سرمقاله فرهیختگان/ لحظه فاشیستی
مقالات
بزرگنمايي:
کرمان رصد - فرهیختگان / «لحظه فاشیستی» عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم سیدجواد نقوی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
برای درک لحظه فاشیستی، بحثهای نظری زیادی امکانپذیر است که همین جا قول میدهم از منظر «امبرتو اکو» یک بحث مهم را در روزهای آتی شرح دهم؛ اما درواقع من فردی هستم که متأسفانه یا خوشبختانه خیلی از پلتفرمها برای حملونقل استفاده میکنم یا حتی وقتی از مترو یا اتوبوس هم استفاده میکنم، دوست دارم مدام با بغلدستی خودم ارتباط بگیرم. خیلی زود هم بحثهای سیاسی - اجتماعی را مطرح میکنم که متوجه شوم در ذهن افراد چه میگذرد.
در ماهها یا بهتر بگویم در دو یا سه سال اخیر یک حس نوستالژی را در بسیاری از افراد نسبت به گذشته ایران متوجه شدهام؛ حسی که شبیه به ایده تونل زمان است، یعنی تونل زده تا به مقصدی که خودش دوست دارد برسد، حال آنکه اصلاً مقصد مناسبی را انتخاب نکرده است و تاریخ و تحولات تاریخی هم به مثابه تونل نیست! اما این حس به شدت در حال فربه شدن است.
بازار ![]()
حسی که دوره ایران پیشااسلام را به یکباره به دوره پهلوی وصل کرده و فقط از این دو دوره حس خوب استنباط میکند. به تعبیری همه گذشته را پاک میکند تا مثل یک نقاشی آن قسمتهایی که خودش دوست دارد را مجدد با شکلی دیگر و با خواستههای خودش نقاشی کند. مثلاً اینگونه که تصور کنید یک نفر شیفته ناصرالدین شاه باشد. بعد برای شکل امروزی او مشابه بازیگران هالیوودی بدنی طراحی کند، حال آنکه ناصرالدین شاه اصلاً در دل تاریخ چنین نبوده است! ولی ذهن شیفته شده که با حسهای خاص دوست دارد برای خودش خاطره جمعی خلق کند، در خلق تصویر جدید چنین تحریفی را صورت میدهد. درواقع این حرکت مشابه همان رفتاری است که فاشیستها در دوره ظهورشان صورت میدانند.
آنها هم برای توده مخاطب احساسات جمعی از دل تاریخ خلق میکردند که واقعی نبود و ساخته ذهن خودشان برای قدرتگیری و در قدرت ماندن بود. به نوعی ما مجدد با یک وضعیت تحریف شده در برخی از لایههای اجتماعی روبهرو هستیم که در دهکهای گوناگون و ایضاً فرمهای مختلف زندگی سعی دارند از تحریفهای تاریخی برای خودشان دلخوشیهای اسطورهگونه خلق کنند و هر آنچه را مقابل چنین روایتهایی باشد، ذبح میکنند یا با شدیدترین وجه با آن برخورد میکنند. درحقیقت ما با یک لحظه فاشیستی روبهرو هستیم. شما اتفاقات عید نوروز امسال را یکبار دیگر مرور کنید.
شعارهایی که در آرامگاه فردوسی و حافظیه شکل گرفت که ما آریایی هستیم، عرب نمیپرستیم! حمله به ساحل خاص هرمز و متلاشی کردن این ساحل! حک کردن اسامی بر آثار باستانی و لذت بردن از تیپ محمدرضا پهلوی به عنوان یک فرد خوشتیپ بدون در نظر گرفتن افکار و کارهای او! همه و همه نشان میدهد تصویر غیرواقعی از ایران گذشته برای برخیها شکل گرفته است که بیش از آنکه درکی تاریخی داشته باشند، به نوعی درکی نوستالژیک دارند! یعنی تاریخ از اهمیتی برخوردار نیست بلکه حسی که مخاطب از نوستالژی ساخته، برای او دارای اهمیت است. اینجا سه مسئله به وضوح قابل فهم است.
1- بیتاریخ: این وضعیت بیتاریخ است. ایران اصلاً در یک کلیت تاریخی و تحولات بنیادی در ذهن افراد جای ندارد. این درک فاشیستی مثلاً چون در ذهنش از قاجار لذت نمیبرد ممکن است بخش زیادی از دوره قاجار را حذف کند یا چون اسلام را نوعی خشونت میفهمد، به نوعی بخش عمده اسلام را هم حذف میکند! ما در لحظه فاشیستی، تاریخ نداریم و جامعه بیتاریخ، آینده هم ندارد!
2- سیاست هم مهم نیست: درک افکار فاشیستی علیه سیاست است. آنها هر نوع افکار سیاسی را بد یا مانع لذت میفهمند؛ سیاست یعنی مکانی بیرون از زندگی! چنین درکی بدیهیترین اتفاقات را متوجه نمیشود، برای همین هیچگاه مسئله سیاسی ندارد و دوست دارد زندگی به خودی خود به سمت مطلوب هدایت شود! این هم از فاهمه احوالات فاشیستی است که همهچیز را بیرون از سیاست و خیلی ساده دوست دارد متوجه شود!
3- تحولات جهانی هم بیمعنا هستند: افکار فاشیستی هیچگاه به جهاننگاه نمیکند. در تصورات خامی که برای خودش ساخته است، خیال میکند جهان به جلو خواهد رفت، حال آنکه هرگونه تحولات جهانی به شدت دارای اهمیت است. مثلاً شما در اوج جنگ تعرفه و در شرایطی که بسیاری سالهای آینده را نظم گذار از دوران تکقطبی به چندقطبی میدانند، طرفداران افکار فاشیستی سعی میکنند ثابت کنند فردی مثل مصطفی مهرآیین طرفدار اصلاحطلبهاست و فردی مثل توماج صالحی هم احتمالاً نفوذی است! چنین درک کوتاه و عقبافتادهای از هستی و تحولات پرسرعت دنیا به شدت وحشتناک است.
این سه مسئلهای که اشاره شد، نشان میدهد ما درواقع در سطحی، با لحظههای فاشیستی در حال زندگی کردنیم، اما خطر اصلی این نکته است که بیتوجه به لحظه فاشیستی اجازه دهیم چنین خطری در لایههای وسیع اجتماعی فربهتر شود و آینده ایران را با خطر روبهرو کند. قطعاً ایدههای ایران فرهنگی و تلاش برای ورود تاریخ به زندگی راهگشا هستند اما در این لحظه نیازمند تصمیمهای مهمتری هستیم و باید سعی کنیم این لحظه را خیلی ساده تصور نکنیم و بدانیم که آینده ایران با گسترش چنین توهماتی با مشکلات زیادی همراه خواهد بود و کل سیستم فرهنگی کشور برای عبور از این لحظه نیاز به برنامهریزی دقیق و تلاش چند برابر دارد.
-
سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۵:۴۳:۱۹
-
۱۶ بازديد
-

-
کرمان رصد
لینک کوتاه:
https://www.kermanrasad.ir/Fa/News/714469/