کرمان رصد - شرق /متن پیش رو در شرق منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
مهدی بازرگان| بسیاری از ناظران بر این باورند که سفر مسعود پزشکیان و هیئت همراه به نیویورک با هدف شرکت در سخنرانی سالانه سران کشورها در مجمع عمومی سازمان ملل، میتواند فرصت مغتنمی را در اختیار دولت چهاردهم برای کلیدزدن گفتوگوهای مدنظرش با غرب در راستای لغو تحریمها قرار دهد. محتوا و درونمایه سخنرانی مسعود پزشکیان بهعنوان رئیسجمهور جدید ایران و نیز دیدارهای جانبی او با مقامات دیگر کشورها، ازجمله نکاتی است که نشان خواهد داد این دولت تا چه حد سعی دارد از فرصت سفر به نیویورک استفاده کند. در همین زمینه ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه، در نشست خبری روز گذشته (دوشنبه) خود با خبرنگاران و در پاسخ به پرسشی درباره حضور پزشکیان در نشست مجمع عمومی سازمان ملل، با بیان اینکه شرکت در این نشست همواره در دستور کار ایران بوده است، عنوان کرد: «ایران از فرصت حضور در مجامع بینالمللی برای اعلام مواضع خود و انجام دیدارهای دیپلماتیک غفلت نمیکند و در صورت انجام سفر، سخنرانی و دیدارهای مختلف دوجانبه و دیپلماتیک در برنامهها گنجانده خواهد شد».
سخنگوی دستگاه سیاست خارجی کشور در بخش دیگری از نشست خبری، در جواب سؤالی درباره احتمال دیدار جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگکننده مذاکرات هستهای با عباس عراقچی در نیویورک به این نکته اشاره کرد که «مجمع عمومی فرصت بسیار خوبی برای رایزنیهای دیپلماتیک گسترده است و این فرصت بین طرفین ازجمله اتحادیه اروپا وجود دارد و توافق بین عراقچی و بورل وجود داشته که این گفتوگوها را در آینده نزدیک داشته باشند و گمان میکنیم مجمع عمومی فرصت خوب برای این گفتوگو است». هرچند کنعانی اطلاع داد «الان برنامه قطعیشدهای در این ارتباط در اختیار ندارد»، ولی به گمان او «این گفتوگو حسب اعلام آمادگی مشترک طرفین در آنجا انجام خواهد شد».
سخنگوی دستگاه دیپلماسی به پرسش دیگری درباره مذاکرات رفع تحریم و اینکه ایران پالسهایی را از سوی طرفهای مقابل دریافت کرده است؟ اینگونه پاسخ داد: «مواضع ایران کاملا روشن و واضح است. توافق، یک توافق جمعی بوده و ایران تنها عضوی بود که به تعهداتش بهصورت کامل عمل کرد. احیای توافق مبتنی بر بازگشت طرفهای مقابل به تعهدات خود در چارچوب برجام است. توافق زمانی میتواند احیا شود که همه طرفهای متعاهد به تعهدات خود بهصورت مسئولانه برگردند». دیپلمات ارشد کشورمان گفتههای خود را با بیان این جملات ادامه داد: «ایران از میز مذاکرات فاصله نگرفته است. ما مذاکرات را بهعنوان راهکار دیپلماتیک برای تحقق منافع خود محل توجه قرار دادهایم. برجام هم نمونهای از موفقیت چندجانبهگرایی در حلوفصل موضوعات پیچیده بود. جای تعجب است که اعضای اروپایی و آمریکا اجازه تحقق و موفقیت این مسیر دیپلماتیک چندجانبه را برای پیشبرد امور ندادند. مسیر توافق میتواند باز باشد و فرصت برای احیای برجام وجود دارد؛ مشروط بر اینکه طرفهای مقابل بهصورت عملی و متعهدانه به شروط توافق پایبند باشند و اراده عملی را برای اجرای تعهدات در چارچوب برجام نشان دهند. فرصت دیپلماتیک پیشروی طرفها وجود دارد». کنعانی به این نکته هم اشاره کرد که «گفتوگوی تلفنی خوبی بین عراقچی و بورل انجام شد و خوشبین هستیم فرصتهای مناسبی برای گفتوگوهای مشترک در تحولات دیپلماتیک پیشرو بین ایران و اتحادیه اروپا دراینخصوص وجود دارد». این دیپلمات متذکر شد: «اگر اتحادیه اروپا اراده عملی برای برقراری مناسبات مبتنی بر منافع مشترک با ایران داشته باشد، امکان تحقق این همکاری سازنده و مشترک وجود دارد و چنین همکاریهایی میسر خواهد بود».
