کرمان رصد - هم میهن /متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مریم رحیمی| ایران دومین دارنده منابع گازی و چهارمین دارنده منابع نفتی در جهان است اما نه گاز دارد و نه فرآوردههای نفتی. وضعیت تراژیکی که هر سال وخامتش بیشتر میشود. خبرهای دو هفته اخیر و انتشار جدول خاموشیها در ششماهه دوم سال، نشان میدهد که دیگر زور کسی به ناترازی حاملهای انرژی نمیرسد؛ کارشناسان حتی ابا دارند که به وضعیت فعلی، واژه «ناترازی» اطلاق کنند.
از منظر آنان، تنها کلمه «بحران» است که میتواند شرح راستینی از آنچه کشور با آن مواجه است دهد. همزمان انگار راهکاری برای فائق آمدن بر این مسئله نیز وجود ندارد. گاز و برق و بنزین کم است. صف مصرف از تولید جلو زده و بعد از تمام شدن یک تابستان سخت، حالا کشور دوباره گرفتار زمستان سخت شده است؛ زمستانی که به گفته سخنگوی دولت، مردم متحمل خاموشی میشوند تا دولت مجبور به مازوتسوزی نشود.
براساس گزارشهای رسمی وزارت نفت در بخش گاز، میانگین تولید گاز کشور در نیمه اول سال حدود 715میلیون مترمکعب در روز است؛ این در حالی است که میزان گاز مصرفی بخش خانگی در فصول سرد سال گذشته، حدود 537میلیون مترمکعب در روز بوده است و بنا بر تجربه، این میزان برای امسال حتماً افزایش خواهد یافت زیرا گازرسانی به شهرها و روستاها هر ساله افزایش مییابد.
اگر میزان مصرف گاز پتروشیمیها و سایر صنایع را درنظر نگیریم و صرفاً ارقام تقریبی اعلامشده برای گاز مصرفی نیروگاه به میزان 256 میلیون مترمکعب در روز در شش ماهه اول سال را بررسی کنیم، متوجه میشویم که کشور با کسری جدی گاز مواجه است. این گواهها و شواهد دلیل نگرانی کارشناسان را توضیح میدهد و دیگر نیاز به هیچ شرح اضافهای نیست.
کشور با کمبود و بحران حاملهای انرژی بهخصوص گاز مواجه است و نباید این بحران را با اطلاق واژه ناترازی تقلیل داد. دولت جدید نیز همین گزاره را قبول کرده است؛ اخیراً معاون وزیر نفت در امور گاز صادقانه اعلامکرد که دیگر بحث ما، ناترازی نیست و اکنون کمبود گاز داریم.
چرا استفاده از مازوت محدود شد؟
همگان معتقدند آنچه عیار پاستورنشینان را محک میزند، نحوه مواجهه آنها با بحران کمبود منابع و حاملهای انرژی است. اخیراً فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت در شبکه ایکس خود نوشته بود که «شرط عدالت نیست برای تولید برق، بخشی از جامعه با جان خود هزینه آن را پرداخت کند. از همین رو به دستور رئیسجمهور مازوتسوزی در سه نیروگاه اراک، کرج و اصفهان که شرایط ویژهای دارند، متوقف میشود. میتوان برای مدت محدودی، خاموشی منظم را جایگزین تولید سم برای عموم شهروندان کرد.»
البته مهاجرانی کمی بعد و در جمع خبرنگاران این اظهارنظر را تکمیل و اصلاح کرد و گفت که قرار نیست مازوتسوزی متوقف شود. در واقع قرار است که استفاده از مازوت در برخی از نیروگاهها محدود شود. این گفته او و البته هشدارهای کارشناسان، یک گمانه را به وجود میآورد و آن هم اینکه آیا اصلاً میراثنشینان پاستور، مازوتی برای سوزاندن دارند؟ شاهدی که احتمال وجود این گمانه را تقویت میکند، کمبود سوخت مایع برای صنایع سیمانی است.
سیمانیها در سالهای گذشته که با کمبود خوراک سوختی مواجه بودند، از وزارت نفت مازوت تحویل میگرفتند و به تولید خود ادامه میدادند. در طی چند سال گذشته، مازوت به سختی در اختیار آنها قرار میگرفت. هزینه حمل مازوت تا کارخانه، تا قبل از همین سه سال قبل، رایگان بود. دولت وقت ابتدا هزینه تحویل مازوت از محل تولید تا کارخانه را به خود مصرفکنندگان تحمیل کرد و در اقدام بعدی هم از تحویل مازوت در میانه زمستان خودداری کرد.
