بزرگنمايي:
کرمان رصد - عصر ایران /متن پیش رو در عصر ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
دقایقی بعد از اتمام گفتوگوی دیشب رییس جمهور پزشکیان با دو مجری تلویزیونی (المیرا شریفی مقدم و علی ظهوریان) فیلم نحوۀ مواجهۀ قبلی یکی از آنان با مرحوم رییس جمهور سابق در شبکههای اجتماعی دست به دست شد که در آن مصاحبهها بهبه و چهچه میکردند و بعد آقای رییسی تأیید میکرد.دیشب اما می خواستند مو را از ماست بیرون بکشند. چرا؟ چون رقیب همفکران مدیرانشان در سازمان مقابل آنان نشسته بود!
مهرداد خدیر| دقایقی بعد از اتمام گفتوگوی دیشب رییس جمهور پزشکیان با دو مجری تلویزیونی (المیرا شریفیمقدم و علی ظهوریان) ویدیوی نحوۀ مواجهۀ قبلی یکی از آنان (آقای ظهوریان) با مرحوم رییس جمهور سابق در شبکههای اجتماعی دستبهدست شد که در آن مصاحبهها بهبه و چهچه و بعد آقای رییسی تأیید میکرد. بعضی جاها حتی ایشان انگار تعجب کرده بود از شدت ستایش
دیشب اما نطق هر دوشان باز شده بود اگرچه بیشتر خانم المیرا میدانداری میکرد و در آغاز مصاحبه کوشید از دهان پرشکیان بیرون بکشد که بنزین را گران میکند یا نه و لابد پاسخ اوبر بقیۀ سخنان او سایه اندازد و رییس جمهور هم گفت اگر منابع نباشد چارهای جز این نیست و خاطر سرکار خانم آسوده شد و احتمالا به مدیران ارشد پیامک زد: مأموریت انجام شد! با این حال چون حالت چالش گرفت خوب بود.
مهمترین بخش گفتوگو البته چند دقیقهٔ آخر بود که درباره قانون جریمههای حجاب پرسیدند و خانم المیرا گویی یک لحظه فراموش کرده بود خودش هم اگرچه محجبه اما زن است و به زن ستیزیهای این شبه قانون نپرداخت و حسب دستور رؤسا لابد انتظار داشت به گونهای مسیر را هدایت کند که رییس جمهور بگوید قانون را باید اجرا کرد و تیتر کیهان و بخشهای خبری دربیاید ولی چنین نشد! یا بگوید نه! اجرا نمی کنم اما نه آن را گفت و نه این را. بلکه به صراحت گفت: دربارۀ قانون حجاب سوالات و ابهاماتی دارم.
دقایقی قبل البته زمینه را آماده کرده و گفته بود: " alt="کرمان رصد" width="100%" />
به جای این که پرسش ابتدایی دربارۀ قیمت بنزین بر مصاحبه سایه اندازد سوال انتهایی مربوط به قانون حجاب چنین کرد و از این رو هم از خانم المیرا و هم از پزشکیان باید تشکر کرد. البته از لبخندهای هر دو نیز.
تسلط و سیمای آرامش بخش و لحن زنانه و صمیمانه المیرا شریفیمقدم ولو جاهایی حرص درآر اما آقای گوینده اخبار را به حاشیه برد و خود میدانداری کرد هرچند دیگری اواخر برنامه برای این که خودی نشان دهد گفت: "این قانون البته گشت ارشاد ندارد بلکه رویکرد فرهنگی و اقتصادی در نظر گرفته است!" یعنی ون و گشت ارشاد بد است ولی نقره داغ کردن با دست بردن به حساب مردم خوب است! بیچاره گشت ارشاد که هیچ مدافعی ندارد!
پزشکیان اما اعتنا نکرد و گفت: "به رانندۀ اسنپ چه رابطی دارد مسافر او حجاب دارد یا نه؟ یا صاحب رستوران که نمیتواند مراقب نوع لباس مشتری خود باشد". دو مثال ملموس زد تا همه بدانند این قانون تا چه اندازه اهانتآمیز تدوین شده و تنها به قصد ترساندن و حفظ ظاهر شهرها بوده با شالی به زور سر دختران و زنان کردن.