از بورل تا کالاس
در حالی دولت چهاردهم نیمنگاهی جدی به کلیدزدن گفتوگوها با غرب در نیویورک و از مسیر اتحادیه اروپا با نقشآفرینی جوزپ بورل دارد که وی کمتر از سه ماه دیگر جای خود را به کایا کالاس، نخستوزیر سابق استونی خواهد داد. از اینرو طیفی از تحلیلگران با توجه به عقبه و همچنین پایگاه سیاسی کالاس در قیاس با بورل، این احتمال را میدهند که دستگاه دیپلماسی دولت چهاردهم شرایط سختتر و پیچیدهتری را برای مذاکرات با اتحادیه اروپا خواهد داشت. هرچند طیفی دیگر بر این باورند که نکته حائز اهمیت، ناظر بر جدیت و عزم سیاسی تهران و میزان تلاشهای دولت جدید برای کلیدزدن گفتوگوها و به نتیجه رساندن آن است و در این میان تغییر مقامات ارشد اروپایی و مشخصا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بهعنوان هماهنگکننده مذاکرات هستهای، کمترین میزان تأثیر را در موفقیت یا عدم موفقیت مذاکرات ایران و غرب خواهد داشت.
البته یورونیوز نیز در گزارشی به تحلیل قیاس دیدگاههای فردی چوزپ بورل و کایا کالاس در قبال ایران پرداخت و نوشت: «خانم کالاس 47 سالدارد و سیاستمداری لیبرال است؛ درحالیکه آقای بورل یک سوسیالیست کهنهکار و 77ساله بود. برهمین اساس، در نگاه نخست، بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که سیاست خارجی اتحادیه اروپا از ابتدای دسامبر 2024 با چابکی بیشتری پیگیری خواهد شد. اما این همه داستان نیست؛ چراکه خانم کالاس که در سال 2021 بهعنوان نخستین نخستوزیر زن استونی آغاز به کار کرد، یکی از اولین رهبران اتحادیه اروپا بود که زنگ خطر را درباره طرحهای توسعهطلبانه ولادیمیر پوتین به صدا درآورد. او بارها به رهبران اروپایی بهویژه شرقیها درباره گرفتارآمدن در تله روابط تجاری خوب با روسیه هشدار داد. بنابراین گروهی از کارشناسان معتقدند خانم کالاس گزینه مناسبی برای راهبری سیاست خارجی اتحادیه اروپاست، بهویژه در دورهای که تمرکز اتحادیه بر تقویت توان دفاعی در برابر روسیه متمرکز خواهد بود. در نتیجه به نظر میرسد اولویت اصلی خانم کالاس بهعنوان دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا، اطمینان از آمادگی اروپاییها برای جلوگیری از پیشرفتهای آتی روسیه خواهد بود. او ارائهدهنده طرح پیشنهادی اعطای وام اتحادیه اروپا به کشورهای عضو برای تقویت توان دفاعیشان است؛ طرحی که با وجود جلب حمایت فرانسه، برای نهاییشدن با مخالفت آلمان مواجه است». در ادامه این مطلب میخوانیم: «نخستوزیر سابق استونی زاویه ویژهای نسبت به رویکرد اخیر اتحادیه اروپا در قبال ایران ندارد. او بارها از این کشور به دلیل آنچه از آن بهعنوان حمایت از روسیه در جریان تجاوز به خاک اوکراین نام میبرد، انتقاد کرده و از اعمال تحریمها علیه ایران حمایت کرده است».
در مجموع، چنین نتیجهگیری میشود که «درحالیکه طیفی، تلاشهای بورل را برای ایجاد توازن بین مواضع متضاد کشورهای عضو اتحادیه اروپا در مناقشههای مختلف ستایش میکنند، برخی دیگر بر این باورند که در طول دوره مسئولیت جوزپ بورل، اعتبار اتحادیه اروپا بهویژه در خاورمیانه خدشهدار شده است. بنابراین از کایا کالاس انتظار میرود افزون بر فائقآمدن بر شکاف موجود میان کشورهای عضو اتحادیه اروپا درباره مسائلی همچون حمایت نظامی از اوکراین و نیز راهکار حل مسئله اسرائیل و فلسطینیها، بتواند در تقویت جایگاه اتحادیه اروپا در حل مناقشههای بینالمللی بهعنوان قدرتی جهانی بهتر از دوران پنجساله جوزپ بورل عمل کند».