بنابراین با توجه به اینکه تحویل مازوت به کارخانههای سیمان نیز سختتر شده است، میتوان گفت احتمالاً دلیل این امر، کمبود مازوت است. دولت نمیخواهد به روشهای مستقیم از دادن سوخت مورد نیاز کارخانهها به آنها اجتناب کند، هزینههای دریافت آن را برای تولیدکننده افزایش داده است.
مازوت از دورترین پالایشگاه ارسال میشود
علیاکبر الوندیان، دبیر انجمن صنفی صنعت سیمان کشور در گفتوگو با هممیهن توضیح میدهد: ما در صنعت سیمان، گاز مصرف میکنیم و مازوت. گاز و مازوت سوخت اصلی کورههای سیمان هستند و گازوییل تنها برای معدن استفاده میشود. صنعت سیمان برای مازوت طراحی شده است و آنچه امروز درباره خاتمه مازوتسوزی گفته میشود، درباره نیروگاههاست. رنگ تیره که در دودکشها هست و حاصل سوخت مازوت است در صنعت سیمان نیست چراکه در این صنعت این موارد جذب مواد اولیه ما میشود و صنعت سیمان برای مازوت تعبیه شده است.
الوندیان ادامه میدهد: بنابراین تفاوت نیروگاه و صنعت سیمان این است که در صنعت سیمان با فرایند تولید همه گوگردها جذب مواد اولیه میشود و صنعت سیمان شاخصهای سازمان استاندارد را پاس میکند. بنابراین مازوتسوزی در صنعت سیمان کمتر شده است زیرا مردم به این مقوله حساس هستند اما سوختن مازوت در این صنعت، آلاینده خطرناکی وارد هوا نمیکند. آنچه امروز درباره مازوتسوزی مطرح میشود کاهش مازوتسوزی نیروگاهها هستند. ما هم تمایل داریم گاز مصرف کنیم زیرا استفاده از آن راحتتر است.
این فعال حوزه صنعت سیمان یادآوری میکند: طبق قانون، در زمان قطع گاز باید سوخت جایگزین مازوت با نفت کوره را با قیمت گاز دریافت کنیم اما در عمل پول حمل را میدهیم که بیش از دو برابر قیمت است. در سالهای گذشته این میزان مازوت را از نزدیکترین تولیدکننده دریافت میکردیم اما اکنون باید از ماهشهر و بندرعباس که بسیار دور است، مازوت دریافت کنیم چراکه هزینهها را بیش از دو برابر افزایش میدهد، با توجه به محدودیت ناوگان، مازوت به سیمان نمیرسد. امسال از مهرماه محدودیت گاز سیمانیها شروع شد و قیمت آن هم پلهپله کاهش یافت. چالش ما این است که سوخت دریافت کنیم و هزینه حمل فزاینده بابت آن پرداخت نکنیم.
ناترازی همزمان
برای اینکه به این چند گمانه پاسخ دهیم، به سراغ سید هاشم اورعی، استادتمام دانشگاه صنعتی شریف رفتیم و از او درباره وضعیت حاضر حاملهای انرژی سوال کردیم. این متخصص حوزه انرژی معتقد است که اکنون وضعیت ما در بحث گاز، بنزین، گازوئیل و عملاً تمام حاملهای انرژی، بحرانی است. اورعی توضیح میدهد: به نظر من دیگر واژه «ناترازی»، بیانکننده شرایط کشور نیست.
من نام این وضعیت را «بحران» میگذارم. او دلیل این امر را چنین بیان میکند: زمانی که از واژه ناترازی استفاده میکنیم، یعنی امید داریم ظرف چند ماه یا چند سال، مسئله حل شود ولی وضعیت کشور هر سال بدتر میشود. یعنی متاسفانه میزان رشد تقاضا و مصرف ما در تمام حاملهای انرژی بیشتر از رشد تولیدمان است.
این امر به معنای ناترازی فزاینده است و ما را وادار میکند که به واردات روی آوریم. متاسفانه همین فرایند در حوزه بنزین، گازوئیل و گاز اتفاق افتاده و در نتیجه نگرانیهای ما که از چندین سال پیش هشدار میدادیم «در آینده نهچندان دور، به صورت همزمان با ناترازی همه حاملهای انرژی، مواجه میشویم»، تحقق یافته است.
