خرید نقل میکند: «بعد از سفر آقای رفسنجانی به شوروی، تیم ایرانی متوجه شد که یکی از مهمترین اقلامی که برای ایران جنبه استراتژیک داشت، در آن سفر ابتیاع نشده بود و آن ضدهوایی S200 بود؛ این در حالی است که با توجه به تحرکات آمریکاییها در خلیجفارس، ایران بهشدت به این سیستم موشک ضدهوایی پیشرفته آن زمان نیاز داشت.
لذا آقای رفسنجانی که در آن مقطع رئیسجمهور شده بودند، بنده را به دفترشان خواستند و این موضوع را مطرح کردند، چراکه پوشش هوایی کشور در آن زمان با توجه به حضور آمریکا در خلیجفارس و اقداماتش علیه ایران بسیار مهم بود، بنابراین آقای رفسنجانی به بنده گفتند من پیامی برای شخص گورباچف مینویسم و این مسئله را مطرح میکنم که هرچه زودتر به ما S200 تحویل دهند.
از آنجایی که ماه سپتامبر بود و رهبران و مسئولان شوروی نیز مانند رهبران غرب در اینماه به مرخصی رفته بودند، رهبران شوروی نیز برای استراحت به کاخهایشان در بندر سوچی سفر کرده بودند. من این موضوع را به آقای هاشمی گفتم که اکنون اغلب رهبران شوروی در بندر سوچی در حال تفریح هستند ولی ایشان گفتند که این مسئله خیلی فوری است و باید انجام شود. در نتیجه آقای هاشمیرفسنجانی، چون دریافتند که فقط مقامات رده پایین در مسکو بودند، به من گفتند که با هواپیمای اختصاصی به بندر سوچی بروم و پیام را به آقای گورباچف بدهم.
من به آقای هاشمی گفتم که این اشخاص رفتهاند سوچی در کنار دریای سیاه تفریح کنند تا کار نکنند و الان از آمریکا هم پیام باشد نمیپذیرند، اما ایشان گفتند که باید بروی و این مسئله را با آنها مطرح کنی چون این نیاز فوری ایران است. بعد از تنظیم متن پیام، من بهصورت تکسرنشین در هواپیمای اختصاصی عازم بندر سوچی شدم و سریع به کمپ آقای گورباچف و شواردنادزه رفتم. هوا هم بهشدتگرم و شرجی بود و دوستان با لباس لب آب و بنده با کت و شلوار! خلاصه آقای شواردنادزه، وزیرخارجه وقت آمد پیش من و گفت من مامور هستم پیام شما را ببرم برای آقای گورباچف که لب آب هستند.
من هم گفتم که به یک شرط این پیام را میدهم که همین الان پیام را برای ایشان که در حال آبتنی در دریا هستند بخوانی، جواب را بگیری و برای من بیاوری. شاید کمتر از یک ساعت من منتظر ماندم و شواردنادزه بازگشت و گفت خبر خوشی دارم و آقای گورباچف گفتند سلام من را به آقای هاشمی برسانید و بگویید که از همینجا دستور میدهیم که سامانه S200 را به شما تحویل دهند.
من غروب همان روز به تهران بازگشتم و با آقای هاشمی تماس گرفتم و این خبر را به ایشان دادم که بسیار خوشحال شدند. بعد هم گفتند یک خبر کلی تنظیم کن به رسانهها بدهیم تا آمریکاییها متوجه شوند که ما برای روسها یک پیام مهم داشتیم و جواب مثبت هم گرفتیم تا بعد چارچوب کلی آن را رسانهای کنیم.»
ادامه روابط تسلیحاتی ایران و روسیه
تحویل این لیست خرید به نوسازی ناوگان نظامی ایران منجر شد و توان دفاعی کشور را بهبود بخشید و بخشی از آنها برای نخستین بار در اختیار ایران قرار گرفت. ایران پیش از این خریدها دارای زیردریایی نبود و هرچند زیردریاییهای خریداریشده اقیانوسپیما بودند و برخلاف انتظار و محاسبه غلط طرف ایرانی در عمق کم خلیجفارس به کار نمیآمد اما به ایران کمک کرد تا زیردریایی بومی خلیجفارس در اندازههای کوچکتر را بسازد و دستکم پس از حضور راهبردی نیروی دریایی در اقیانوس هند و اطلس بتواند از این زیردریاییها در آبهای دورتر استفاده کند.
هاشمیرفسنجانی در خاطرات 11 اسفند 1378 خود ضمن شرح سفر به استان هرمزگان به این زیردریاییها اشاره کرده و مینویسد: «به میهمانسرای نیروی دریایی ارتش رفتیم و در مسیر سوالات زیادی از [آقای فتحالله معین]، استاندار [هرمزگان] کردم و پس از ناهار و استراحت و مطالعه گزارشها، برای افتتاح مرکز تعمیرات رده میانی زیردریاییها هم رفتیم. تیمسار [عباس] محتاج، [فرمانده نیروی دریایی ارتش] گزارش جالبی از وضع زیردریاییها که در دوران سازندگی از شوروی خریده شده و پیشرفت کار و تربیت نیرو و... داد.
در ساحل شهید باهنر، مرکز [کارگاه رده میانی زیردریایی] را افتتاح کردم و از بخشهای تعمیرگاه بازدیدکردیم و با متخصصان که اکثراً در روسیه آموزش دیدهاند، مذاکره کردم. شب از بخشهای مختلف بندرگاه بازدید کردیم و به میهمانسرا برگشتیم... جراید و گزارشها را دیدم و خاطرات را نوشتم و سرشام از روی نقشه وضع پایگاه و اسکلهها و بنادر و... را دیدیم.»