دیپلماسی دولت چهاردهم در نیویورک باید در فعالترین حالت ممکن باشد
در تحلیل آنچه عنوان شد، علی بیگدلی در گفتوگویی با «شرق» بر این باور است که «سفر مسعود پزشکیان به همراه وزیر امور خارجه به نیویورک، مهمترین فرصتی خواهد بود که دولت چهاردهم بتواند از طریق دیدارهای جانبی، مسیر مذاکرات مدنظر خود را طراحی کند». بر این اساس، این استاد دانشگاه در یادآوری نکته مهمتری، تصریح میکند: «آنچه در نیویورک میتواند حائز اهمیت باشد، این است که دیپلماسی دولت چهاردهم در نیویورک باید در فعالترین حالت ممکن باشد تا بتواند مسیر مذاکرات پیشرو را ترسیم کند». تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل گفتههای خود را اینگونه ادامه میدهد: «حضور مسعود پزشکیان بهعنوان یک چهره تحصیلکرده، در کنار عباس عراقچی که ظرفیت لازم را برای مذاکره با غربیها دارد، میتواند نقطه شروع بسیار مناسبی را در نیویورک کلید بزند تا شرایط برای گفتوگوهای بعدی در وین یا جاهای دیگر فراهم شود». بیگدلی با تغییر زاویه نگاه خود، از منظری دیگر مذاکرات پیشروی دولت پزشکیان با اروپاییها و مشخصا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا را واکاوی میکند و در تبیین اهمیت این مذاکرات به ذکر چند نکته میپردازد که نخستین مورد ناظر بر آن است که «اگر ایران به دنبال تنشزدایی در مناسبات با غرب است، باید در گام اول روابط با اتحادیه اروپا و سه کشور کلیدی آلمان، فرانسه و انگلستان را در دستور کار قرار دهد و تحت هر شرایطی تهران نباید پنجره روابطش با اروپا را ببندد».
در نکته دیگری، این مفسر حوزه سیاست خارجی تأکید دارد: «هرگونه مذاکره با آمریکاییها تنها و تنها از مسیر بهبود روابط با اروپا بهعنوان طرف میانجیگر میگذرد». بنابراین از منظر او، «در فرصت چندماهه باقیمانده تا تعیین تکلیف انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و روی کار آمدن دولت جدید در کاخ سفید از ژانویه 2025، باید ایران بتواند مناسبات خود را با اروپا ترمیم کند». این استاد دانشگاه در یادآوری نکته دیگری، مهمترین اختلاف کنونی بین ایران و اروپاییها را ناظر بر تحولات جنگ اوکراین میداند و خطاب به دولت پزشکیان میگوید باید هرچه زودتر مسیر سه سال گذشته در دیپلماسی ایران پیرامون جنگ اوکراین اصلاح شده و تغییر معناداری پیدا کند که بتواند حداقلی از اعتماد برای آغاز گفتوگوها با اروپا شکل بگیرد. بیگدلی در ارزیابی میزان تأثیرگذاری تغییر مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و روی کار آمدن کایا کالاس که به نظر میرسد سیاستهای ضدایرانی پررنگتری نسبت به اسلاف خود دارد، بر این باور است که «این تغییرات در ساختار اتحادیه اروپا کمترین میزان تأثیر را بر روند گفتوگوهای احتمالی بین ایران و اتحادیه اروپا خواهد داشت»؛ چراکه به گفته این تحلیلگر ارشد حوزه بینالملل، «مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا درواقع پیشبرنده و منعکسکننده راهبردها و سیاستهای اعضای این اتحادیه (اروپا) و مشخصا دستور کار سه کشور آلمان، فرانسه و انگلستان خواهد بود». لذا اگرچه بیگدلی بر نگاه ضدایرانی فردی همچون کایا کالاس اذعان دارد، اما همزمان یادآور میشود «نگاههای شخصی و فردی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در ترسیم و پیشبرد مذاکرات، کمترین اثر را خواهد داشت».
در تکمیل آنچه گفته شد، کارشناس ارشد مسائل اروپا چنین نتیجه میگیرد: «اکنون سطحی از اجماع داخلی و چراغ سبز برای کلیدزدن مذاکرات دولت چهاردهم با کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا شکل گرفته است». در نتیجه این مفسر ارشد حوزه سیاست خارجی بر این باور است که «در دیدارها و هماهنگیهای مرسوم رئیسجمهور و وزیر امور خارجه پیش از عزیمت به نیویورک، احتمالا دستور کارهایی برای دیدار با مقامات ارشد اروپایی و بهخصوص کشورهای آلمان، فرانسه، انگلستان و اتحادیه اروپا داده خواهد شد». از اینرو، بیگدلی مجددا تصریح میکند: «آنچه میتواند تعیینکننده سمتوسوی مذاکرات با غربیها و میزان موفقیت دولت پزشکیان در تنشزدایی با اروپاییها باشد، به جدیت تهران بازمیگردد، نه تغییر مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا».