کرمان رصد - وطن امروز /متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
محمد رستمپور| اصابت تکاندهنده هواپیماهای مسافری به برجهای دوقلوی آمریکا در سال 2001، جز راهاندازی زنجیرهای از دخالتهای مستمر آزاردهنده آمریکاییها در خاورمیانه، ضربه مهلکی نیز به اندیشه و آیین نظامیگری در جهان وارد کرد و اندیشه و رویکرد جدیدی از منازعه را در آکادمیها و مراکز دانشگاهی مرتبط با ارتشهای جهان بویژه نیروهای مسلح آمریکا پیش رو گذاشت. در نگاه جدید که برآمده از مکتب امنیتی نوینی در روابط بینالملل بود، مفهومی با عنوان «جنگ خاکستری» معرفی شد که مکتب «جنگهای هیبریدی» را تأسیس کرد.
تبیینگران جنگ خاکستری به 2 خصیصه اساسی جنگهای مدرن اشاره دارند: اولا جنگ خاکستری یعنی «همیشه جنگ و همیشه صلح». جنگهای خاکستری معرف این موضوع هستند که هیچگاه جنگ به پایان نمیرسد و هیچگاه صلح هم آغاز نمیشود. جوامع دائما در یک فضای ابری مهآلود مشغول زورآزمایی ژئوپلیتیک با رقبای منطقهای و فرامنطقهای خود هستند و رویدادهای روزمره خبری مانند دیدارها و نشستهای سیاسی و رفت و آمدهای دیپلماتیک و انعقاد قراردادهای اقتصادی و از این دست رخدادها، همه و همه وجوهی از جنگ خاکستری هستند. ثانیا جنگ خاکستری یعنی جنگ در همه میدانها و عرصهها و ساحتها، از میدان نظامی گرفته تا خانواده و سبک زندگی و بویژه رسانه که گرایشها و تمایلات را میسازد. در این نگاه، میدان محوری نزاع، ذهن بشر است که در تمام حوزهها ظهور و بروز دارد.
بر اساس ارزیابیهای اولیه در حمله 3 شب پیش رژیم صهیونی به ایران، 3 موج حمله رخ داد که در موج دوم، در ساعات ابتدایی صبح، حمله با تعدادی ریزپرنده به آسمان تهران رخ داد تا سامانههای پدافندی فعال شده و آنها را منهدم کنند. همین موج حملات بود که برخی مردم تهران را از خواب بیدار کرد و عدهای را به پشتبام منازل کشاند. بر اساس منطق جنگ خاکستری، این حمله جز القای ترس و رعب، هیچ هدف دیگری نداشته است. در واقع، مبتنی بر الگوی جنگ خاکستری، بیش از هر چیز منبع ذهنی و دارایی نرم و مبدلهای اراده هدف قرار گرفت. اگر مردم بترسند و افکار عمومی ناامید شوند و نیروی علمی و ذهنی و ارادی به جای بهکارگیری در میدان، رسوب کند، هدر رود یا در عرصههای بیخطر هزینه شود، دشمن خواهد توانست بدون جنگ به اهداف جنگ دست یابد. مهمترین هدف جنگ عبارت است از دست کشیدن از مقاومت و کنار گذاشتن رویارویی، با پذیرش هر گونه هزینه.
رهبر انقلاب صبح دیروز در دیدار خانواده شهدای امنیت، برای بیستویکمین بار در 24 سال گذشته در تحلیل شرایط کنونی مصاف جبهه مقاومت با رژیم صهیونی و ایالات متحده آمریکا، از «امنیت روانی» سخن گفتند. نکته در خور تأمل اینجاست که 6 بار از این 21 بار، این تعبیر در بیان فرمانده کل قوا، در محیطهای نظامی یا در ارتباط با مسائل نظامی به کار رفته است. این رویکرد نشان میدهد در نگاه رهبر انقلاب، امنیت فقط یک آرایش و نظم فیزیکی ندارد، بلکه به آنچه در حس و ذهن میگذرد نیز مربوط میشود. همچنان که در ششم اردیبهشت 1394، در جمع فرماندهان نیروی انتظامی تصریح میکنند: «امنیت هم یک امر تبلیغاتی و زبانی نیست که انسان بگوید آقا، ما امنیت ایجاد کردیم. شما اگر صدبار در اطلاعیهها، اعلامیهها و گفتارها بگویید بله! ما این خیابان را امن کردیم، بعد شب که مردم در این خیابان رفتوآمد میکنند، با عوارض ناامنی مواجه شوند، خب! آن گفتهها اثری نمیکند: «دوصد گفته چون نیم کردار نیست»؛ مردم باید احساس امنیت کنند. احساس امنیت هم متوقف است بر وجود واقعی امنیت؛ امنیت باید واقعا وجود داشته باشد».
نکته مهم و در خور تأمل دیگری که باید بدان توجه کرد، این است که در 2 مورد از این 21 بار، رهبر انقلاب به نقش فضای مجازی در تهدید و تخریب امنیت روانی اشاره داشتهاند. اولی، تیر 1402 که از امنیت روانی به عنوان یکی از حقوق عامه نام بردند و لزوم ورود منضبط، با برنامهریزی و قاعدهمند قوهقضائیه به مدیریت فضا را یادآور شدند و دیگری، آبان 1403 که این نکته را متذکر شدند که «مسؤولان کشور همان گونه که درباره امنیت «مرزها و کوچه و خیابان و زندگی مردم» وظایف مهمی دارند، در زمینه حفظ امنیت روانی مردم نیز کاملا مسؤولند». در این بیان، رهبر انقلاب ضرورت برخورد با مرجفون امروز یعنی کسانی که مردم را از جمله در فضای مجازی با برخی مطالب، شایعات یا تحلیلها و تفسیرهای غلط دچار تشویش و اضطراب و ترس و تردید میکنند، یادآور شدند، چرا که در جنگ خاکستری، بویژه با در نظر گرفتن رژیم مصرف رسانهای مردم، هر پیام، تصویر یا تحلیلی میتواند اتفاقا نتیجه عکس داشته باشد و روحیه، غیرت و جرأتورزی مردم را هدف گیرد. همچنان که در سوی مقابل، دشمن بر اساس آییننامهها یا قوانین خاص دوران جنگ در تلاش است تصویر قدرتمندی از خود بازتاب دهد و هر اقدام یا تحرک خود را پیشروانه، منحصربهفرد و پیروزمندانه ترسیم کند. چه بسا لازم باشد از رقیب درس بگیریم و متناسب با جنگ خاکستری کنونی، اصول و قواعد فعالیت رسانهای را تدوین کنیم.