این در حالی است که اصولگرایان رادیکال در این چند روز جامه تقدیس بر قانونی پوشانده بودند که از فرط موهنی و نقض مکرر حقوق انسانی و نگاه بسیار تبعیضآمیز و متهمانگارانه به زنان ایران شرمآور و شایستهٔ عنوان «ناقانون» است. متنی که نمایندگان اقلیت در کمیسیون و خفا و نه در صحن با پخش مستقیم مذاکرات مطابق قانون اساسی تصویب کردهاند و از تحمیل آن به رییس جمهور و دولت وفاق ملی دو هدف را تعقیب میکردند:
اگر بگوید تمکین و ابلاغ و اجرا میکنم پایگاه اجتماعی خود را از دست بدهد چون بخش قابل توجهی از جامعه ایران مثل بازیگران سریالهای تلویزیونی لباس نمیپوشند به گونهای که تلویزیون دیگر قادر به فیلمبرداری از سطح شهرها نیست و اگر بگوید نه! اجرا نمیکنم او را به سرپیچی متهم کنند اما گفت: "قانون ناعادلانه اجرا نحواهد شد و اگر هم اجرا شود نارضایتی ایجاد میشود" و طبیعی است که به عنوان رییس شورای عالی امنیت ملی نمیتواند اجازه دهد مصوبهای که مردم را به جان هم میاندازد و موجب تشویش اذهان میشود و آشکارا شهروندان را به آدم فروشی دعوت می کند و بیتوجه به جایگاه اجتماعی و خانوادگی و سنوسال و تنها به صرف شال دختران و زنان ما را میخواهد جریمه کند.
طبیعی است که دختران و زنان ایرانی جدای این که خودشان کسی هستند مادران و پدران و دوستان و همسران و البته دوستداران و عاشقانی دارند که نمینشینند تماشا کنند پاسبانان به آنان مثل دزد و قاتل نگاه کنند و پرسنل تخصصی نیروی انتظامی هم مایل نیستند وارد این بازی چندشآور شوند و به جای دزد و قاتل و آدم ربا دنبال دختر و زن مردم به خاطر پوشششان بدوند!
رییس جمهور میداند این قانون اجرا شدنی نیست و اگر هم اجرا شود نارضایتی شدید ایجاد میکند چون جز نفرت و دردسر و میل به ترک کشور ثمری ندارد و شکل و قیافه 80 درصد مردم ایران را نمیتوان به شکل 15 تا 20 درصد درآورد و مثل کرۀ شمالی یک یونیفورم واحد را بر تن دختر 6 ساله تا زن 80 ساله ایرانی پوشاند!
جای سؤال مهم درباره قانون مشاغل حساس و تابعیت مضاعف فرزندان برخی منصوبان حسب ادعای همفکران مدیران صدا و سیما البته خالی بود و میشد حدس زد توصیه شده بود درباره جواد ظریف نپرسند چون بعید نبود رییس جمهور را خشمگین کند یا پاسخ دهد اگر با تقاضای تابعیت فرزند فلان مقام موافقت شده بود آیا او همچنان همین موضع را داشت نگران بودند یا فهرستی از دیگران قطار کند و خود را کاملا آماده کرده باشد موضعی تهاجمی و افشاگرانه بگیرد.
وقتی درباره مسکن سؤال شد هم رو دربایستی نکرد و به وعدههای مرحوم رییس جمهور سابق طعنه زد که نمیتواند مثل او بگوید سالی یک میلیون خانه میسازیم ولی در عمل نسازند و آنگاه آمار داد و برای اولین بار نشان داد اسب زین شده ادعایی که میگفتند تحویل دادهاند تا چه حد لنگ میزند و با اشارات به ناترازیها باز همین را میخواست توضیح دهد.
نوبت به منطقه که رسید چند بار مجری از رییس جمهور پرسید آیا ایران نیروی نظامی به سوریه میفرستد یا نه. پرسش جشورانه ای بود اما از صدا وسیما بعید بود چون انگار خبرنگاری غربی سؤال میکرد در حالی که بارها گفته اند مشتشار نظامی داریم نه نیروی نظامی و رییس جمهور از تماسهای خود با بشار اسد و پوتین و امیر قطر گفت و با ادبیات این روزها علیه اردوغان همراهی نکرد.