این استادتمام دانشگاه صنعتی شریف اضافه میکند: به نظر میرسد نارضایتیها بسیار افزایش یافته است چراکه همزمان با کمبود همه حاملهای انرژی مواجه شدهایم. اگر به خاطر بیاورید پارسال یا سالهای گذشته، اگر در تابستان برق نداشتیم ولی گاز داشتیم یا اگر در زمستان گاز نداشتیم، برق داشتیم. ولی دیگر کار به جایی رسیده که وقتی گاز نداریم، برق هم نداریم. وقتی برق نداریم، بنزین هم نداریم و این بدان معناست که دیگر امکان جایگزینی هم فراهم نیست. بنابراین با اطمینان میگویم وضعیت ما بحرانی است و وارد یک کوچه بنبست شدهایم.
امکان استفاده از انرژیهای مدرن
این کارشناس اقتصاد انرژی درباره امکان جایگزینی منابع مدرن و تجدیدپذیر به جای گاز توضیح میدهد: این درست است که ما فقط از منابع نفت و گاز بهره نبردهایم و منابع انرژیهای تجدیدپذیر را هم در اختیار داریم. اورعی اضافه میکند: ما دومین ذخایر گاز جهان را داریم و چهارمین دارنده بزرگ ذخایر نفت جهان هستیم.
این تنها منابع ما در زیر زمین است؛ اگر روی زمین قدم بزنیم و حتی بالا برویم متوجه میشویم که خداوند در بخش باد و خورشید هم به ما لطف زیادی داشته است و ایران از ظرفیتهای بسیار بالایی برای تولید انرژی بادی و خورشیدی برخوردار است. اهمیت این موضوع هر روز که میگذرد، ببشتر مشخص میشود. اگر یک دهه آینده را بررسی کنیم میفهمیم در دهههای بعدی اهمیت باد و خورشید کمتر از نفت و گاز نیست؛ بلکه بیشتر هم خواهد شد.
اورعی معتقد است که نفت و گاز روزی به دلیل افزایش دمای متوسط و گرمایش زمین تاریخ انقضا دارند و جهان سعی دارد از سوختهای فسیلی فاصله بگیرد. در نتیجه هر چه میگذرد نفت و گاز به پایان عمر خود نزدیک میشوند و جایگزین این حاملها برای تولید برق و حمل و نقل جادهای، انرژی تجدیدپذیر یعنی باد و خورشید است.
این کارشناس با تاکید بر این مسئله که نمیتوان به شکل مستقیم گاز را با انرژی تجدیدپذیر یعنی انرژی بادی و خورشیدی جایگزین کرد، اضافه میکند: جهان به سمت برقیسازی رفته است؛ یعنی تقاضا برای برق زیاد شده و بهای این افزایش تقاضا، کاهش تقاضا برای نفت و گاز است. کل ظرفیت منصوبه نیروگاهی کشور 93 هزار مگاوات است.
کل ظرفیت نصبشده تجدیدپذیر ما هزار و300 مگاوات است. در تیرماه سال جاری بنا به اعلام توانیر، سهم انرژی تجدیدپذیر از کل برق مصرفی کشور تنها 0/6 درصد بود. در نتیجه طبق آمار، ما چیزی به نام انرژی تجدیدپذیر نداریم و توجه به این نوع انرژی یک شعار تبلیغاتی برای دولتهای قبلی بوده است.
تکرار اشتباهات گذشته
هاشم اورعی که باور دارد دولت چهادهم هم در مسیر تکرار اشتباهات دولتهای گذشته است، ادامه میدهد: با همه این اوصاف میبینیم که وزیر دولت چهاردهم اشتباه وزیر دولت سیزدهم، برنامه ششم، پنجم، و شورای عالی انرژی و مصوبات آن را تکرار میکند. وزیر نیروی دولت چهاردهم دقیقاً مثل دولت سیزدهم در مجلس برای گرفتن رأی اعتماد گفت که12 هزار مگاوات به ظرفیتهای تجدیدپذیر اضافه خواهد کرد.
چندی بعد اعلام کرد تا پایان سال 500 مگاوات به نیروگاهها اضافه میکند. ما باید به خاطر داشته باشیم که در همه اینها تنها دو هزار مگابایت برق تجدیدپذیر تولید کردیم. فرض کنید عدد500 درست باشد؛ اما ایشان اضافه میکنند که تا پیک بار سال آینده که معمولا در نیمه دوم اردیبهشت شروع میشود سه هزار و 500 مگاوات ظرفیت به تجدیدپذیرها اضافه میکند.