عمده این لیست خرید پیش یا پس از فروپاشی شوروی به ایران تحویل شد و تنها بر اثر توافقات روسیه و آمریکا در سال 1995 که به توافق گور و چرنومیردین معروف است این تحویلها بهصورت کامل انجام نشد. با این حال هاشمیرفسنجانی در خاطرات شنبه، 7 مرداد 1374 خود مصادف با همین توافق آمریکا و روسیه نوشته است: «آقای مهدی صفری سفیرمان در روسیه آمد از سرعت پیشرفت اعتماد و همکاری با روسیه گفت و از اصرار روسها برای فروختن سیستم پیشرفته ضدموشک اس - 300 و از تاثیر زیاد سفر و هیئت همراه گفت.
عصر شورایعالی امنیت ملی جلسه داشت در مورد آذربایجان و مبارزه با ضد انقلاب کردستان و خرید اس - 300 از روسیه تصمیمگیری شد. آقای فلاحیان گزارش سفر به روسیه را داد بعد از جلسه به آقای فلاحیان گفتم که مسائل نشریه پیام دانشجو و مدیر کل رشوهگیر مالیاتی را پیگیری کنند. او کمک بیشتر برای اپوزیسیون تاجیکستان خواست.» به هر حال با روی کارآمدن پوتین در مسکو، در سال 2000 مسکو توافقات گور و چرنومیردین را فسخ کرد و همکاری نظامی و فنی تهران و مسکو از سر گرفته شد.
در سالهای ابتدایی قرن 21، روسیه بالگردهای نظامی حمل و نقل Mi-17 وهواپیمای جنگنده Su-25، سیستم دفاع هوایی Tor-M1 را به ایران تحویل داد که هدف آن پوشش هوایی مهمترین واحدهای دولتی و نظامی، بهخصوص نیروگاه هستهای بوشهر و مراکز هستهای تهران، اصفهان و نطنز بود. طی سالهای 2000 تا 2007 روسیه با حدود 85 درصد کل واردات نظامی به تحویلدهنده اصلی سلاح به ایران تبدیل شد.
حجم کل این تحویلات به حدود 2 میلیارد دلار رسید. در سال 2007، قرارداد برای فروش سیستمهای پدافند هوایی S-300 به امضا رسید. اجرای این قرارداد با مشکلات روبهرو شد و در سال 2016، اجرای این قرارداد 1 میلیارد دلاری توسط مسکو به پایان رسید.
2012 تا 2015 دوره دشوار در تاریخ ایران بود که تحت تحریمهای شدید اتحادیه اروپا، آمریکا و دیگر کشورها به علت برنامه هستهای آن قرار گرفت. در زمینه همکاری نظامی و فنی، ممنوعیتها مطابق با قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل پذیرفته شده در سال 2010 وجود داشت. برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که در ژوئیه 2015 به تصویب رسید، تحریمها علیه ایران را لغو کرد که توسط قطعنامه 2231 شورای امنیت در روز 20 ژوئیه تایید گردید.
این قطعنامه ممنوعیت خرید سلاحهای سنگین تا 18 اکتبر سال 2020 و موشکها تا سال 2023 را اعمال کرد. این سند بینالمللی اجازه نمیدهد که ایران بدون اجازه قبلی شورای امنیت سازمان ملل، سلاحهای سنگین (تانکها، وسایل نقلیه زرهی، هواپیماهای جنگی و بالگردها، توپخانه کالیبر 100 میلیمتری و بالاتر و غیره) را خریداری کند.
در حال حاضر ایران ضمن برآورده کردن خواستهای برجام و قطعنامه 2231، هنوز برای ایجاد شرایط جهت واردات اسلحه و تجهیزات نظامی پس از لغو ممنوعیتها تلاش میکند. برای مثال، در سال 2016، حسین دهقان وزیر دفاع ایران از مسکو دیدن کرد و درباره ازسرگیری همکاری نظامی- فنی در مقیاس گسترده مذاکره نمود. ایران مایل بود تجهیزات نظامی روسی به مبلغ حداقل 8 میلیارد دلار خریداری کند.
ایران مایل است هواپیماهای جنگنده Su-30SM، سو-35، هواپیماهای جنگی یاک — 130، بالگردهای جنگی Mi-8 و Mi-17، تانکهای T-90، سامانه ضد کشتی ساحل پرتاب باستیون Bastion مجهز به موشکهای مافوق صوت یاخونت، کشتیهای سطحی کلاس ناوچه، زیردریاییهای دیزل الکتریکی و تعدادی از انواع دیگر تجهیزات نظامی را خریداری کند.
در سالهای اخیر اخباری مبنی بر سفارش جنگنده سوخو 35 توسط ایران شنیده شده و برخی اخبار غیررسمی از اعزام خلبانان ایرانی به روسیه برای آموزش پرواز با این جنگندههای نسل پنجم خبر دادهاند که هنوز قابل تایید نیست. با این حال میتوان انتظار داشت روسها مانند وعدههای پیشین خود هرچند با تاخیر و با کسب امتیازات متعدد در نهایت این جنگندهها را در اختیار ایران قرار دهند.
http://www.kerman-online.ir/fa/News/686968/خرید-بزرگ؛-هاشمی-چگونه-مهمترین-خرید-تسلیحاتی-ایران-پس-از-انقلاب-را-رقم-زد