ادبیات پزشکیان به شکل آشکاری با ادبیات رسمی متفاوت بود و تعابیری چون محور مقاومت و تروریستهای تکفیری را که تلویزیون از بام تا شام تبلیغ میکند تکرار نکرد و یک جا گفت بعد از روی کار آمدن او تهدیدات بیشتر شده که متضمن آن بود که با دستفرمان قبلی و تشدید گسست ساختار با ملت و ناترازیها خود سیستم دچار مشکل میشد و چون برای حل آمد به تکاپو افتادهاند. این که از پوتین با لحن محترمانهتر یاد کرد هم مورد توجه قرار گرفت. چه میشود کرد آقای پوتین است دیگر!
تأکیدات مکرر بر استفاده از کارشناسان را میشد این گونه برداشت کرد که در سه سال خالصسازی رییسی اعتنایی به آنها نمیشده یا تیم اقتصادی او اسیر توهمات عبدالملکیوار بودند و کارشناس سبک قبل را قبول ندارد و ناچار است از نو شروع کند. در مجموع هر چه میخواست به آن سه سال اشاره نکند نمیشد و زبان مجریِ مرد که در مقابل رییسی مرحوم مینشست و بهبه و چهچه میگفت اینجا بند آمده بود!
برخی کی گویند مثل پیرمردهای نصیحت گو شده بود اما در 70 سالگی سرحال و قبراق است و به پیران نمی ماند ضمن این که صراحت و صداقت رییس جمهور و پرهیز از ادبیات شعاری و ملالآور ستودنی است و انگار یکی از خود ما مردم البته با ملاحظات مقابل آن دو نشسته بود و اگرچه شاید عدد تورم 33 درصدی با برخی از واقعیتها سازگار نباشد و مجری خانم یاد تورم نقطه به نقطه افتاد اما به هر رو نرخ تورم را دو منبع بانک مرکزی و مرکز آمار اعلام میکنند و فرمولهای خودشان را دارند.سر و کار مردم اما بیشتر با تورم در مواد غذایی و اجاره بهاست و به عبارت دیگر اول خانه و دوم: یخچال خانه.
در مجموع جای سه شُکر بعد از برنامه باقی بود: اول این که سخنانی از این جنس شنیدیم نه ادبیات ملالآور و تکراری و شعاری نامزد دیگر یا از جنس بیثباتی سیاسی آقای قالیباف هر چند اگر رییس جمهور شده بود احتمالا به ساحل آرامش رسیده و عطش او فرونشسته بود و مانند روزهای اخیر مواضع متناقض اتخاذ نمیکرد چندان که روزنامۀ حامی او بخشهای اصلی سخنان او درباره ابلاغ و وفاق را تیتر نکند.
شُکر دوم به خاطر باز شدن زبان و نطق مجریان. کافی است یک بار دیگر نحوه گفتوگو با رییس جمهور سابق را ببینیم که حتی خود آقای رییسی را به شگفتی وامیدارد.
شُکر سوم موضع صریح رییس جمهور در قبال قانون چوب و فلک حجاب است البته جا داشت از خانم المیرا بپرسد با فهم و کمالی که شما دارید خیال میکنم شما هم طاقت ندارید متن آن را به صورت کامل بخوانید و حالتان به هم میخورد. آن گاه چهره مجری المیرا دیدن داشت که اگر سر تکان میداد فاتحۀ ناقانون خوانده شده بود واگر حمایت میکرد مشخص میشد برای مأموریتی دیگر آمده است!
در مجموع هر چند قابل فهم است که چرا دو مجری تلویزیون در قامت دو خبرنگار اجازه یا مأموریت داشتند پرسشهای چالش برانگیز مطرح کنند اما همین که درباره قیمت بنزین و حجاب و اعزام نیرو به سوریه پرسیدند خوب بود.
خاصه مجری خانم که اگرچه سوالات گزنده مطرح میکرد ولی سیمایمهربان او مانع طرح موضوع با لحن و انتظار مدیران او - مخالفان پزشکیان در صدا و سیما - میشد و گاهی نه با زبان که با حرکات سر همدلی هم میکرد!