اینجا یک سوال به ذهن متبادر میشود و آن هم اینکه اگر تا آخر سال بخواهیم 500 مگاوات به ظرفیت خود اضافه کنیم، چطور این اقدام را انجام خواهیم داد؟ ما در طول 25 سال گذشته، هزار و 200 مگاوات نیروگاه تجدیدپذیر ایجاد کردیم. شواهد نشان میدهد هیچ تغییری در برنامه سیاستها نیست. در بر همان پاشنه میچرخد و در نتیجه، وعدههای دولت چهاردهم هم دقیقاً ادامه همان شعارهای سالهای قبل خواهد بود.
اجتناب از استفاده مازوت
این کارشناس حوزه انرژی در پاسخ به این سوال که به نظر شما کشور اصلاً مازوتی برای استفاده دارد یا خیر؟ پاسخ میدهد: وقتی اعلام شد سه نیروگاه کرج، اصفهان و شازند خاموش میشوند به جای اینکه از مازوت استفاده کنند تا حدودی شک کردم چراکه در صنعت سیمان میبینیم به یک کارخانه سیمان که در شمال شرق کشور و در منطقه اسفراین است امسال گفتهاند که مازوت را از بندرعباس تحویل بگیرید.
فاصله از بندرعباس تا محل کارخانه هزار و 500 کیلومتر است، با فرض اینکه به این کارخانه مازوت بدهند، با این شرایط حمل و نقل کشور چه از نظر عملی و چه از نظر اقتصادی هیچ توجیهی وجود ندارد. همه اینها یک نگرانی ایجاد میکند و آن هم اینکه کشور حتی در تامین مازوت هم مشکل دارد. یادمان باشد که وقتی نمیتوانیم گاز به نیروگاهها بدهیم، انتخاب اول به عنوان سوخت جایگزین گازوئیل از نظر ارزش حرارتی است اما ما گازوئیل و امکان حمل و نقل آن را نداریم.
به همین دلیل روی به مصرف مازوت میآوریم چراکه هزینه استفاده از مازوت کمتر است و همان ارزش حرارتی را دارد. در نتیجه میتوان با تکیه بر اعداد، ارقام و شواهد با احتیاط گفت دولت نگران کمبود مازوت است یا حداقل نگران نبود مازوت در ماههای آینده است و نه نگران ایجاد آلایندگی. ما در شرایط دشواری قرار داریم و به محض اینکه هوا سرد شود، با این روندی که در تولید و مصرف و این مسائل داریم اصلاً نمیتوانیم گازی به نیروگاهها بدهیم.
در نتیجه دولت تصمیم میگیرد که مازوت مازاد را ذخیره کند چون اگر از همین ذخیره هم استفاده شود دیگر هیچ منبعی باقی نمیماند. به عبارت دیگر یا مازوت نداریم یا اگر داریم در نیروگاهها ذخیره میکنیم تا در زمانی که وضعیت از همین شرایط هم بدتر شد، منبعی مانده باشد.
افزایش ظرفیت نیروگاهها در دولت سیزدهم چه شد؟
با وجود اینکه دولت سیزدهم تبلیغات زیادی درباره افزایش ظرفیت نیروگاههای تولید برق و همچنین توسعه میدانهای گازی داشت اما کشور با بحران مواجه شده است. اگر این ادعا درست باشد، پس چطور ممکن است بعد از اینکه دولت رفت، همچنان با مشکل بحران برق و گاز مواجه نشویم؟ همچنان کمیسیون انرژی مجلس در سالهای قبل بیان میکرد که کشور یا باید مازوت بسوزاند یا برق قطع میشود.
اما دولت دیگر حتی این گزینه را مطرح نمیکند و به شکلی صریح بیان میکند که مصرف مازوت از دستور کار خارج شده است. اورعی، میگوید: جواب این سوال در خود سوال دیده میشود. هیچ توجیهی وجود ندارد که این ظرفیتها واقعاً ایجاد شده باشد و الان دیگر نتوان از آن استفاده کرد. آمارها و ارقام همین را نشان میدهد؛ برای مثال عدد 1/7 درصد افزایش ظرفیت در تجدیدپذیرها که قرار بوده ده هزار مگاوات برق تجدیدپذیر در طول دولت سیزدهم تولید کند، چه شده است؟ در طول دو سال گذشته تنها 213 مگاوات به ظرفیت تجدیدپذیرها اضافه شده است. یادمان باشد که230 مگاوات در مقایسه با 93 هزار مگاواتی که قرار بود اضافه شود، قابل قبول نیست.
http://www.kerman-online.ir/fa/News/675041/زمستان-سخت-پزشکیان؛-کمبود-گاز-در-آغاز-فصل-سرد